مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات حسابداری بخش 23

در این قسمت  لغات حسابداری بخش 23 عرضه شده است.

 

لغات حسابداری صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات حسابداری / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات حسابداری - ایران ترجمه

لغات حسابداری بخش 23
E
پنجمین حرف البای انگلیسی،‌ انرژی، رقم 15 در مبنای 16، عدد نپر، عدد اویلر
e function
e-تابع
e.g.
برای مثال، مثلا
each occurrence
هر مورد، هر وقوع، هر نمونه
each of which
كه هر یك از آنها، در هر یك از آنها
each other
با یكدیگر
ear protection
محافظ گوش
earlier
قبلا
earliest finish
زودترین زمان ختم
earliest start
زودترین زمان شروع
earliest time of occurrence
زودترین زمان وقوع
early finish time
زودترین زمان پایان
early start date
زودترین تاریخ آغاز
early start time
زودترین زمان شروع
earning
سود خالص، عادی
earning capacity
ظرفیت درآمد
earning per share
عایدی هر سهم، درآمد هر سهم
earth
زمین
earth line
خط زمین، خط ارض
earthy body
شكل زمینی، شكل ارضی
ease of attendance
سهولت كاربرد
eccentric
خارج از مركز، مختلف المركز
eccentric angle
زاویه خروج از مركز، زاویه مركزگریز
eccentric clamp
گیره با مكانیسم خارج از مركز
eccentric sequence
دنباله مركزگریز
eccentric set
مجموعه مركزگریز
eccentricity
مركزگریزی، خروج از مركز، برون مركزی
off centeredness
مركزگریزی، خروج از مركز، برون مركزی
echelon
پله مانند
echelon form
صورت پلكانی، پلكانی شكل، صورت پله ای، پلكانی
echelon matrix
ماتریس پله ای، ماتریس پلكانی
echo
انعكاس صورت، منعكس شدن، پژواك
eclipse
گرفتگی، كسوف و خسوف
eclipse of the moon
ماه گرفتگی، خسوف
eclipse of the sun
خورشید گرفتگی، كسوف
ecliptic
خسوفی و كسوفی، دایره البروج
econometric model
مدل اقتصاد سنجی، مدل اكونومتریك
econometrics
اقتصاد سنجی
economic
اقتصادی
economic appraisal
ارزیابی اقتصادی، تقویم اقتصادی
economic development
توسعه اقتصادی، رشد اقتصادی
economic efficiency
كارایی اقتصادی
economic engineering
مهندسی اقتصاد
economic equilibrium
تعادل اقتصادی
economic good
كالای اقتصادی
economic growth
رشد اقتصادی
economic interpretation
تعبیر اقتصادی
economic life
عمر اقتصادی
economic lot size
میزان سفارش اقتصادی
economic of duality
تعبیر اقتصادی دوگان
economic order quantity
مقدار سفارش اقتصادی
economic ordering quantity
سفارش مقرون به صرفه، با صرفه ترین مقدار سفارش، مقدار مقرون به صرفه سفارش
economic planning
برنامه ریزی اقتصادی
economic statistics
نرخ بازده اقتصادی
economic structure
بنای اقتصادی، ساختار اقتصادی، ساخت اقتصادی
economic system
نظام اقتصادی
economic trends
گرایش های اقتصادی، روند های اقتصادی
economical
اقتصادی
economically
از لحاظ اقتصادی
economics
علم اقتصاد
economics of scale
صرفه جویی های مقیاسی، صرفه جویی های مقیاس
economist
اقتصاد دان
economy
اقتصاد، صرفه جویی
Euclidean
اقلیدسی
Euclidean algorithm
الگوریتم اقلیدسی
Euclidean distance
دوری اقلیدسی، فاصله اقلیدسی
Euclidean division
تقسیم اقلیدسی
Euclidean geometry
هندسه اقلیدسی
Euclidean line
خط اقلیدسی
Euclidean metric
متر اقلیدسی
Euclidean plane
صفحه اقلیدسی
Euclidean sphere
فضای اقلیدسی
edge
كنار، گوشه، دوره، لبه، زاویه، نبش، یال
edge angle
زاویه یالی
edge bisector
