مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات حقوق – بخش 5

در این قسمت  لغات حقوق بخش 5 عرضه شده است.

لغات حقوق صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات حقوق / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات حقوق - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات حقوق بخش 5
راه گزینی،  به دنبال
Switching
ارزش، قیمت
Price
برچسب
Labels
تفکر، تصور
Thought
رضایت
Consent
اختیار
Authority
باز نگری
Revision
گزارش
Report
مبنا
Basis
یقینا“
Certainly
شمول
Inclusion
جرم خاص
Specific offence
تحصیل
Obtaining
اهمیت، سنگینی
Weight
بحث،  استدلال
Argument
نظر مخالف
Dissenting
اتخاذ کردن
Took
نظر
View
با وجود اینکه
Notwithstanding
درست، کامل
Quite
اکثریت
Majority
پذیرفتن، اتخاذ کردن
Adopted
تفسیر
Interpretation
پارلمان
Parliament
آشکار کننده
Revealed
مراجعه
Reference
حدس
Guess
بسیار وسیع
Broadest
دلیل
Ratio
بالقوه
Potentially
وضعیت، حالت
State
قلمرو پرونده
Precise scope
معتبر
Valid
هدیه
Gift
در جایی که
Whereas
تحصیل، به دست آوردن
Procured
کلاه برداری
Fraud
ناروا
Undue
اعمال نفوذ
Influence
بی تقصیر
Innocently
سرقت کردن
Stealing
بعدا
Subsequently
فرض کردن
Assumes
نگه داشتن
Keeping
معامله
Dealing
ابتدا
Initially
قرض گرفتن
Borrows
فروختن
Sells
پس دادن، برگرداندن س
Returning
غیر منقول
Personal
حقوق دینی
Intangible property
اطلاق کردن
Refers
بدهی
Debt
حق تألیف
Copyright
سرقت
Stolen
زمین
Land
جداشده
Severed
امین، متولی، تراست
Trustee
نماینده
Representative
اقدام، معامله
Deals
تعهدات
Obligations
تحمیل شده
Imposed
متصرف
Possession
زراعت
Cultivated
میوه
Fruit
چیدن
Picked
تجاری
Commercial
مستأجر
Tenant
ثابت
Fixture
منضمات
Structure
مورد اجاره
Let
فروختن
Sell
باغ
Garden
سر پوشیده
Shed
گلخانه
Greenhouse
متصرف
Possession
حق تقدم
Proprietary right
منافع
Interest
گاراژ
Garage
پرداخت
Paying
تعمیرات
Repairs
تراست
Trust
تراست
Beneficiaries
متعهد
Obligation
نگهداری
Retain
دریافت کردن
Receives
هم اتاقی ها
Flatmates
پرداخت
Pay
خانه
Household
صورت حساب
Bills
خرج کردن
Spends
اعاده
Restoration
دستمزد
Wages
کارفرما
Employer s
ارائه
Provide
تعریف
Definition
محروم کردن
Deprive
استثناء
Except
تراستی
Trustee
نمایندگی
Representative
دریافت کردن
Discovered
معیارهای عادی
Ordinary standards
درست کار
Honest
نامربوط
Irrelevant
دائمی
Permanently
بی اهمیت
Immaterial
قصد
View
سارق
Thief
منفعت
Benefit
قصد
Intend
دائمی
Permanently
سوء نیت
Malice
از بین بردن
Destroys
اندوخته
Treasured
برداشتن، تصرف
Possession
عقیده
Point
اعاده، بر گرداندن
Return
استثناء
Except
در اختیار داشتن
Treats
مستعد کردن، آماده کردن
Dispose
بدون توجه
Regardless
قرض گرفتن
Borrowing
قرض گرفتن
Lending
