مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات هسته ای – اتمی – بخش 3

در این قسمت  لغات هسته ای – اتمی بخش 3 عرضه شده است.

 

لغات هسته ای – اتمی صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات هسته ای – اتمی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات هسته ای - اتمی - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات هسته ای – اتمی بخش 3

 

Burst Can
قوطی ترکیده
جزء سوخت معیوبی که به محصولات شکافت اجازه گریز می‌دهد.
Burst Cartridge
کارتریج ترکیده
جزء سوخت معیوبی که به محصولات شکافت اجازه گریز می‌دهد.
Burst Slug
میلة سوخت ترکیده
جزء سوخت معیوبی که به محصولات شکافت اجازه گریز می‌دهد.
BWR
راکتور آب جوشان (مخفف)
راکتوری که برای برداشت گرمای تولید شده در آن، از تبخیر آبی که به عنوان خنک‌کنندة راکتور عمل می‌کند، استفاده شود.
Cadmium Ratio
نسبت کادمیوم
نسبت پاسخ یک آشکارساز نوترون به پاسخ آن آشکارساز تحت همان شرایط، وقتی با ضخامت معینی از کادمیوم پوشیده شده باشد.
Calandria
کالاندریا
فناوری راکتور دیگ راکتور بسته با لوله‌ها یا کانال‌های درونی به نحوی که کندکننده مایع را از خنک‌کننده جدا می‌سازد، تا به این وسیله تسهیلات تابش‌دهی یا دربرگیری لوله‌های فشار را فراهم ‌آورد.
Campaign
ترتیب عملیات
رشته عملیاتی که در آن، موادی از یک منشاء یا برای یک منظور در کارخانة ساخت یا کارخانة بازفرابری عمل‌آوری می‌شود.
Can
قوطی
محفظه‌ای بسته برای سوخت هسته‌ای یا سایر مواد به طوری که حفاظت در مقابل یک محیط شیمیایی واکنش‌پذیر و جلوگیری از پخش محصولات پرتوزای تولید شده در تابش‌دهی جسم مرکب را فراهم آورد.رجوع شود به: Cladding یادآوری ـ این محفظه می‌تواند نقش یک تکیه‌گاه ساختاری را نیز داشته باشد.
Canal
آبراهه
مجرای پر از آب عمل‌کننده به عنوان تأسیسات خنک‌سازی سوخت، یا منتهی به آن، که اشیاء پرتوزا شامل اجزاء سوخت از راکتور در آن تخلیه می‌شوند.
Canning
در قوطی قرار دادن
فرایند جاسازی مواد در قوطی.
Canyon
کانیون
فضایی باریک و طولانی با حفاظ‌های سنگین که بخش عمدة ساختمان انواع خاصی از کارخانه‌های رادیوشیمیایی، مانند کارخانه‌های بازفرابری سوخت، را تشکیل می‌دهد.
Capacity Factor
ضریب ظرفیت
انرژی واقعی تولید شده توسط یک نیروگاه در فاصله زمانی معین، تقسیم بر حاصلضرب توان طراحی شده اسمی و فاصله زمانی.رجوع شود به:availability Factor ،Load Factor ،Plant Load Factor ، Utilization Factor
Capture
گیراندازی
فرایندی که توسط آن، یک سیستم اتمی یا هسته‌ای یک ذره اضافی به دست می‌آورد.
Capture Gamma-Radiation
تابش گامای گیراندازی
تابش‌گامای گسیل شده در گیراندازی‌ تابشی.
Carbon Mass Transfer
انتقال تودة کربن
انتقال کربن توسط شاره از یک نقطه به نقطة دیگر مدار، به دلیل واکنش‌های‌ برگشت‌پذیری که در دماهای مختلف رخ می‌دهد.
Carlson SN Method
روش SN
روش SN
Carrier
حامل
ماده‌ای که وقتی به مقدار قابل ملاحظه با رد ماده دیگر همراه باشد، آن را در فرایند شیمیایی یا فیزیکی با خود حمل می‌کند.
Cascade
آبشار
جداسازی ایزوتوپ‌ها آرایشی از مراحل یا واحدهای جداکننده که طوری به یکدیگر پیوسته باشند تا موجب چند برابر شدن جداسازی ایجاد شده در یکی از آنها شود.