نیمساز ضلع
edge dislocation
جابجایی لبه ای، نابجایی لبه ای
edge file
فایل یال
edge joint
اتصال لبه ای
edge of a graph
یال گراف، خط گراف
edge of regression
یال بازگشت
edge weld
جویش لبه ای
edges of a graph
یال های گراف، خط های گراف
lines of a graph
یال های گراف، خط های گراف
edging
حاشیه گذاری، لبه سازی
edit
تنظیم كردن، ویراستن، ویرایش كردن، ویرایش، تصحیح كردن، مرتب كردن
edition
ویرایش
endomorphism
درونریختی
effect
انجام دادن، اجرا كردن، اثر، معلول، تایید، نتیجه، نتیجه اجرا، نتیجه اثر، اثر كردن
effective
اثربخش، كارامد، موثر، ثمربخش، سودمند
effective address
نشانی موثر
effective constructability
ساخت پذیری موثر
effective constructability
ساخت پذیری موثر
effective control
كنترل كارامد، كنترل موثر
effective cross section
سطح مقطع موثر
effective error
خطای موثر
effective force
نیروی موثر
effective time
زمان موثر
effective transformation group
گروه تبدیل های موثر
effectiveness
كارایی، اثربخشی، كارامدی، مثمر بودن، سودمندی، ثمربخشی
efficiency
کارایی
efficiency of cluster sampling
كارایی، نمونه گیری خوشه ای، سودبخشی نمونه گیری خوشه ای
efficiency of ratio estimate
سودبخشی برآورد نسبتی
efficiency of stratification
سود بخشی طبقه ای
efficiency of two stage sampling
سود بخشی نمونه گیری دو مرحله ای
efficiency rating
ارزیابی كارایی
efficient
كارا، كارامد، بهره ور، با راندمان، مؤثر
efficient estimate
برآورد سودبخش
efficient estimator
برآورد كننده كارا
efficient solution
جواب كارا
efficient solutions
جواب های كارا
Egorov theorem
قضیه یگوروف
Eigen
خاص، مشخص، مشخصه، راكد
Eigen  element
ویژه بردار، بردار مشخصه
Eigen  frequency
بسامد ویژه
Eigen  function
ویژه تابع، تابع ویژه، تابع مشخصه، تابع خاص
Eigen  function expansion
بسط ویژه تابعی
Eigen  matrix
ویژه ماتریس
Eigen  space
فضای ویژه
Eigen  state
حالت ویژه
Eigen  value
مقدار ویژه، ویژه مقدار، مقدار مشخصه، ریشه مشخصه، مقدار ویژه، مقدار خاص، ریشه راكد، مقدار راكد
Eigen  value equation
معادله ویژه مقدار ها
Eigen  value of a matrix
مقدار خاص ماتریس
Eigen  vector
بردار راكد، بردار ویژه، بردار خاص، ویژه بردار، بردار مشخصه
Eigen function
تابع ویژه
Eigen function expansion
بسط ویژه تابع
Eigen matrix
ویژه ماتریس
Eigen value
مقدار ویژه
Eigen value equation
معادله ویژه مقدار ها
Eigen vector
ویژه بردار، بردار مشخصه
Eigen element
ویژه بردار، بردار مشخصه
characteristic vector
ویژه بردار، بردار مشخصه
proper vector
ویژه بردار، بردار مشخصه
characteristic solution
ویژه بردار، بردار مشخصه
eight
هشت
eight leaved rose curve
خم گلبرگ هشت برگی
eighteen
هیجده
eighteenth
هجدهمین، هیجدهم، یك هیجدهم
eighth
هشتمین، هشتم، یك هشتم
eightieth
هشتادمین، یك هشتادم
eighty
هشتاد
Eigen column
ستون ویژه
Einstein
اینشتین
Einstein convention
قرارداد اینشتین
Einstein equivalency principle
اصل هم ارزی اینشتین، اصل هم ارزی
Einstein series
سری اینشتین
Einstein space
فضای اینشتین
Eisenstein
آیزنشتاین
Eisenstein criterion
محک آیزنشتاین
either
هر كدام، هر یك، هم، هر یك از، هر
either diagram
یكی از نمودار ها
either group operation
هر عمل گروهی
eject
بیرون راندن، پس زدن، دفع كردن
ejection
اخراج، دفع، پس زنی، بیرون پاشی، پراندن، بیرون انداختن قطعه، بیرون رانی
