مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

حسابداری مدیریت محیطی: متغیرهای اقتضایی رویه ها

حسابداری مدیریت محیطی: متغیرهای اقتضایی رویه ها

حسابداری مدیریت محیطی: متغیرهای اقتضایی رویه ها – ایران ترجمه – Irantarjomeh

مقالات ترجمه شده آماده گروه حسابداری
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی

مقالات

چگونگی سفارش مقاله

الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه(شماره حساب)ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.comشامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر --مقالات آماده سفارش داده شده پس از تایید به ایمیل شما ارسال خواهند شد.

قیمت

قیمت این مقاله: 68000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)

توضیح

بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.

مقالات ترجمه شده حسابداری - ایران ترجمه - irantarjomeh
شماره
۶۲
کد مقاله
ACC62
مترجم
گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh
نام فارسی
حسابداری مدیریت محیطی: اهمیت متغیرهای اقتضایی در زمینه اتخاذ و بکارگیری رویه ها
نام انگلیسی
Environmental management accounting: the significance of contingent variables for adoption
تعداد صفحه به فارسی
۶۰
تعداد صفحه به انگلیسی
۱۱
کلمات کلیدی به فارسی
حسابداری مدیریت محیطی, تئوری اقتضایی, استرالیا
کلمات کلیدی به انگلیسی
Environmental management accounting, Contingency theory, Australia
مرجع به فارسی
ژورنال تولید ناب تر
مرکز حسابداری، حاکمیت و پایداری، دانشکده علوم تجاری، دانشگاه ساف استرالیا
الزویر
مرجع به انگلیسی
Journal of Cleaner Production; Centre for Accounting, Governance and Sustainability, University of South Australia Business School, Australia; Elsevier
کشور
استرالیا

 

حسابداری مدیریت محیطی: اهمیت متغیرهای اقتضایی در زمینه اتخاذ و بکارگیری رویه ها

چکیده
حسابداری مدیریت محیطی (EMA) در خلال سالیان اخیر توجه زیادی را به خود معطوف داشته است و به عنوان راهکاری ارتقا یافته است که از طریق آن جامعه تجاری قابلیت مدیریت آسان تر عملکرد اقتصادی و رویه های محیطی مرتبط با آن را خواهد داشت. با این وجود علیرغم افزایش علاقه به این مهم، پروژه هایی که از نقطه نظر تئوریکی فراهم آورنده اطلاعات کافی در زمینه وضعیت جاری توسعه EMA باشند همچنان نادر هستند. تحقیق ارائه شده در این مقاله سعی در گسترش دانش موجود از طریق بررسی این موضوع خواهد داشت که آیا قابلیت استفاده از محتوای سازمانی جهت توسعه درک بیشتر کاربرد EMA به وسیله سازمان های استرالیایی وجود خواهد دارد یا خیر. با توجه به تئوری اقتضایی / احتمال، یک چارچوب تحقیقاتی توسعه یافت که هدف از آن مشخص نمودن محیط هایی می باشد که تحت آن سازمان ها به احتمال بیشتری قابلیت درگیر شدن در فعالیت های EMA، چه در زمان جاری و چه در زمان آتی، را خواهند داشت. به منظور آزمایش این چارچوب یک بررسی وبی برای حسابداران استرالیایی که در امور تجاری درگیر هستند اعمال شد. داده های حاصله موکد آن هستند که کاربرد EMA کنونی و آتی در ارتباط با استراتژی محیطی، اندازه سازمانی و صنایع حساس به محیط زیست می باشد. برخلاف انتظارات، ساختار سازمانی به نظر مرتبط با ادراک های کاربرد EMA به وسیله حسابداران در سازمان های خود نمی باشد. این یافته ها بر پتانسیل تحقیق اقتضایی برای درک ویژگی های کنونی و آتی و دلایل مرتبط با توسعه EMA تاکید دارند.

