تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن – ایران ترجمه – Irantarjomeh

مقالات ترجمه شده آماده گروه  مدیریت – بازرگانی

مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی

مقالات

چگونگی سفارش مقاله

الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه(شماره حساب)ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.comشامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر --مقالات آماده سفارش داده شده پس از تایید به ایمیل شما ارسال خواهند شد.

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن

مقدمه

شرکت ها دیگر صرفاً به عنوان ابزار های قانونی که در آن تراکنش های تجاری شخصی افراد انجام می گردد تلقی نمی شوند. با وجود آن که چنین موردی همچنان به عنوان یکی از ویژگی های عملیاتی آنها به حساب می آید، فرم شرکتی اهمیت بیشتری را به دست آورده است. شرکت در حقیقت به عنوان روشی جهت تصدی و مالکیت سرمایه و هم به عنوان راهکاری جهت تداوم حیات اقتصادی به شمار می آید. با توجه به رشد ویژگی های بیشمار و شگفت آور، ممکن است این سخن مطرح شود که یک سیستم شرکتی در حقیقت اقدام به توسعه ویژگی ها و پارامترهایی می نماید که در بردارنده ترکیبی از صفات و مباحث جذاب، همانند قدرت، می باشد و در این راستا به درجه ای از اهمیت می رسد که می تواند خود را به عنوان یک موسسه اجتماعی اصلی مطرح سازد.

علیرغم این سخنان Berle و Means (1932)، محققین و مدیران تمایل به تداوم این نظر را دارند که مدیران دارای نوعی ارتباط خاص با طرف های ذینفع در شرکت هستند. از آن جایی که سهام داران دارای سهام شرکتی می باشند، بنابر این، آنها از حقوق و امتیازات خاصی برخوردار می باشند که می بایست به وسیله مدیریت و هم چنین اشخاص دیگر به آنها واگذار شود. در عین حال، مصوبه ها، در قالب “قوانین شرکتی” و دیگر مکانیزم های محافظتی در فرم عرف اجتماعی، رویه های پذیرفته شده مدیریتی، افسانه ها و ویژگی های عرفی مذهبی به نظر بر روی فرضیه برتری و تقدم سهام داران تاثیر گذار می باشند.

هدف این مقاله ارائه چالش های متعدد در ارتباط با این فرضیه می باشد. از این طریق چارچوب کاپیتالیسم مدیریتی و هم چنین ویژگی های اصلی تئوری جایگزین آن، تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن، شکل می گیرد. در این ارتباط خواستار کنار گذاشته شدن شرکت های مدرن چه از نظر تفکر و چه به صورت حقیقی نمی باشم، بلکه به دنبال اعمال تغییرات و تغییر شکل آنها هستم. به عبارت دیگر بر حسب ویژگی های بیان شده به وسیله Neurath، ما سعی در بازسازی این کشتی به صورت تخته به تخته می باشیم به گونه ای که بتواند سراپا یا روی آب شناور بماند.

تز ارائه شده در این مبحث بدین صورت مطرح می شود که می توان مفهوم کاپیتالیسم مدیریتی را از طریق جایگزینی این ایده که مدیران دارای وظایفی در برابر افراد ذینفع یا سهام داران شرکتی می باشند، مفهومی که مدیران در آن به عنوان نوعی ارتباط امانی با سهام داران هستند، مد نظر قرار داد. طرف های ذینفع نیز جزء آن دسته از اشخاصی می باشند که دارای منافعی در شرکت خاص می باشند. با توجه بدین موضوع، مخصوصاً بر روی نقش تامین کنندگان، مشتریان، مستخدمین، سهام داران و جامعه محلی، و مدیریت با توجه به نقش آن به عنوان عامل اجرایی این گروه ها، تاکید می شود. بر این مبنا با توجه به چالش های قانونی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی مرتبط با تئوری شرکت ها، به عنوان یک مولفه خاص با توجه به وجود رابطه بین صاحبان یا عوامل تولید و مشتریان، ضرورت تدبیر و تفکر مجدد در خصوص مفاهیم مرتبط احساس می شود. این بدان معنا می باشد که هر کدام از گروه های ذینفع را نباید به عنوان یک راهکار و یا یک ابزار خاص مد نظر قرار داد بلکه باید آنها را در فرآیند تصمیم گیری آتی شرکت هایی که در آنها حضور دارند دخیل نمود.