ejector
بیرون انداز، افشانك، پاشنده، پخش كننده، پران
ejector bar
شمش پران
ejector blade
تیغه پران
elapse
پیمودن
elapsed time
مدت زمان سپری شده
elastic
كشسان، كش دار، ارتجاعی، مرتجع، الاستیك، جهمند، قابل ارتجاع، قابل انبساط، لاستیك سان
elastic body
جسم کشسان
elastic demand
تقاضای الاستیک
elastic force
نیروی كشسان
elastic limit
حد الاستیك، حد مهمندی، حد كشسانی، مرز ارتجاعی
elastic restoring
بازگردان الاستیک
elastic restoring force
نیروی بازگردان الاستیک
elastic spring
فنر قابل ارتجاع
elasticity
حالت ارتجاعی، ارتجاع پذیری، قابلیت ارتجاع، كشسانی، جهمندی، كشش، ویژگی ارتجاعی
elasticity demand
تقاضای الاستیسیته
elasticity of cost
الاستیسیته هزینه
elasticity of demand
الاستیسیته تقاضا
elasticity of supply
حساسیت عرضه، كشش عرضه
elasticity of total cost
انعطاف پذیری هزینه كل
elasticity production
كشش تولید
elect
انتخاب كردن، منصوب كردن
electric circuit
مدار الكتریكی
electric
كهربایی، برقی
electric arc
قوس الكتریكی، جرقه الكتریكی
electric cell
باطری
electric charge
بار الكتریكی
electric circuit
مدار الکتریکی
electric field
میدان الکتریکی
electric force
نیروی الکتریکی
electric intensity
شدت میدان الكتریكی
electric network
شبكه الكتریكی
electric typewriter
ماشین تحریر الكتریكی
electrical condenser
خازن الكتریكی
electrical equivalent
هم ارز الكتریكی
electricity
الكتریسیته
electro coating
پوشاندن الكتریكی
electrode
برق رسان، الكترود
electrode extension
طول مؤثر الكترود
electrode lead
كابل الكترود
electrode polarity
قطب الكترود
electromagnetic
الکترومغناطیسی
electromagnetic interaction
بر هم كنش الكترومغناطیسی
electromagnetic radiation
تشعشع الکترومغناطیسی
electromagnetic wave
موج الکترومغناطیسی
electromagnetism
الكترومغناطیس
electronic computer
کامپیوتر الکترونیکی
electronic data processing
پرورش داده های الكترونیكی، داده پردازی الكترونیكی
electrostatic
الکتروستاتیک
electrostatic potential
پتانسیل الکتروستاتیک
electrostatics
علم ایستا برقی، برق ساكن، الكتریسیته ساكن
element
عنصر، عضو
element function
تابع عضو
element of a matrix
درایه ماتریس، عنصر ماتریس
element of a set
عنصر مجموعه، عضو مجموعه، عنصر یك مجموعه، هر یك از عناصر یك مجموعه
element of arc
جزء قوس
element of arc length
عنصر طول قوس
element of area
عنصر مساحت، عنصر سطح
element of determinant
درایه دترمینان، عنصر دترمینان
element of integration
جزء انتگرال، جزء انتگرال گیری
element of mass
جزء جرم
elemental
اصلی،‌ بسیط
elementary
مقدماتی، ابتدایی، عادی، بسیط، جزئی
elementary algebra
جبر مقدماتی
elementary analysis
آنالیز مقدماتی
elementary column operation
عملیات مقدماتی ستونی
elementary column operations
عمل های ستونی ابتدایی
elementary diffusion equation
معادله مقدماتی پخش، معادله مقدماتی انتشار
elementary divisor
مقسوم علیه مقدماتی
elementary divisors
مقسوم علیه های مقدماتی
elementary event
حادثه ساده، پیشامد ساده،‌ پیشامد مقدماتی
elementary function
تابع مقدماتی، توابع مقدماتی، توابع ابتدایی
elementary functions
تابع های مقدماتی
elementary geometry
هندسه مقدماتی
elementary matrix
ماتریس مقدماتی
elementary matrix operations
عملیات ماتریس مقدماتی
elementary neighborhood