کلمات کلیدی: حسابداری مدیریت محیطی، تئوری اقتضایی، استرالیا

حسابداری مدیریت محیطی: متغیرهای اقتضایی رویه ها

 

۱- مقدمه
با توجه به تلاش های اخیر دنیای تجاری جهت نشان دادن واکنش مطلوب در برابر فشارهای فزاینده از سوی طرفین و گروه های ذینفع مختلف، به منظور کاهش تاثیرات بر روی محیط فیزیکی، نیاز به حصول تکنیک های جدید به منظور کمک به مدیران جهت رویارویی با چالش پایداری محیطی به عنوان یک مولفه آشکار و ضروری مطرح شده است. یکی از روش های پیشنهادی در این ارتباط یکپارچه سازی فعالیت های شرکتی با توجه به مباحث محیطی و ارتباط تنگاتنگ آن با حسابداری مدیریت محیطی (EMA) می باشد. EMA در بردارنده یک سری از تکنیک ها و ابزارهای طراحی شده، به منظور کمک به سازمان ها در زمینه شناسایی و مدیریت تاثیرات محیطی آنها، می باشد. چنین ابزارهایی در این مقوله شامل می شوند، اما در عین حال صرفا محدود به مباحث ذیل نمی شوند: حسابداری هزینه محیطی، حسابداری بهای تمام شده کامل، هزینه یابی چرخه عمر، بودجه بندی چرخه عمر محیطی، برآورد سرمایه گذاری محیطی، مدیریت کیفیت جامع محیطی و حسابداری جریان مواد و انرژی (Schaltegger و همکاران، ۲۰۱۲، Yakhou و Dorweiler، ۲۰۰۴).

 

EMA فراهم آورنده یک راهکار و پاسخ عملی برای این انتقاد می باشد که حسابداری مدیریت محیطی قابلیت فراهم آوردن ملاحظات صریح مرتبط با مسائل محیطی در ارتباط با هزینه های محیطی که مکررا بصورت «مخفی» در حسابهای سربار عمومی جای می گیرد را نداشته و بر این اساس مزیت های بالقوه محیطی غالبا نادیده گرفته شده یا اهمیت چندانی برای آنها در نظر گرفته نمی شود (Jasch، ۲۰۰۳، Papaspyropoulos و همکاران، ۲۰۱۲، Xiaomei، ۲۰۰۴). این موضوع عنوان شد که EMA از طریق فراهم آوردن اطلاعات عناصر فیزیکی و مالی عملکرد محیطی قابلیت فراهم آوردن داده هایی را خواهد داشت که مدیریت شرکتی می تواند از آنها به منظور برآورد فرصت ها برای ارتقای اقتصادی و محیطی شرکت خود استفاده نماید (Gale، ۲۰۰۶، Schaltegger و Burritt، ۲۰۰۰). با توجه به آنکه مسئله تنزل محیطی همچنان اهمیت خود را در سطح ملی و بین المللی حفظ نموده است، این موضوع مشخص شده است که عدم توانایی جمع آوری داده های مرتبط با تاثیرات محیطی و ارتباط آن با عملیات تجاری منجر به حصول اطلاعات ناقصی خواهد شد که دیگر قابلیت کمک به مدیران شرکتی جهت رویارویی با ضروریات در حال تغییر بازارهای معاصر را نخواهد داشت (Jasch، ۲۰۰۳).

 

در عین تداوم تلاش های اساسی در ارتباط با مباحث و مزیت های حاصله از ویژگی های حسابداری مدیریت سبز، شاهد اعمال تلاش های نسبتا اندک و در عین حال قابل رشدی در مباحث دانشگاهی در ارتباط با بررسی EMA در عمل می باشیم (Burritt، ۲۰۰۴، Ferreira و همکاران، ۲۰۱۰). با این وجود توضیحات تئوریکی وضعیت کنونی توسعه EMA همچنان دارای کمبودها و مشکلاتی می باشند (Bouma و van der Veen، ۲۰۰۲، Qian و همکاران، ۲۰۱۱). این مبحث برحسب انگیزه های اکتسابی در ارتباط با EMA ارائه دهنده یک پروژه تجربی تحقیق مبنا می باشد که هدف آن جستجوی رویه هایی می باشد که در نهایت موجب گسترش دانش موجود در زمینه ویژگی های سازمانی در ارتباط با توسعه EMA  می شود.

ادامه این مقاله به شرح ذیل سازماندهی شده است. بخش ۲ و ۳ شامل مباحثی در ارتباط با مزیت هایی می باشد که می توان از فعالیت های EMA حاصل آورد و همچنین یک بررسی اجمالی در ارتباط با شواهد تجربی EMA در عمل ارائه می شود. بخش ۴ فرآیندهای توسعه تحقیقاتی مورد بررسی را مشخص می سازد. پس از آن روش های به کار گرفته شده در این تحقیق همراه با آنالیز داده ها ارائه می شوند. سپس نتایج و نتیجه گیری کلی، همراه با راهکارهای پیشنهادی، در زمینه تحقیقاتی آتی، ارائه می گردد.