Cascade Tails Assay
عیار پسمان آبشار
جداسازی ایزوتوپ‌هاغلظت یک یا چند ایزوتوپ در فراوردة پسماند یک آبشار.
Cask
محفظه
ظرفی حفاظ‌دار جهت نگهداری یا ترابری مواد پرتوزا.
Cathode Rays
پرتوهای کاتدی
الکترون‌های پرسرعت که از کاتد گسیل شده و در یک میدان الکتریکی شتاب می‌گیرند.
Cave
غار
کاواکی حفاظ‌دار برای انبار کردن مواد پرتوزا.
Cell
سلول
راکتور یکی از مجموعه مناطق در راکتور ناهمگن که هر کدام از آنها دارای ترکیب مادی و شکل هندسی یکسان می‌باشد.
Cell Correction Factor
ضریب تصحیح سلول
ضریبی که برای تصحیح اثر ایده‌آل‌سازی شکل واقعی سلول‌های راکتور در محاسبه پارامترهای آن وارد می‌شود.
Cent
سنت
واحد مخصوص راکتیویته برابر یک صدم دلار.
Centrifugal Process
فرایند سانتریفوژ
جداسازی ایزوتوپ‌ها فرایندی برای جداسازی مخلوط‌های گازی یا مایع ایزوتوپ‌ها با به‌کارگیری یک دستگاه سانتریفوژ مبتنی بر اعمال نیروهای گریز از مرکز متفاوت روی ایزوتوپ‌ها به علت جرم‌های مختلف آنها.مثال ـ سه مورد از سانتریفوژ گازی عبارتند از: سانتریفوژ با جریان همسو (یا موازی)، سانتریفوژ با جریان ناهمسو و سانتریفوژ تبخیری.
Ceramic Fuel
سوخت سرامیکی
سوخت هسته‌ای شامل ترکیبات دیرگداز، از قبیل اکسیدها و کاربیدها.
Cerenkov Radiation
تابش چرنکوف
تابش الکترومغناطیسی ایجاد شده در اثر عبور ذرات باردار از یک ماده، با سرعتی بیش از سرعت نور در آن ماده.
Cermet Fuel
سوخت سرمتی
سوخت هسته‌ای شامل مخلوطی همگون از مواد فلزی و ترکیبات دیرگداز.یادآوری ـ هر یک از این دو فاز، یا هر دوی آنها می‌توانند حاوی عناصر شکافا باشند.
Chain Fission Yield
بهرة شکافت زنجیره­ای
کسر شکافت‌هایی که منجر به ایجاد هسته‌های با عدد جرمی ویژه می‌شوند.
Channel Voidage
تخلیة کانال
حادثة ناشی از فوق‌گرمایی شدن خنک‌کننده یا برهمکنش بین خنک‌کننده و سوخت هسته‌ای که موجب خروج بخش عمدة فاز مایع از کانال سوخت می‌شود.یادآوری ـ این حادثه مختصِ راکتورهای سریع است که با فلز مایع خنک می‌شوند.
Charge
بار
سوخت قرار داده شده در راکتور.
Charge
بارگذاری
سوخت‌گذاری در راکتور.
Charge Exchange
تبادل بار
پدیده‌ای که در آن یک یون مثبت با یک مولکول (یا یک اتم) برخورد می‌کند و با گیراندازی یک الکترون از آن، مولکول (یا اتم) به یون مثبت تبدیل می‌شود.
Charge Separation
جدایی بار
پدیده‌ای که در پلاسما به علت ناهمسانی توزیع فضایی الکترون‌ها و یون‌های مثبت در تمام حجم آن رخ می‌دهد، یعنی وقتی بارهای هم‌علامت در یک منطقه تجمع کنند.یادآوری ـ اساساً این جدایی از اختلاف در جرم و بار الکترون‌ها و یون‌های مثبت ناشی می‌شود که وقتی تحت تأثیر میدان‌های الکتریکی، مغناطیسی یا گرانشی قرار می‌گیرند، سرعت‌هایی با اندازه و جهت مختلف به دست می‌آورند.
Charged Particle Equilibrium
ترازمندی ذرات باردار
وضعیت موجود در یک نقطه در درون محیط تحت تابش‌دهی که هرگاه هر ذره بارداری از یک عنصر حجمی حاوی آن نقطه خارج شود، ذرة باردار دیگری از همان نوع و با همان انرژی وارد آن گردد.