همسایگی مقدماتی
elementary operation
عمل مقدماتی
elementary particle
ذره بنیادی
elementary row operation
عمل مقدماتی
elementary row operations
عمل های سطری ابتدایی
elementary set
مجموعه مقدماتی
elementary symmetric function
تابع متقارن ابتدایی
elementary symmetric functions
توابع متقارن مقدماتی
elementary transformation
تبدیل ابتدایی، تبدیل مقدماتی، ترادیسی ابتدایی
elementary units
واحد های مقدماتی
elementary waves
امواج مقدماتی
elements
مبانی
elements of a matrix
درایه های ماتریس، اجزای ماتریس، عنصر های ماتریس
elements of a set
عناصر مجموعه
elements of a triangle
اجزاء مثلث، اجزای اصلی مثلث
elements of geometry
مبانی هندسه
elements sum
مجموع عضو ها
elevation
فراز، ارتفاع، ترفیع
elevation of a given point
فراز یك نقطه مفروض
elevator
نقاله مكانیكی، آسانسور، بالابر
eligible
واجد شرایط
eliminate
حذف كردن، رفع نمودن
eliminate indeterminacy
رفع ابهام
elimination
رفع، دفع، زدودگی، حذف
elimination constant
ثابت حذف
elimination form of the inverse
شكل حذفی ماتریس معكوس
elimination method
روش حذفی، روش حذف
elimination of an unknown
حذف یك مجهول
elimination process
فرآیند حذف
ellipses of spread
بیضی های پراكندگی
ellipse
بیضی
ellipses of canonical form
بیضی های شكل قانونی
ellipsis
انداختن لغات، حذف، انداختگی
ellipsoid
بیضی وار
ellipsoid of concentration
بیضی وار تمركز
ellipsoid of inertia
بیضی وار لختی
ellipsoid of revolution
بیضی وار دورانی، كره وار، بیضوی گون دوار، بیضی وار دوار
ellipsoidal
شبیه بیضی،‌شبه بیضی
ellipsoidal coordinates
مختصات بیضیواری
ellipsoidal harmonic function
تابع همساز بیضی واری
elliptic
مربوط به بیضی، بیضوی، بیضی وار، بیضی گون، مرغانه ای، تخم مرغی، بیضی شكل
elliptic cone
مخروط بیضوی،‌مخروط بیضی گون
elliptic coordinates
مختصات بیضوی
elliptic cylinder
استوانه بیضوی
elliptic cylinder function
تابع استوانه ای بیضوی
elliptic cylindrical coordinates
مختصات استوانه ای بیضی وار
elliptic cylindrical surface
استوانه بیضوی،‌ رویه استوانه ای بیضوی
elliptic differential equation
معادله دیفرانسیل بیضوی
elliptic differential geometry
هندسه دیفرانسیل بیضوی
elliptic equation
معادله بیضی گون
elliptic function
تابع بیضوی،‌ تابع بیضی گون
elliptic geometry
هندسه بیضوی،‌هندسه نااقلیدسی
elliptic integral
انتگرال بیضوی
elliptic integral
انتگرال بیضوی
elliptic irrational function
تابع گنگ بیضوی
elliptic modular group
گروه مدولی بیضوی
elliptic operator
عملگر بیضوی
elliptic paraboloid
سهمی وار بیضوی، سهمی گون بیضوی، سهمی وار بیضوی گون
elliptic point of a surface
نقطه بیضوی رویه
elliptical
مربوط به بیضی
elliptical cylinder
استوانه بیضوی، استوانه بیضی وار، استوانه بیضی گون
elliptical geometry
هندسه بیضوی
elongation
بزرگ شدن، ازدیاد طول، تطویل
elongation of a vector
كشیدگی بردار
else
در غیر این صورت
elsewhere
در سایر نقاط،‌ جای دیگر
elucidate
توضیح دادن
emanate
ناشی شدن، جاری شدن، بیرون آمدن، سرچشمه گرفتن
embed
محاط كردن، جا دادن، نشاندن، غوطه ور كردن، خواباندن
embeddable
جاپذیر، قابل نشاندن
embeddable space
فضای نشاندنی
embedded
محاطی، فرو رفته
embedded blank
فضای خالی وسط
embedded Markov chain
زنجیر ماركوف نشانده شده
embedding