معادل، برابر
Equivalent
کامل
Outright
از دست دادن
Disposal
هفتگی
Weekly
بلیط
Pass
برگرداندن
Returns
انقضای مدت
Expired
اعتبار
Value
بلیط
Pass
مبهم
Problematic
بعدا
Subsequently
واگذاری، اعراض کردن
Abandons
بخش، پاره
Parts
شرایط
Condition
جدا کردن، رها کردن
Perform
اجرا کردن
Pawns
سرقت
Robbery
حکم
Sentence
قرار دادن
Putting
به دنبال
Seeking
قرار دادن س
Put
زور
Force
ترکیب شدن
Combined
موقعیت
Placed
فوری
Immediate
ورود غیر مجاز به ملک دیگری
Burglary
مسکن
Dwelling
ورود
Entering
ساختمان
Building
متجاوز
Trespasser
اجازه
Permission
عمل، رفتار
Manner
خریدار
Shopper
تغییر مکان
Moves
کارگاه
Shop Floor
فضا
Space
انبار
Stockroom
اساسی، قابل توجه
Substantial
موثر
Effective
ورود
Entry
گیر افتادن
Stuck
طبقه پایین
Downstairs
بازو
Arm
به سختی
Hardly
جزئی
Slight
ورود
Entered
سرقت
Steal
وارد کردن، ایراد
Inflict
شروع
Attempted
ایراد، وارد کردن
Inflicting
مسکن
Dwelling
کشتی
Vessel
وسیله نقلیه
Vehicle
خانه قایقی
Houseboat
مسکونی
Residential
تحصیل
Obtaining
فریب، خدعه
Deception
مالکیت
Ownership
تصرف
Possession
قادر ساختن
Enabling
نگهداری
Retain
تفاوت
Difference
در حالی که
Whereas
بعد از
Since
در نظر گرفتن
Longer holds
متقلبانه
False
اظهار
Representation
صریح
Express
ضمنی
Implied
قادر ساختن
Enable
استثناء
Exception
انتقالات
Transfers
به اشتباه افتادن
Deceived
مقدم بودن
Precede
عمدی
Deliberate
فریب دهنده
Deceiver
مبهم
Ambiguous
درک شد، مستفاد، معلوم
Understood
مفهوم
Sense
به دست آوردن
Obtaining
اعطا کردن
Conferring
منفعت
Benefit
اجازه
Permitting
پرداخت
Paid
پرداخت
Payment
قابل اجرا
Enforceable
فرار، اجتناب
Evading
فرار، اجتناب
Evasion
تضمین
Securing
وادار کردن
Persuades
بخشیدن
Release
بدهی
Debt
القا کردن
Inducing
طلبکار
Creditor
صبر کردن
Wait for
صرف نظر کردن
Forgo
قصور، نکول
Default
صرف نظر کردن
Forgoing
ادعا
Claiming
پیش خدمت
Waiter
معافیت
Exemption
کاهش
Abatement
کاهش
Reduction
تخفیف
Discount
قابل اجرا
Enforceable
نکول دائمی، قصور دائمی
Permanent default
طلبکار
Creditor
چک بدون محل
Dud cheque
غلبه کردن
Overcome
مدت
Term
نقدینگی
Cash
بدست آوردن
Making
کالای ارائه شده
Supplied
توقع داشتن
Expected
در محل پرداخت
On the spot
غذا
Meal
سلمانی
Haircut
آرایشگاه
Barbers
قابل اجرا
Enforced
اطلاعیه
Notice
عادت
Custom
عرف
Practice
عذر، مجوز
Excuse
عامدانه
Intentionally
مسأله نژادی
Racially
شدیدتر
Aggravated
خسارت
Damage
تخریب
Destroy
متحمل شدن
Suffers
نقص
Impairment
بدتر شدن
Deterioration
هزینه
Expense
حد اقل
Minimal
اقدام
Effort
جبران
Remedy
اموال عینی
Tangible property
حفاظت
Custody
بدیهی
Obviously
ذیحق
Entitled

 

لغات حقوق بخش 5
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.