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن

حمله به کاپیتالیسم مدیریتی

مباحث قانونی

ایده اصلی کاپیتالیسم مدیریتی آن است که در عوض کنترل شرکت، مدیران می بایست به صورت قابل توجهی نسبت به پیگیری منافع سهام داران اقدام نمایند. نکته اصلی نگرش مدیریتی شرکتی این ایده می باشد که مدیریت قابلیت دنبال نمودن تراکنش های بازاری با تامین کنندگان و مشتریان در یک حالت نامحدود را داشته باشد.

قانون شرکت ها پاسخ چندان دقیقی را برای این سوال ارائه نمی نماید: حاکمیت شرکت های مدرن می بایست بر مبنای منافع چه اشخاصی باشد؟ در عین آن که این قانون اذعان می دارد که شرکت ها می بایست به طور ابتدا به ساکن به دنبال منافع سهام داران شرکتی خود باشند، متعاقباً این قانون بیان می نماید که “شرکت ها می بایست در تبعیت با قانون باشند” و از نظر شخصی یک “شخص حقوقی” با توجه به عملکرد های دارای مسئولیت محدود می باشد و این مسئولیت همیشگی است چرا که شرکت در این باب خود دارای نوعی تفوق با توجه به اعضای آن است. بنابراین، مدیران و دیگر مسئولین شرکت دارای نوعی تعهد امانی به سهام داران خود می باشند به گونه ای که “امورات شرکتی می بایست بر مبنای منافع سهام داران عملی شود”. علاوه بر این سهام داران از نقطه نظر تئوریکی می توانند مدیران و مسئولین شرکتی را برای انجام نادرست امور مورد بازخواست قانونی قرار دهند. اما از آن جایی که شرکت به عنوان یک فرد حقوقی تلقی می شود، با فرض وجود و تبعیت از قواعد قانونی، مدیران شرکتی می بایست بر مبنای قیود قانونی عمل نمایند.

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن

مباحث اقتصادی

در قالب صرف ایدئولوژیکی کاپیتالیسم مدیریتی در جستجوی به حداکثر رسانی منافع سهام داران می باشد. در انتقاد اولیه از قواعد دولتی، مدیریت مبحث نظریه “دستان نامرئی” را مطرح می نماید. چنین مبحثی مشخص می سازد که قابلیت ایجاد بهترین چیزها برای بزرگترین تعداد افراد وجود داشته و بنابراین دولت نباید در این امور دخالتی داشته باشد. با این حال، ما از پارامتر هایی چون موارد برون سپاری، توان انحصاری و خطرات اخلاقی آشنا هستیم، حال چه آنها در تئوری وجود داشته باشند یا خیر. به علاوه، برخی از ویژگی های قانونی فوق الذکر درارتباط با چنین مباحثی می باشند.

مشکل “تراژدی مشترکات” یا مشکلات مرتبط، مفاهیم عمومی نظیر مباحثی چون آب و هوا، را در بر دارد. هیچ کس از انگیزه کافی جهت تقبل هزینه پاکیزه سازی یا هزینه دفع آلایندگی برخوردار نمی باشد، چرا که غالباً میزان دست آورد یا بهره حاشیه ای این کار برای شرکتها اندک است. کلیه شرکت ها چنین استدلالی را ارائه داده و بنابراین نتیجه آن ایجاد آلودگی آب و هوا می باشد. از زمان انقلاب صنعتی، شرکت ها سعی در حصول مزیت های خود، در قالب درون و برون سپاری یا نادیده گرفتن هزینه های عملیاتی خود داشته اند. چنین هزینه هایی می بایست توسط کلیه اشخاص تامین گردد و برای تامین آن می توان از مالیات نام برده و یا از ایجاد قواعد خاص حمایت نمود. بنابراین ما شاهد ایجاد مقررات محیطی در دهه ۱۹۷۰ بوده ایم.