جادهی، نشاننده، نشاندن
embedding theorem
قضیه نشاندن
embedded
متداخل، تو در تو، فرو رفته، محاط شده، نشانده
embossing
قلمزنی، چاپ برجسته، برجسته كاری
embrittlement
شكنندگی، ترد شكندگی، تردی
emergency maintenance
نگهداشت اضطراری
emergent system
سیستم غالب، سیستم مسلط
emigrate
مهاجرت كردن
eminence
برجستگی، بلندی، تعالی
emission
نشر، انتشار
emission theory
نظریه گسیلی
emit
تخلیه كردن، منتقل كردن، ساطع كردن
emitter
انتشار دهنده
emphasize
تاكید كردن
empirical
آزمایشی، تجربی
empirical constants
ثابت های تجربی
empirical curve
منحنی تجربی
empirical distribution
توزیع تجربی
empirical distribution function
تابع توزیع تجربی
empirical formula
فرمول تجربی
empirical probability
احتمال تجربی
employ
به كار گماشتن، به خدمت گرفتن، به كار بردن، استخدام كردن
employed
معمول، رایج
employee
حقوق بگیر، مستخدم، كارمند، كاركن
employee evaluation
ارزیابی كارمندان
employer
صاحبكار، كار فرما
employment
استفاده، اشتغال، استخدام، شغل، كار، حرفه، پیشه
employment coefficient
ضریب اشتغال
employment rate
درجه اشتغال،‌ میزان اشتغال
emptiness problem
مسأله تهی بودن
empty
تهی، خالی
empty class
مجموعه خالی
empty feasible region
ناحیه شدنی تهی
empty graph
گراف تهی
empty intersection
اشتراك های تهی
empty product
حاصلضرب تهی
empty relation
رابطه تهی
empty sequence
دنباله پوچ، رشته تهی
empty set
مجموعه تهی
null set
مجموعه تهی
empty sets
مجموعه خالی، مجموعه تهی
empty space
فضای پوچ، فضای تهی
empty string
رشته پوچ، رشته تهی
empty subset
زیرمجموعه تهی
empty tree
درخت تهی
empty word
كلمه پوچ، كلمه خالی، كلمه تهی
emulsifying solution
حلال تعلیق ساز
emulsion
شیرابه
encapsulation
محفوظ سازی اطلاعات، در حفاظ قرار دادن اطلاعات
encircle
دور گرفتن، در بر داشتن، احاطه كردن، دور زدن
enclose
محصور كردن، قرار داشته باشد، در جوف قرار دادن، داخل پرانتز گذاشتن
enclosed
محصور شده، محاط
enclosed with
محدود به
enclosing
در میان گرفتن، بین آنها … قرار دارد، محطی
encode
به رمز در آوردن
encoding
رمز گذاری، كدگذاری
encompass
احاطه كردن، شامل بودن
encounter problem
مسأله ملاقات به پایان رسیدن، انتها، نقطه منتها، دو سر، فرجام، آخر، پایان، كناره
end
به پایان رسیدن، انتها، نقطه منتها، دو سر، فرجام، آخر، پایان، كناره
end clearance
زاویه آزاد انتهایی
end mill
تیغه فرز انگشتی، فرز قشنگی، فرز انگشتی
end point
نقطه پایان، نقطه سر، نقطه انتهایی
end points
نقاط انتهایی
end product
محصول تمام شده، حاصل كار، حاصل، فراورده نهایی، محصول نهایی
end return
ماهیچه كاری
end to end control
كنترل ته به ته
end to start control
كنترل ته به سر
end use
كاربرد
end value
ارزش انتهایی
end vertex
راس منتها، راس پایانی
ended
مختوم، پایان یافته
ended line
خط مختوم
endless
بی پایان، بی انتها، لایتناهی، بدون نهایت
endless rolling
نورد كاری یكسره،‌نورد بی انتها، نورد یكسره
Endlessness
بی نهایت، بی پایانی، بی انتهایی
End-long
از طول، از درازا
endo
درونی
endomorphic
درون ریخت، درون شكل، درون دیسه
endomorphism
درونریختی
endomorphism of fields
درون ریختی هیئت، درونسانی هیئت، اندومورفیسم هیئت
endomorphism of groups
درون ریختی گروه، درونسانی گروه، اندومورفیسم گروه
endomorphism of rings
درون ریختی حلقه، درونسانی حلقه، اندومورفیسم حلقه
endpoint