حسابداری مدیریت محیطی: متغیرهای اقتضایی رویه ها

 

 ۲- مزیت های بالقوه حاصل آمده از فعالیت های EMA
از زمان انتشار گزارش Brundtland  در سال ۱۹۸۷، پایداری به عنوان یک مولفه پیشرو در مباحث دولتی و مقوله های تجاری در جهان مطرح گردیده است (Deegan، ۲۰۰۷). گزارش Brundtland  مبحث «توسعه پایدار» را تحت این عنوان تعریف می نماید: «مرتفع نمودن نیازهای حال حاضر بدون به خطر انداختن یا وجه المصالحه قرار دادن قابلیت نسل های آتی جهت مرتفع ساختن نیازهای خاص خود» (Brundtland، ۱۹۸۷، ص۲۴). از آن زمان به بعد نوعی تاکید فزاینده بر روش هایی حاصل آمد که برمبنای آن مشاغل تجاری قابلیت پشتیبانی از این مقوله، مخصوصا با توجه به عملکرد محیطی، را داشته باشند (Deegan، ۲۰۰۳). شناسایی حسابداری را می توان به عنوان یک مولفه مهم در زمینه کمک به سازمان ها جهت مدیریت بهتر تاثیرات محیطی مرتبط با فعالیت های آنها برشمرد که منجر به توسعه حسابداری مدیریت محیطی (EMA) در دهه ۱۹۹۰ گردید (Qian و Burritt، ۲۰۰۹).

 

تعاریف زیادی در این مباحث از EMA ارائه شده است، در عین حال این گستردگی نظرات ممکن است سبب گیجی شود و بنابراین در خلال سالیان اخیر سعی در حصول نوعی اجماع در زمینه ویژگی های EMA شده است (Burritt و Saka، ۲۰۰۶، Deegan، ۲۰۰۳). هم اکنون این موضوع به آسانی پذیرفته شده است که EMA سعی در حصول نوعی اجماع در اطلاعات مالی و فیزیکی در ارتباط با تاثیرات محیطی و عملکرد مشاغل تجاری دارد (Jasch، ۲۰۱۱، Xiaomei، ۲۰۰۴). از طریق ترکیب داده های پولی (نظیر هزینه) و اطلاعات غیر پولی (نظیر انتشار گاز دی اکسید کربن) عبارات کمی، EMA سعی در فراهم آوردن اطلاعاتی دارد که برای طیف گسترده ای از بازیگران سازمانی داخلی، از مدیران محیطی و عملیاتی تا مدیران عامل و مدیران ارشد داخلی دیگر، مفید باشد (Rikhardsson، ۱۹۹۸). این امر مورد انتظار است که فراهم آوردن چنین اطلاعاتی سبب تسهیل تصمیم گیری ارتقا یافته ای شود که بواسطه  آن می توان رویه های عملکرد محیطی و وضعیت های اقتصادی ارتقا یافته را دنبال کرد (Frost و Wilmshurst، ۲۰۰۰، Gale، ۲۰۰۶، Scavone، ۲۰۰۶).

حسابداری مدیریت محیطی: متغیرهای اقتضایی رویه ها

 

