مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات روان شناسی – بخش 5

در این قسمت  لغات روان شناسی بخش 5 عرضه شده است.

 

لغات روان شناسی صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات روان شناسی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات روان شناسی - ایران ترجمه - Irantarjomeh

لغات روان شناسی بخش 5
روان‌شناسی رشد. آن قسمت از روان‌شناسی كه با فرآیند تغییر در تمام طول عمر سروكار دارد، تغییر در اینجا به معنی تغییر كمی و یا كیفی در ساختمان و عمل است، خزیدن تا راه رفتن، بغبغو كردن تا حرف زدن، استدلال غیر منطقی تا منطقی، شیرخوارگی تا نوجوانی، تا بزرگسالی و پیری، تولد تا مرگ. در سال‌های تغییر قرن وقتی روان‌شناسی رشد توسط هال معرفی شد، در واقع همین مطالعه “زگهواره تا گور” را در بر می‌گرفت.
Developmental Psychology
فرضیه دیاتز – استرس. مفهومی كلی مبنی بر اینكه بسیاری از الگوهای رفتاری حاصل آسیب‌پذیری ارثی همراه با محیط استرس‌آمیز و فقدان مهارت‌های كنار آمدن با استرس است.
Diathesis-Stress Hypothesis
پخش مسئولیت. این اصطلاح به پخش احساس مسؤلیت شخص برای اقدام در موقعیتی خاص بدلیل حضور كسان دیگری كه آنان نیز مسئول بالقوه برای اقدام شناخته می‌شوند اطلاق می‌شود.
Diffusion of Responsibility
محرك افتراقی. در مطالعات شرطی‌سازی عامل یادگیری افتراقی؛ هر محركی كه با حضور آن پاسخ‌ها تقویت می‌شود و بدون حضور آن خیر.
Discriminative Stimuli
اختلال تجزیه‌ای. اصطلاحی است كه جای واكنش تجزیه‌ای و بعدها هیستری تجزیه‌ای، را در طبقه‌بندی‌های جدید گرفته است. طبق DSM-III-R، اختلال تجزیه‌ای مركب از گروهی سندرم‌ها است كه با تغییرات ناگهانی و موقتی در اعمال طبیعتاً منسجم هشیاری، هویت، یا رفتار حركتی مشخص می‌گردد، بطوری كه قسمتی از این اعمال از بین می‌رود.
Dissociative Disorder
محرك دوربرد. محركی كه دور از گیرنده‌ای كه بر آن تاثیر می‌كند اعمال می‌شود. در مطالعه ادراكات بین (a) محرك‌هایی كه مستقیماً بر گیرنده حسی اثر می‌كنند، مثل نور كه بر شبكیه اثر می‌كند، و (b) محرك‌هایی كه در محیط خارج هستند، مثل میز كه امواج نور از آن منعكس می‌گردد، تفكیك صورت می‌گیرد.
Distal Stimulus
وابستگی مضاعف. اصطلاحی از گریگوری بیتسون برای موقعیتی كه شخص در آن پیام‌های متضاد از یك شخص صاحب قدرت دیگر دریافت می‌دارد.
Double Blind
تحلیل رویا. روشی كه در اصل در روانكاوی مورد استفاده قرار گرفت و در آن محتوی رویاها از نظر انگیزه‌های نامكشوف، معانی سمبولیك یا قرائن بازنمایی‌های سمبولیك مورد تحلیل قرار می‌گیرد.
Dream Analysis
عمل رویا. فروید مكانیسمی را كه محتوی باطنی بطور ناخود‌آگاه به محتوی ظاهری تبدیل می‌شود عمل رویا نامید.
Dream Work
سائق. اصطلاحی با كاربردهای فراوان، برخی كاملاً دقیق و برخی فاقد دقت.
Drive
حافظه پژواكی. حافظه حسی كه زمانی كوتاه (2 تا 3 ثانیه) پس از یك محرك شنوایی مختصر دوام می‌یابد.
Echoic Memory
خود، منف ایگو. فروید در سال 1923 مدل ساختاری دستگاه روانی را با اید و ایگو معرفی نمودو از نقطه نشر ساختاری، دستگاه روانی به سه حوزه تقسیم می‌شود؛ اید، ایگو، سوپرایگو، كه با اعمال متفاوت خود مشخص هستند.
Ego
مكانیسم دفاعی ایگو. الگوهای رفتار محافظتی ارگانیسم كه برای دفاع در مقابل آگاهی از آنچه اضطراب برانگیز است طرح ریزی شده است.
Ego Defense Mechanisms
بسط، تفصیل، پرداخت ماهرانه. در شناخت، هر فرآیندی كه بوسیله آن خاطره‌ای بخصوص برای یك محرك تعبیر می‌شود، گسترش می‌یابد، و با سایر محرك‌‌ها ارتباط داده می‌شود.
Elaboration
مرور ذهنی تفصیلی
Elaboration Rehearsal
الكتروشوك، درمان با تشنج الكتریكی. الكتروشوك یكی از موثرترین روش‌های درمانی در روان‌پزشكی است. معهذا، این روش درمانی از ابتدا مورد بحث و جدل بوده است. در آوریل 1938 یوگوسرلتی و لوسیویی نی اولین تشنج درمانی را به انجام رساندند.
Electroconvulsive Therapy (ECT)
الكترو‌آنسفالوگرام، الكتروآنسفالوگرافی.  EEG  در مطالعه بیماران مبتلا به صرع و مشكوك به اختلال تشنجی اهمیت اساسی دارد. در ارزیابی آثار مغزی بیماریهای سمی و متابولیك و در مطالعات اختلالات خواب نیز كمك كننده است.