نقطه انتهایی
energy
انرژی
energy integral
انتگرال انرژی
energy principle
اصل انرژی
engaging
كاربرد
engine
ماشین
engineer
مهندس
engineering
مهندسی
enlarge
گسترش دادن، بزرگ كردن
ennead
یك دسته نه تائی
Enriques surface
رویه انریكس
ensure
به دست آمدن
enter
وارد شدن، وارد كردن
entering
وارد شدن
entering basic variable
متغیر ورود به پایه، متغیر اساسی ورودی
entering variable
متغیر وارد شونده، متغیر ورودی
entire
تام
entire complex plane
صفحه مختلط كامل
entire function
تابع تام
entire linear transformation
تبدیل خطی تام
entire number scale
مجموعه تمام اعداد حقیقی
entire ring
حوزه صحیح
entire series
سری تام، رشته درست، سلسله كامل، سلسله تام
entire space
فضای تام
entirely
به طول كامل، به كلی، تماما، كاملا
entity
نهاد، شئ، واحد مستقل، جوهر، موجودیت، ذات، هستی، وجود، گوهر
entourage
پیرامون
entries
درایه ها، اجزاء، عناصر
entries of a matrix
عناصر ماتریس، جمله های یك ماتریس
entering
وارد شدن
entropy
آنتروپی، كهولت، حالت گرایش به سمت بی نظمی، اختلال و فقدان، هدف در سیستم
entropy of a partition
آنتروپی افراز
entropy of an endomorphism
آنتروپی درونریختی
entry
فقره
entry block
كنده مدخل
entry criterion
معیار ورودی به پایه
entry criterion basis
معیار ورودی به پایه
entry of a determinant
درایه دترمینان، عنصر دترمینان
element of a determinant
درایه دترمینان، عنصر دترمینان
entry of a matrix
درایه ماتریس، عنصر ماتریس
enumerable
شمارای نا متناهی
denumerable
شمارای نا متناهی
enumerable sets
مجموعه های شمارش پذیر
enumerable infinite
شمارا
enumerate
شمردن، برشمردن، شماره گذاری كردن، یك یك نام بردن
enumerating
شمارش، شمردن
enumeration
شماره گذاری، شمارش
enumeration problem
مسأله شمارش
enumeration theorem
قضیه شمارش
enumerative
شمارشی
envelope
پوش
environment
فراگیر، محیط برنامه نویسی، محیط، دور و بر
environmental
محیطی
environmental elements
عوامل محیطی
epicycle
مقدار تدویر
epicycloid
برون چرخزاد، برون چرخنما
epigraph
اپی گراف
epimorphic
بروریخت، بردیسه
epimorphism
برو ریختی
epitrochoid
برون چرخه زاد، اپی تروكوئید
epitrochoidal curve
منحنی اپی تروكوئیدی
epsilon
اپسیلون، حرف پنجم الفبای یونانی
epsilon chain
زنجیر اپسیلون
epsilon delta
اپسیلن – دلتا
epsilon delta method
روش اپسیلن – دلتا
eqipotential
هم پتانسیل، هم ظرف، هم قوت
equal
برابر، مساوی، متساوی، معادل، هم ارز، مساوی بودن
equal events
حوادث یكسان، حوادث همانند، حوادث مساوی، حوادث برابر
equal matrices
ماتریس های مساوی، ماتریس های برابر
equal probabilities
احتمال های مساوی
equal sets
مجموعه های مساوی، مجموعه های برابر
equal vectors
بردار های همسنگ، بردار های برابر، بردار های مساوی
equality
تساوی، مساوات، برابری
equality constraints
برای محدودیت های مساوی
equality of functions
تساوی توابع
equality of numbers
تساوی دو عدد
equality of ordered pairs
تساوی زوج های مرتب
equality of polynomials function
تساوی دو تابع چندجمله ای
equality of sets
تساوی دو مجموعه، تساوی مجموعه ها
equality of triangles
تساوی مثلث ها
equality of two complex numbers
تساوی دو عدد مختلط
equality of two mappings
تساوی دو نگاشت
equality of two matrices
تساوی دو ماتریس
equality of vectors
همسنگی بردار ها
equality relation
رابطه برابری