۳- شواهد تجربی در ارتباط با EMA در عمل
در تضاد با مباحث متعارف جا افتاده که سبب ارتقای EMA در جامعه تجاری جهانی می شود، مستندات تجربی دربردارنده این نکته هستند که سطح کاربرد EMA در عمل بسیار درهم و پیچیده است. از یک طرف، مطالعات بسیاری توجه خود را به سمت مزیت های به کار گیری EMA جلب می نمایند (Burritt و همکاران، ۲۰۰۹، Ferreira و همکاران، ۲۰۱۰). این مطالعات به طور کلی از موقعیت مطرح شده به وسیله طرفداران EMA پشتیبانی نموده و به این نتیجه می رسند که به هنگامی که سازمان ها نتوانند اقدام به شناسایی و به حساب آوردن ضروریات محیطی مرتبط با فعالیت های خود نمایند، آنها ممکن است با خطر از دست دادن فرصت های مربوطه به عملکرد ارتقاء یافته اقتصادی و محیطی روبرو شوند (de Beer و Friend، ۲۰۰۶، Ditz و همکاران، ۱۹۹۵، Jasch، ۲۰۰۳، Scavone، ۲۰۰۶). تحقیقات موردی نیز همچنین مشخص کننده آن هستند که سازمان ها غالبا پس از بهره گیری از فعالیت های EMA بواسطه اهمیت حقیقی هزینه های مبتنی بر محیط کاملا متعجب می شوند (Staniskis و Stasiskiene، ۲۰۰۶). یکی از موارد خاص در این زمینه مطالعه گزارش شده به وسیله Ditz و همکاران (۱۹۹۵) می باشد که در آن هزینه های محیطی در پالایشگاه Yorketown به میزان بیش از ۲۰% مجموع هزینه های عملیاتی خالص، با توجه به یک برآورد غیر رسمی، به میزان ۳%، بوده است. 

 

با این حال علیرغم این نتایج گزارش شده قابل توجه، تمامی مطالعات در توافق با این مبحث نبوده و شواهد به بخش های جزئی تری تقسیم می شوند. بسیاری از مطالعات دانشگاهی به صورت ناامیدانه ای سطوح پایین اتخاذ  راهکارهای  EMA،  که  غالبا همراه  با  این  عقیده  می باشند که مزیت های EMA توجیه کننده هزینه های مرتبط با پیاده سازی این  ویژگی نمی باشد و یا آنکه هزینه های محیطی بی معنا هستند، را بیان داشته اند (Bartolomeo و همکاران، ۲۰۰۰، Ferreira و همکاران، ۲۰۱۰، Frost و Wilmshurst، ۲۰۰۰، Masanet-Llodra، ۲۰۰۶، Parker، ۱۹۹۷، ۲۰۰۰، Wilmshurst و Frost، ۲۰۰۱). این موقعیت در مطالعه Bartolomeo و همکاران (۲۰۰۰) بازتاب یافته که بر اساس یک بررسی بین ملیتی اروپا، گوناگونی قابل توجهی در راهکارهای EMA، گزارش شده به وسیله سازمان های مطبوع، مشخص شده است. حتی به هنگامی که سازمان ها مشارکت خود در EMA را بیان داشته اند، این فعالیت ها به طور کلی به صورت رویه های اجرایی مجزا در مقابل «پیاده سازی سیستماتیک و جامع» مدنظر بوده اند (Bartolomeo و همکاران، ۲۰۰۰، صفحه ۴۸). Parker (2000) نیز سطوح پایین مشارکت در فعالیت های حسابداری هزینه محیطی به وسیله شرکت های استرالیایی را خاطر نشان نموده و اذعان داشته است که مشاغل استرالیایی هنوز در مرحله ابتدایی شناسایی حسابداری محیطی می باشند. این اظهارات با توجه به ازدیاد سیستم های مدیریت محیطی (EMA) در خلال سالیان اخیر، نظیر ایزو ۱۴۰۰۱ و EMAS، که جمع آوری اطلاعات «برای ارزیابی و کنترل سیستم» را ضروری می انگارند، تعجب برانگیز است (Masanet-Llodra، ۲۰۰۶، صفحه ۳۹۵). با توجه به این موضوع می توان دریافت که اطلاعات حسابداری محیطی تشکیل دهنده بخش مهمی از هر نوع EMS جامع می باشد (Gadenne و Zaman، ۲۰۰۲، صفحه ۱۳۰، Staniskis و Stasiskiene، ۲۰۰۶). به علاوه نقطه تعجب برانگیزتر آن است که هنوز نیز شاهد پیاده سازی راهکار EMA جامع تری نمی باشیم.