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن

تئوری افراد ذینفع سازمانی

مفهوم افراد ذینفع

شرکت ها دارای طرف های ذینفعی هستند که به صورت گروه یا افرادی به شمار می آیند که می توانند از فعالیت های شرکتی تحصیل سود یا حتی زیان نموده و یا آن که حق آنها به وسیله عملکرد های شرکتی نقض شود یا آن که به حقوق آنها احترام گذاشته شود. مفهوم طرف های ذینفع در حقیقت به طور کلی دربردارنده ایده سهام داران می باشد که خود از ادعاهای خاصی در ارتباط با شرکت برخوردار هستند. دقیقاً همان گونه که سهام داران از حقوق مشخصی برخوردارند که مدیریت می بایست بدانها احترام گذارد، دیگر افراد ذینفع نیز از چنین حقی برخوردار می باشند. طبیعت دقیق مربوط به این ویژگی ها به عنوان یک سوال مشکل به حساب می آید که می بایست آن را مخاطب قرار داد، اما منطق مرتبط یکسان تلقی شده و در ارتباط با تئوری سهام داران می باشد. این ویژگی ها خود نیازمند اعمال برخی از رویه های خاص می باشند و تعارضات مرتبط با آنها را نیز می بایست مورد بررسی قرار داده و آنها را مرتفع نمود.

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن

افراد ذینفع در یک شرکت مدرن

شکل ۱ نشان دهنده افراد ذینفع در یک شرکت بزرگ متعارف می باشد. نفع هر کدام از آنها به صورت دو سویه بوده و بنابراین هر کدام می توانند بر روی دیگری بر حسب زیان یا مزیت و هم چنین حقوق و وظایف خود تاثیر گذار باشند. وظایف هر کدام از آنها نیز به صورت تکی نبوده و ممکن است بر مبنای وظایف هر یک از شرکت ها مختلف باشند. چنین موردی برخی از ایده های کلی را ارائه می نماید که ظاهراً برای بسیاری از شرکت های بزرگ یکسان است.

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن

نقش مدیریت

مدیریت یک نقش خاص را بازی می نماید چرا که دارای سهم قابل توجهی در شرکت های مدرن می باشد. از طرف دیگر، سهم مدیریت همانند سهم مستخدمین می باشد، البته با توجه به قرارداد های تلویحی یا صریح استخدام. اما، از طرف دیگر، مدیریت وظیفه حفاظت از رفاه و هویت شرکت را به عهده دارد. به طور خلاصه، مدیریت، مخصوصاً مدیریت ارشد، می بایست به دنبال ایجاد بهداشت لازم برای شرکت باشد و این امر شامل ایجاد نوعی توازن درخواست های متعدد اشخاص ذینفع متعارض می باشد. مالکین خواستار بالاترین میزان بازده مالی هستند، در حالی که مشتریان خواستار صرف هزینه بیشتر بر روی تحقیقات و توسعه می باشند.

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن

اصل فعال کننده افراد ذینفع

شرکت ها می بایست با توجه به منفعت افراد ذینفع آن سازمان که تحت عنوان مستخدمین، افراد امور مالی، مشتریان، مستخدمین و جوامع مرتبط می باشند فعالیت نمایند.

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن

اصل مسئولیت مدیر

مدیران شرکتی از مسئولیت تعریف و هدایت امور شرکتی بر حسب اصول مشخص شده مرتبط با افراد ذینفع آن شرکت برخوردار می باشند.

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن

اصل حق اقامه دعوای حقوقی افراد ذینفع

افراد ذینفع ممکن است بر علیه مدیرانی که نتوانسته اند وظایف خود را به خوبی انجام دهند اقامه دعوا نمایند.

به طور آشکار، کارهای زیادی را می بایست برای مشخص نمودن چنین اصولی بر حسب ویژگی های قانونی آن انجام داد. با توجه به موضع مرتبط، آنها می بایست اقدام به حصول نوعی از تفکرات و بصیرت های منطقی نمایند که سبب دستیابی به ایده های آزادانه خواهد شد. بر این مبنا می توان اذعان داشت که اساس نامه های شرکتی که دربردارنده مواردی چون تست و کنترل ویژگی های ارائه شده در مبحث نظریه قراردادهای عادلانه می باشند سبب خواهند شد تا مدیران و مسئولین اجرایی به گونه ای شرکت را اداره نمایند که در تعامل با ایده های آزاده خواهانه ارائه شده باشد.

تئوری افراد ذینفع سازمان های مدرن