equality sign
علامت برابری
equalization
برابر سازی، تسویه
equalize
تساوی،‌مساوی شدن، مساوی كردن، برابر كردن، یكسان كردن
equalizer
برابر ساز
equally
به تساوی،‌متساویا، به طور مساوی
equally likely
همشانس، متساوی الاحتمال، با احتمال برابر، متساوی الاحتمال، با احتمال برابر، همچند، همسان، همتراز، احتمال یكسان
equally likely events
پیشامد های دارای احتمال مساوی،‌ پیشامد های دارای احتمال همتراز، پیشامد های همشانس، پیشامد های متساوی الاحتمال
equally power events
حوادث همتوان
equally probable
همتراز
equally probable events
حوادث هم احتمال
equally probable outcomes
نتایج هم احتمال
equally spaced points of subdivision
نقاط تقسیم متساوی الفاصله
equally well
همین طور
equate
برابر قرار دادن، مساوی فرض كردن،‌مساوی كردن،‌ معادل قرار دادن، معادل كردن، برابر كردن
equation
برابری، موازنه، تساوی،‌معادله، همچندی، همسنگی، رابطه، برابری
equation of a hyperplane
معادله یك زبر صفحه
equation of continuity
معادله پیوستگی
equation of equinoxes
معادله اعتدالین
equation of harmonic oscillator
معادله نوسانگر همساز
equation of heat conduction
معادله رسانش گرما
equation of motion
معادله حركت
equational
معادله ای، تعدیلی
equations of a homomorphism
معادلات یك همسانی
equations of a linear variety
معادلات یك متغیره خطی
equations of Enneper
معادله های انپر
equations of motion
معادله های حركت
equations of transformation
معادله های ترادیسی نیمان، استوا، خط استوا، دایره استوا، خط استوا
equator
نیمان، استوا، خط استوا، دایره استوا، خط استوا
equator of an ellipsoid of revolution
دایره عظیمه بیضوی دوار
equator of movement
منطقه حركت
equatorial
استوائی
equatorial quantum number
عدد كوانتومی استوایی
equi
پیشوندی به معنی هم یا مساوی
equiangle
زاویه مساوی
equiangle spiral
مارپیچ زاویه برابر
equiangular
همزاویه، متساوی الزاویه
equiangular hyperbola
هذلولی متساوی الساقین
equiangular polygon
چندضلعی متساوی الزوایا، چندضلعی برابر زاویه
equiangular triangle
مثلث متساوی الزوایا
Equi-continuity
یكسان پیوستگی، همپیوستگی، هم اتصالی
Equi-continuous
همپیوسته
Equi-continuous functions
تابع های یكسان پیوسته
equidimensional
همبعد
equidistance
متساوی الفاصله، هم فاصله
equidistant
هم فاصله، متساوی الفاصله، متساوی البعد
equidistant curve
خم هم فاصله
equidistant hypersurface
ابر رویه هم فاصله
Equi-distributed
همتوزیع
equilateral
متساوی الاضلاع، متساوی الزاویه
equilateral hyperbola
هذلولی متساوی الساقین، هذلولی دو پهلو برابر، هذلولی متساوی القطرین
equilateral hyperbolic coordinates
مختصات هذلولوی متساوی الساقین، مختصات هذلولوی قائم
equilateral polygon
چندضلعی متساوی الاضلاع
equilateral spherical polygon
چندضلعی منتظم كروی
equilateral triangle
مثلث متساوی الاضلاع، مثلث سه پهلو، برابر، مثلث راست پهلو
equilateral triangle group
گروه مثلث متساوی الاضلاع
equilibrium
به حالت تعادل، تعادل، موازنه، همتراز
equilibrium demand
تقاضای تعادل
equilibrium diagram
نمودار ساختمانی، نمودار تعادلی، نمودار تعادل
equilibrium price
بهای تعادل
equilibrium problems
مسائل تعادل
equilibrium supply
تولید تعادل
Equi-multiple
هم ضریب، هم مضرب
لغات حسابداری بخش 23
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.