حسابداری مدیریت محیطی: متغیرهای اقتضایی رویه ها

۴- چارچوب تئوریکی
۴-۱٫ ارتباط نظریه اقتضایی با مطالعه جاری
در عین آنکه تعداد مقاله های مرتبط با بررسی EMA قطعا در حال افزایش است، تاکنون تلاش های صریح اندکی جهت درک عوامل سازمانی مرتبط با اتخاذ EMA به یک روش سیستماتیک انجام شده است (به Bouma و van der Veen، ۲۰۰۲، Qian و همکاران، ۲۰۱۱ رجوع شود). نتیجه این مورد، بروز شکاف معنی داری در دانش و اطلاعات علمی دانشگاهی در ارتباط با EMA می باشد. با توجه به آنکه  شاهد  بروز  تنگنایی  بین  تلاش های  فزاینده در مورد ارتقای فعالیت های EMA از یک طرف و سطح پذیرش EMA به صورت عملی از طرف دیگر می باشیم، نیاز آشکاری جهت توسعه رویه های معقول بیشتر در ارتباط با متغیرهایی وجود دارد که بر روی این مبحث تاثیرگذار بوده و سبب پذیرش و کاربرد EMA در سطح سازمانی می شوند. تئوری قبلی موکد این مسئله است که نظریه اقتضایی دربردارنده نوعی نگاه مناسب است که از طریق آن قابلیت بررسی این مسئله وجود دارد (Abdel-Kader و Luther، ۲۰۰۸، Dent، ۱۹۹۰). نظریه اقتضایی یکی از شایع ترین رویکردهای تئوریکی به کار گرفته شده در تحقیقات حسابداری مدیریت معاصر می باشد که بعنوان یک اسلوب قابل توجه مطرح است که بوسیله EMA توسعه یافته است. برخلاف عدم توجه کافی به این فرضیه که فعالیت سازمانی نتیجه مستقیم مقتضیات و محتویات بافتی مرتبط با هر سازمان می باشد، نظریه اقتضایی مشخص می سازد که به هنگام وجود یک برازندگی مناسب بین فعالیت های حسابداری و ویژگی های محتوایی یا بافتی، می توان شاهد ارتقای عملکرد سازمانی بود (Chenhall، ۲۰۰۳). این ایده از مبحث سازمانی مطرح شده در دهه ۱۹۷۰ و ۸۰ به عاریت گرفته شده است (Chenhall، ۲۰۰۳، Otley، ۱۹۸۰).
۴-۲٫ ایجاد فرضیه
این مطالعه اقدام به بررسی طرز فکر حسابداران در ارتباط با EMA و با رجوع به متغیرهای اقتضایی ذیل می نماید:
  • استراتژی محیطی
  • ساختار سازمانی
  • صنعت
  • اندازه سازمانی
با توجه به غیبت دیدگاه اقتضایی – مبنای قبلی در رشته حسابداری محیطی، لازم است تا توجه خاصی به این مطالعات مبذول شده و مباحث گسترده تری را برای تعیین انتخاب متغیرها انجام داد. بر این مبنا، موارد منطقی درج هریک از متغیرها به شرح ذیل مورد بررسی قرار می گیرند.
۴-۲-۱٫ استراتژی محیطی
صرفنظر از مسیر استراتژی اتخاذ شده، تحقیقات اقتضایی – مبنا، با قابلیت پیش بینی رویه خاص، در تناسب بهتری با استراتژی های خاص می باشند (Chenhall، ۲۰۰۳، صفحه۱۵۰). رویه های سنخیت شناسی متعارف استراتژیکی به کار گرفته شده در بررسی های اقتضایی شامل استفاده از ویژگی های مکتشفین- تحلیل گران- مدافعین (Miles و Snow، ۱۹۷۸)، همراه با ایجاد مشخصه های مرتبط نظیر فرآیند نگهداشت- برداشت (Gupta و Govindarajan، ۱۹۸۴) و هزینه – تمایز – محصول (Porter، ۱۹۸۰) (به Chenhall، ۲۰۰۳ رجوع شود) می باشند. در عین آنکه این نوع از توپولوژی ها ممکن است جایگاهی در تحقیقات EMA داشته باشند (به Bouma  و van der Veen (2002) و Ferreira و همکاران (۲۰۱۰) برای مشاهده مثال های مرتبط رجوع شود). علاوه بر این مبحثی در زمینه بررسی و اکتشاف استراتژی محیطی نیز همچنان مطرح است.
۴-۲-۲٫ ساختار سازمانی
پیاده سازی توام با موفقیت فعالیت های EMA نیازمند تعهد به بسیاری از توابع سازمانی مختلف می باشد (Bartolomeo و همکاران، ۲۰۰۰، Bennett و James، ۱۹۹۹، Lee، ۲۰۱۱، Yakhou و Dorweiler، ۲۰۰۴). با توجه به ارائه این مورد لازم است بدین موضوع دقت شود که عدم وجود ارتباطات بین حسابداری و توابع مدیریت محیطی ممکن است سبب ممانعت از تلاش های سازمانی در ارتباط با فعالیت های EMA شود (Bartolomeo و همکاران، ۲۰۰۰، Bennett و James، ۱۹۹۹، Lee، ۲۰۱۱)، بنابراین منطقی می باشد تا فرض نماییم که EMA به هنگامی به احتمال بیشتر قابلیت اجرا و حصول موفقیت را خواهد داشت که ساختار سازمانی یک شغل یا کسب و کار خاص قابلیت پشتیبانی از ارتباطات بینابینی و تبادل ایده ها را داشته باشد.
 