Chemical Decladding
غلاف­برداری شیمیایی
برداشتن غلاف به روش شیمیایی در بازفرابری سوخت.
Chemical Processing Reactor
راکتور فرابری شیمیایی
راکتوری که به‌ عنوان یک چشمه تابش طراحی می‌شود تا تبدیل‌های شیمیایی را در مقیاس صنعتی به ‌وجود آورد.
Chemical Radiation Protector
محافظ شیمیایی تابش
عامل شیمیایی که اگر به یک سیستم شیمیایی یا زیست‌شناختی افزوده شود، شدت اثر یک تابش ویژه را کاهش می‌دهد.یادآوری ـ عامل مزبور را می‌توان قبل ‌از پرتوگیری افزود، مانند یدید پتاسیم برای توقف کار تیروئید، یا بعد از آن، مانند عوامل کی‌لیتی برای افزایش دفع فلز.
Chemical Shimming
جبران‌سازی شیمیایی
استفاده از مواد شیمیایی جذب‌کنندة ‌نوترون در یک خنک‌کننده اولیه، شاره کندکننده یا اجزاء شاره‌ای ویژه، به منظور کنترل سم ـ شاره‌ای.
Chemonuclear
شیمی ـ هسته­ای
به فرایندهای شیمیایی ایجاد شده به وسیلة تابش هسته‌ای اشاره می‌کند.
Chemonuclear Reactor
راکتور شیمی ـ هسته­ای
راکتوری که به‌ عنوان یک چشمه تابش طراحی می‌شود تا تبدیل‌های شیمیایی را در مقیاس صنعتی به ‌وجود آورد.
Chop And Leach
خردسازی و شویش
بازفرابری سوخت روشی برای آماده‌سازی اجزاء ‌سوخت تابش‌دیده جهت بازفرابری آنها به وسیلة برش مجتمع‌های سوخت به قطعات و سپس حل انتخابی مواد سوخت به روش شستشو دادن آنها با اسید.
Circular Accelerator
شتابدهندة دایره­ای
شتابدهنده‌ای که در آن انرژی ذرات باردار، با نموهای متوالی ناشی از گذر مکرر ذرات در همان شتابدهنده، افزایش می‌یابد.
Circumferential Ridging
برآمدگی پیرامونی
تغییر شکل قرص‌های سوخت سرامیکی در اثر گرادیان‌های شدید دما در سوخت.یادآوری ـ تشکیل برآمدگی در دو انتهای قرص سوخت ممکن است باعث ایجاد “برآمدگی‌های خیزرانی” روی غلاف شود.
Clad
غلاف
تهیه شده با غلاف.
Clad
غلاف­گذاری
تهیه کردن یک ماده با غلاف.
Cladding
غلاف­
ماده‌ای که به صورت لایه‌ای خارجی مستقیماً روی سوخت هسته‌ای یا مادة دیگر قرار می‌گیرد تا حفاظت در مقابل یک محیط شیمیایی واکنش‌پذیر و جلوگیری از پخش محصولات پرتوزای تولید شده در تابش‌دهی جسم مرکب را فراهم آورد.رجوع شود به: Canیادآوری ـ این ماده می‌تواند نقش یک تکیه‌گاه ساختاری را نیز داشته باشد.
Classic Diffusion
پخش کلاسیک
پخش پلاسما که سازوکار آن به وسیلة برخوردهای بین ذرات باردار (برخوردهای کولنی) یا برخوردهای بین ذرات باردار و ذرات خنثی، به طور کامل مشخص می‌شود.
Clean
پاک
راکتور راکتور بدون پرتوزایی القایی و محصولات شکافت.یادآوری ـ در بعضی از کشورها، پاک، مفهوم فقدان عضوهای کنترل را نیز دربردارد.
Clean Out
تخلیة محتویات
انتقال مواد هسته‌ای از بخش‌هایی از مجتمع که جهت اندازه‌گیری در دسترس نیستند، به قسمت‌هایی که می‌توان نمونه‌برداری و اندازه‌گیری کرد.
Closed Configuration
آرایش بسته
آرایشی مغناطیسی که در آن خطوط میدان داخل پلاسما یا نزدیک به آن، روی خودشان بسته می‌شوند به طوری که پلاسما فقط از طریق پخش در آن سوی خطوط میدان می‌تواند از سیستم خارج شود.یادآوری ـ طبق قضیه آلکساندر ـ هوف، همه آرایش‌های بسته باید یک ساختار چنبره‌ای داشته باشند.
Closed Magnetic Configuration
آرایش مغناطیسی بسته
آرایشی مغناطیسی که در آن خطوط میدان داخل پلاسما یا نزدیک به آن، روی خودشان بسته می‌شوند به طوری که پلاسما فقط از طریق پخش در آن سوی خطوط میدان می‌تواند از سیستم خارج شود.یادآوری ـ طبق قضیه آلکساندر ـ هوف، همه آرایش‌های بسته باید یک ساختار چنبره‌ای داشته باشند.
Cluster Control Rod
میلة کنترل خوشه­ای
جزء کنترل متشکل از تعدادی میله‌های جاذب که به طور مکانیکی در یک انتها به هم متصل شده‌اند.
Coarse Control Element
جزء کنترل کلی
عضو کنترلی که برای تنظیم کلی راکتیویته یک راکتور یا تغییر توزیع شار به کار می‌رود.
Coarse Control Member
عضو کنترل کلی
عضو کنترلی که برای تنظیم کلی راکتیویته یک راکتور یا تغییر توزیع شار به کار می‌رود.
Coarse Control Rod
میلة کنترل کلی
عضو کنترل کلی میله‌ای شکل.
Coated Particle
گلولة پوشش­دار
فناوری راکتور یک گلوله از ماده شکافا یا بارور احاطه شده با پوششی که محصولات شکافت را نگه ‌می‌دارد.
Coffin
تابوت
ظرفی حفاظ‌دار جهت نگهداری یا ترابری مواد پرتوزا.
Coherent Scattering
پراکندگی همدوس
نوعی پراکندگی که در آن، ارتباط معینی بین فازهای امواج پراکنده و فرودی وجود دارد.
Cold Neutron
نوترون سرد
نوترونی که انرژی جنبشی آن از مرتبة میلی الکترون ولت یا کمتر است.یادآوری ـ محدودة این انرژی طوری است که احتمال بسیار کمی وجود دارد نوترون‌ها در پراکندگی، انرژی از دست بدهند.
Cold Plasma
پلاسمای سرد
مدلی از پلاسما که در آن، دما در ارتباط با اثرات مورد نظر نادیده گرفته می‌شود.
Cold Shutdown
خاموش­سازی سرد
راکتورحالتی از خاموشی که در آن، راکتور هسته‌ای در دمایی نگهداشته می‌شود که به طور قابل ملاحظه‌ای زیر دمای هنگام بهره‌برداری است.رجوع شود به: Hot Standby
Cold Testing
آزمون سرد
آزمون روش، فرایند، دستگاه یا وسیله‌ای که در آنها به‌ جای مواد پرتوزای قوی، از مواد غیر فعالی که ممکن است حاوی ردیاب‌های پرتوزا باشند، استفاده می‌شود.
Collapsible Cladding
غلاف جمع­شونده
غلاف جزء سوخت که بگونه‌ای طراحی شده تا تماس مستقیم آن با سوخت، تحت فشار خنک‌کننده میسر شود.
Collective Dose
دز جمعی
حاصلضرب دز جذبی سرانة یک جمعیت معین در تعداد افراد آن جمعیت. رجوع شود به: Dose Commitment یادآوری 1- عضوی که دز آن بررسی می‌شود، باید مشخص گردد.یادآوری 2- واحد دز جمعی، نفر ـ گری است.
Collective Dose Equivalent
معادل دز جمعی
S
Collective Phenomena
پدیده­های جمعی
تمام خواصی از پلاسما که در آنها همه ذرات، مانند حالت پلاسمای بدون برخورد، به طور جمعی وارد عمل می‌شوند.
Collectron
کلکترون
نوعی آشكارساز نوترون كه در آن، جریان الكتریكی بدون به كار بردن منبع تغذیة خارجی و از طریق گسیل ذرات بتا به‌وسیلة یك رادیونوكلیید با عمر كوتاه، تولید می‌شود.یادآوری ـ این رادیونوكلیید با عمر كوتاه، به وسیلة فعال‌سازی نوترونی در بخشی از آشكارساز به نام گسیلنده، ایجاد می‌شود.