۴-۲-۳٫ صنعت
Frost و Wilmshurst (2000) عنوان داشتند که «منطقی می باشد تا فرض شود که یک شرکت موجود در حوزه صنایع خرده فروشی، در مقایسه با شرکت مشابه دیگری، از نظر اندازه، که در حوزه صنایع استخراج و حصول محصولات شیمیایی مشغول بکار است، از نوعی رویه مدیریتی محیطی متفاوتی برخوردار باشد» (Frost و Wilmshurst، ۲۰۰۰، صفحه ۳۴۸). مبحث مشابهی به وسیله Ferreira و همکاران (۲۰۱۰) مطرح شد که برمبنای آن آنها سعی در کنترل تاثیرات صنعتی در بررسی رویه های EMA نمودند.
۴-۲-۴٫ اندازه سازمانی
تحقیق قبلی مشخص کننده این موضوع بوده است که سازمان های بزرگ، در مقایسه با سازمان های کوچک، از قابلیت بیشتری جهت پذیرش تکنیک های حسابداری مدیریتی پیچیده برخوردار می باشند (Cadez و Guilding، ۲۰۰۸، Chenhall، ۲۰۰۳، Haldma و Lääts، ۲۰۰۲). Abdel-Kader و Luther (2008) اقدام به خلاصه نمودن این موقعیت نموده و مشخص ساخته اند که «حرکت از رویه های ساده حسابداری مدیریتی به سمت رویه های پیچیده در این مبحث نیازمند وجود منابع و متخصصین می باشد که تنها به وسیله شرکت های بزرگ امکان پذیر خواهد بود» (صفحه ۷). با توجه به آنکه مطالعات بسیار اقدام به مشخص نمودن هزینه برآورد شده به عنوان عامل اصلی ممانعت از  اتخاذ  EMA  نموده اند،  منطقی می باشد تا در نظر گیریم که فعالیت های EMA برمبنای اندازه سازمانی متغیر خواهد بود. به علاوه، سازمان های بزرگ به طور کلی از نقطه نظر محیطی به نظر از زیست پذیری بیشتری برخوردار بوده و همچنین در معرض موشکافی های عمومی و سیاسی بیشتری نیز هستند که ممکن است منجر به افزایش التزام آنها به فعالیت های EMA شود (Patten، ۲۰۰۲).

حسابداری مدیریت محیطی: متغیرهای اقتضایی رویه ها

 

۵- روش تحقیقاتی

 ۱-۵٫ طراحی و مدیریت تحقیقات
به منظور بررسی ارتباطات فرض شده در چارچوب تحقیقاتی یک مطالعه وبی با حضور حسابداران تجاری در جولای ۲۰۰۱ انجام شد. با وجود آنکه EMA به طور قابل بحثی مشتمل بر اطلاعات محیط فیزیکی نیز بوده است، که ممکن است از طریق عملیات یا مدیران محیطی به دست آمده باشد، این مورد همچنان در جستجوی شامل نمودن تلویحات یا اثرات پولی مرتبط با چنین اطلاعاتی نیز می باشد. بر این مبنا التزام و شمولیت توابع حسابداری نیز جفت و جور شده و حتی در صورتی که حسابداران به میزان قابل توجهی در فرآیند تعیین مسیر محیطی سازمان های خود مشارکت نکرده باشند، این انتظار می رود که آنها با میزانی که چنین اطلاعاتی مورد استفاده قرار می گیرد آشنا باشند (Baker، ۱۹۹۶).
۵-۲٫ برآورد مولفه های ساختاری
استراتژی محیطی شرکتی با استفاده از ابزاری که از Banerjee و همکاران به دست آمده بود مورد اندازه گیری قرار گرفت. این ابزار حاوی ۴ قلم می باشد که بر مبنای مقیاس ۷ امتیازی لیکرت جهت سنجش موارد ذیل به کار گرفته شد: ویژگی های کلی یا پیش بینی شده در ارتباط با پارامترهای محیطی با توجه به فرآیند برنامه ریزی استراتژیک شرکتی (از Banerjee و همکاران، ۲۰۰۳، صفحه ۱۰۷). از پاسخ دهندگان درخواست شد تا میزان توافق خود با هریک از جملات ذیل را مشخص سازند (۱= کاملا ناموافق، ۷= کاملا موافق):
 ۵-۳٫ نرخ پاسخ و سوگیری عدم پاسخ
مجموع تعداد پاسخ های دریافتی از طریق ابزار تحقیقاتی آنلاین مجموعا ۱۰۸ مورد گزارش شد که در بردارنده نرخ کلی پاسخ ۸۱/۶% می باشد. در عین آنکه این میزان بعنوان یک مقدار طرف کم به حساب می آید، می توان آن را سازگار با نرخ های پاسخی دانست که در مطالعات محیطی و حسابداری قبلی بدست آمده اند (به Libby و Lindsay، ۲۰۱۰، Mathews و Reynolds، ۲۰۰۱، Pullman و همکاران، ۲۰۰۹، Sim و Killough، ۱۹۸۸، Studer و همکاران، ۲۰۰۶ رجوع شود). این مورد متعاقبا سازگار با ۵ الی ۱۰% نرخ پاسخ گزارش شده بعنوان نرمال برای تحقیق انجام شده بوسیله Alreck و Settle (1995) مشخص شد. بعلاوه، این مورد نیز امکان دارد که تعداد پاسخ ها خود بازتاب دهنده محدودیت های محققین در زمینه دنبال نمودن بسیاری از رویه های توصیف شده باشد (همانند پارامترهای اخطار / اعلان های قبل، تماس های پیگیری، انگیزه ها مالی) (به Libby و Lindsay، ۲۰۱۰ Pullman و همکاران، ۲۰۰۹ رجوع شود). در مورد مطالعه کنونی هیچگونه اطلاعات تماس مرتبط با شرکت کنندگان نمونه در اختیار محققین قرار نگرفته بود. در تعامل با ضروریات حریم خصوصی استرالیا CPA، کلیه تماس ها از طریق مدیریت CPA انجام شده و محدود به کمک هایی بود که این مدیریت تمایل به ارائه آنها را داشت. مطالعه اخیر که تحت شرایط مشابهی انجام شده است، Libby و Lindsay (2010) تنها قادر به حصول یک نرخ پاسخ ۵/۱% از موسسه حسابداری مدیریت بوده است. بنابراین، این نرخ پاسخ ۸۱/۶% به نظر قابل پذیرش می باشد.

حسابداری مدیریت محیطی: متغیرهای اقتضایی رویه ها

 

۶ – نتایج
داده های جمع آوری شده از طریق فرآیند تحقیقاتی با استفاده از دو مدل رگرسیون چند متغیره و با بهره گیری از بسته بندی نرم افزاری آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. قبل از انجام این تحلیل کلیه برآوردهای دارای چندین قلم مختلف به منظور مشخص نمودن اعتبار و اطمینان پذیری آنها مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطمینان پذیری هر مورد از طریق مقایسه نمره آلفای کرونباخ برای هر مقیاس در برابر حداقل پذیرفته شده کلی ۷/ مورد ارزیابی قرار گرفت (DeVellis، ۲۰۰۳). متعاقبا این برآوردها با توجه به اهداف کاهش بعد با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی (CFA) و با استفاده از بسته نرم افزاری AMOS  برای برآوردهای مشخص شده و بکار گرفته شده جهت استراتژی محیطی و ساختار سازمانی، و تحلیل جزء اصلی (PCA) برای آندسته از برآوردهای EMA که از جاافتادگی کمتری برخوردار بوده اند انجام شد.