Colliding Beam Accelerator
شتابدهندة باریکه برخوردی
شتابدهنده‌ای متشکل از دو سینکروترون یا یک سینکروترون و حلقة ذخیره‌اش که در آن دو باریکة متناظر برای برخورد با هم ایجاد می‌شوند؛ این باریکه‌ها طوری هدایت می‌شوند که مؤثرترین برخوردها را به وجود آورند.
Collision Density
چگالی برخورد
شمار برخوردهای بین انواع ذرات فرودی و هسته‌ها در واحد حجم و در واحد زمان.
Collisional Diffusion
پخش برخوردی
پخش پلاسما که سازوکار آن به وسیلة برخوردهای بین ذرات باردار (برخوردهای کولنی) یا برخوردهای بین ذرات باردار و ذرات خنثی، به طور کامل مشخص می‌شود.
Collisional Plasma
پلاسمای برخوردی
پلاسمایی که در آن حرکت ذرات تحت تأثیر برخوردهای با برد کوتاه (برخوردهای دودویی) قرار می‌گیرد.
Collision-Dominated Plasma
پلاسمای برخورد ـ غالب
پلاسمایی که در آن حرکت ذرات تحت تأثیر برخوردهای با برد کوتاه (برخوردهای دودویی) قرار می‌گیرد.
Collissionless Plasma
پلاسمای بدون برخورد
مدلی از پلاسما که در آن چگالی به قدری کم و دما به قدری بالاست که عملاً برخوردهای دودویی نزدیک اهمیتی ندارند، زیرا مقیاس‌های زمانی مورد نظر کوچکتر از زمان بین دو برخورد می‌باشند.
Collissionless Shock Wave
موج ضربه‌ای بدون برخورد
موج ضربه‌ای که در پلاسمای بدون برخورد انتشار می‌یابد و در آن، عمق جبهه موج کوچکتر از مسافت آزاد میانگین است. یادآوری ـ سازوکارهای اتلاف انرژی داخل جبهه موج پیچیده هستند و شامل پدیده‌های آشوبناکی و انواع گوناگون ناپایداری‌ها می‌شوند.
Collissionless Tearing Instability
ناپایداری پارگی بدون برخورد
میکروناپایداری به وجود آمده از ناهمگنی چگالی و دما در پلاسمای بدون برخورد، جایی‌ که لختی الکترون، جریان‌های هال، گرادیان‌های فشار یا میرایی لاندائو علت جدایی پلاسما از خطوط میدان هستند.
Commissioning
راه­اندازی
رشته اقداماتی که پس از تکمیل راکتور انجام می‌گیرد. یادآوری ـ این مراحل ممکن است به فازهای زیر تقسیم شوند: آزمون اجزاء و سیستم‌های کامل، بارگذاری سوخت و آزمون‌های حالت بحرانی سرد، گرم‌سازی و آزمون‌های توان پایین، افزایش توان و به‌کاراندازی آزمایشی.
Committed Dose Equivalent
معادل دز اجباری مقطعی
Compact Device
وسیله فشرده
دستگاه چنبره‌ای با تقارن محوری که در آن نسبت منظر بسیار به یک نزدیک است.
Composite Sample
نمونة مرکب
مخلوط نمونه‌هایی از محفظه‌های مختلف به طوری که نسبت جرم نمونه‌ها با نسبت جرم مواد موجود در محفظه‌ها برابر باشد، به طور مثال در روش بازفرابری.
Compound Nucleus
هستة مرکب
هسته‌ای با برانگیختگی بالا و طول ‌عمر کوتاه که به صورت یک مرحلة میانی در واکنش هسته‌ای القایی شکل می‌گیرد. یادآوری ـ این مفهوم اولین بار در نظریه واکنش‌های هسته‌ای بور بیان شد.
Compton Effect
اثر کامپتون
پراکندگی کشسان فوتون به وسیله الکترون، هنگامی که بتوان الکترون را آزاد و مانا در نظر گرفت. یادآوری ـ بخشی از انرژی و تکانة فوتون فرودی به الکترون منتقل شده و باقیماندة آن به وسیلة فوتون پراکنده شده حمل می‌گردد.
Concentration Method
روش تغلیظ
روشی برای کاهش حجم پسماند پرتوزا، مانند تغلیظ به وسیلة تبخیر، رسوب‌دهی یا خاکسترسازی.

 

لغات هسته ای – اتمی بخش 3
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.