حسابداری مدیریت محیطی: متغیرهای اقتضایی رویه ها

 

۷- مباحث
در عین آنکه نتایج حاصله از فرآیند تحقیقات مشخص کننده این موضوع می باشد که برخی از سازمان های استرالیایی در فعالیت های EMA مشارکت دارند، بطور کلی سطح درک شده گزارشات بکارگیری EMA بسیار پایین می باشد. در یک  الگو که  با  تحقیقات گذشته سازگار می باشد ( Bartolomeoو همکاران، ۲۰۰۰، Bebbington و همکاران، ۱۹۹۴)، نظر حسابداران در برنامه نمونه حول این محور بوده است که سازمان های آنها در خلال سه سال آتی به میزان بیشتری در برنامه های EMA مشارکت خواهند نمود.

حسابداری مدیریت محیطی: متغیرهای اقتضایی رویه ها

 

۸- نتیجه گیری
این مطالعه سعی در بررسی نظر حسابداران، با توجه به کار آنها در سازمان هایی مطبوع خود، در ارتباط با نقش کنونی و آتی EMA می نماید. با توجه به نظریه اقتضایی یک چارچوب تحقیقاتی با استفاده از متغیرهای اقتضایی ذیل مشخص شد: اندازه سازمانی، صنعت، استراتژی محیطی و ساختار سازمانی.
در نتیجه این یافته ها، یکسری از خط مشی ها را می توان برای تحقیقات آتی ارائه نمود. در ابتدا این داده ها بر گسترش تحقیقات اقتضایی – محور در رشته حسابداری محیطی  تاکید  می نمایند. بر این مبنا فرصتی جهت توسعه چارچوب کنونی وجود دارد تا در این راستا بتوان از طریق درج متغیرهای بیشتر اقتضایی، یا بررسی چگونگی تعامل این متغیرها جهت تاثیرگذاری بر روی نتایج عملکرد مختلف اقتصادی و محیطی، به کنکاش این موقوله مبادرت نمود. تکرار این بررسی در مجموعه های مختلف نیز می تواند در ارزیابی آنکه آیا نتایج حاصله قابلیت بکارگیری کلی را دارند و یا پیامدهای ویژگی های خاص منطقه ای کدامند، مفید خواهد بود. با توجه به این نتایج، که بر مبنای آن بسیاری از سازمان ها قابلیت التزام به فعالیت های EMA را نداشتند، می توان روش های تحقیقاتی کیفی را در این راستا بکار گرفت و سعی در توسعه درک عمیق تری در این مبحث و مشخص نمودن چرایی عدم التزام کافی بدان نمود. این تحقیق را همچنین می توان گسترش داده و این موضوع را مدنظر قرار داد که چگونه التزام آتی EMA را می توان حاصل آورده و مورد پشتیبانی قرار داد و آنکه آیا توسعه مستندات و رویه های مجزای راهنما برای سازمان های کوچک، و آن دسته از سازمان هایی که در بخش های کمتر حساس محیطی فعالیت دارند قابل توجه و ضروری می باشد. علاوه بر این گسترش این بررسی جهت شامل نمودن نکته نظرات دیگر متخصصین، مخصوصا متخصصینی که قابلیت فراهم آوردن بینش بیشتر در زمینه عواملی که سبب افزایش استفاده EMA در سازمان های معاصر می شود، نیز می تواند کارگشا باشد. در نهایت، با وجود آنکه این مورد را نمی توان یکی از مباحث اصلی مطالعه کنونی دانست، فرصتی جهت بررسی این موضوع بوجود آمده است که آیا یافته های، مرتبط با برآورد ساختار سازمانی، معرف آن هستند که در حال حاضر قابلیت استفاده از پیوستار مکانیکی / ارگانیک بوجود آمده است یا خیر.
در نتیجه گیری، می توان گفت در عین آنکه نتایج مطالعه کنونی فراهم آورنده یک مرحله مثبت در زمینه درک بیشتر راهکارهای EMA است، لازم است تا تحقیقات آتی در این مبحث دنبال شوند. بر این مبنا لازم است تا  شرایطی که بر مبنای آن  EMA  مورد  استفاده  قرار  می گیرد مشخص گردیده و این نکته را در نظر داشت که طرفداران راهکار EMA قابلیت اعمال اهداف خود در سازمان ها با بهره گیری از روشی کاراتر و موثرتر را داشته و بنابر این قابلیت اعمال آخرین رویه های ارتقای محیطی را خواهند داشت.

 

Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.