Electroencephalogram (EEG)
هیجان. از نظر تاریخی این اصطلاح تعریف نا‌پذیری سماجت آمیز خود را حفظ كرده است، در واقع هیچ اصطلاحی در روان‌پزشكی و روان‌شناسی نیست كه وسعت كاربرد و تعریف‌ ناپذیری آن این چنین هماهنگ باشد.
Emotion
هوش هیجانی.
Emotional Intelligence
رمز گردانی. در نظریه اطلاعات، ارائه  داده‌ها برای انتقال یا ذخیره سازی. در فن محاسبه، مرحله نهایی در تهیه مساله‌ای برای كامپیوتر
Encoding
ردّ. این اصطلاح اول بار توسط لشلی (leshley) مورد استفاده قرار گرفت. منظور از ردّ عصبی تغییر پایدار یا نیمه پایدار در نسج عصبی است كه در نتیجه تحریك پدید می آید. هنوز روشن نیست از نظر بیوشیمیایی مفهوم این تغییر چیست.
Engram
حافظه دوره‌ای. نوعی حافظه كه در آن اطلاعات با ” بر چسب روانی ” در مورد مكان،  زمان و چگونگی ثبت اطلاعات ذخیره می شود؛ یعنی مطالب در حافظه به دوره های مشخصی مربوط می گردند. مقایسه كنید باsemantic –memory.
Episodic Memories
مخفف educational quotient به معنی بهره آموزشی . نسبت به سن زمانی ضربدر 100.
EQ
نظریه تساوی حقوق(عدالت). بر چسبی كلی برای طبقه ای وسیع از نظریه های روانشناختی اجتماعی كه رفتار را با توجه به مفهوم تساوی حقوق و رعایت عدالت توجیه می كند،  یعنی شرایطی كه در آنها پاداش افراد در یك گروه متناسب با مشاركت آنها و میزان تلاششان به نفع گروه تقسیم می شود. حرف عمده طرفداران این نظریه این است كه پدیده های گوناگونی مثل فداكاری، قدرت،  پرخاشگری، همكاری و نظایر آنها را با تحلیل عدالت /بی عدالتی می توان طبقه بندی كرد.
Equity Theory
نواحی شهوت زا. قسمت هائی  از بدن كه تحریك آنها احساس های جنسی یا ها احساس های جنسی یا EROTIC به وجود می آورد. گاهی EROTOGENIC ZONES نامیده می شود.
Erogenous Zones
استروژن. بر چسبی كلی برای گروهی هورمونهای استروئید وابسته كه بطور عمده توسط تخمدانها، و به مقدار كم قشر غده فوق كلیوی تولید می شوند. بیضه ها نیز به مقدار جزیی استروژن ترشح می كنند. از انواع استروژنESTRONE- ESTRADIOL و متابولیت آنها ESTRIOL  است . استروژن ها مسئول رشد اكثر صفات جنسی ثانوی- رشد پستانها و آلت تناسلی و ذخیره شدن چربی – است، اما رویش موی زهار و زیر بغل تحت تاثیر آندروژن است. تغییرات دوره ای رحم نیز كه به عادت ماهانه می انجامد تحت تاثیر استروژن است.
Estrogen
سبب شناسی. شاخه ای از علم طب مربوط به مطالعه علل بیماری.
Etiology
نظریه انتظار . یكی از چندین نام اطلاق شده به روانشناسی غایت نگر ای. سی . تولمن . فرض اساسی در اینجا این است كه آنچه آموخته می شود عبارتست از آمادگی برای رفتار در مقابل اشیاء محرك به گونه ای كه انگار آنها نشانه هائی برای اشیاء یا رویدادهای دیگری هستند كه وقوعشان مشروط به رفتار مناسب است.
Expectancy Theory
خاموشی. خاموش سازی . این اصطلاح به از بین رفتن نهایی یك واكنش شرطی بدون همراهی محرك غیر شرطی مرتبا” تكرار می شود . خاموش معادل تخریب كامل واكنش شرطی نیست، اگر حیوان شرطی شده پس از خاموشی مدتی استراحت كنند، واكنش شرطی باز خواهد گشت اما ضعیفتر از پیش،  پدیده ای كه به بازیافت نسبی مشهور است.
Extinction
اعتبار صوری . میزانی كه بر اساس ادراك مستقیم به نظر می رسد آزمودنی آنچه را باید بسنجد می سنجد.
FACE VALIDITY
ترس. حالت هیجانی در حضور یا پیش بینی محرك مضر و خطرناك. تجربه ذهنی از دلواپسی خفیف و احساس ناراحتی تا هول شدید فرق می كند.
FEAR
واكنش ستیز – گریز. اصطلاح كانن برای واكنش دستگاه اتونومیك نسبت به یك فوریت،  كه ارگانیسم را برای مبارزه یا فرار آماده می سازد.
FIGHT- FLIGHT REACTION
شكل،  رقم، در بین معانی گوناگون این اصطلاح،  دو تا از آن ها با روانشناسی ارتباط نزدیك دارد؛ (1) نوعی تجربه ادراكی پیوسته و واحد،  اشكال از این نظر با نمای كرانی، ساخت،  پیوستگی و انسجام مشخص هستند.
FIGURE
تثبیت. به طور كلی،  فرآیندی كه به وسیله آن چیزی سفت و محكم و انعطاف نا پذیر می گردد.
FIXATION
غرقه سازی، درمان سیل‌آسا. غرقه سازی بر این فرض متكی است كه فرار از یك تجربه اضطراب انگیز از طریق شرطی ساز ی موجب تقویت حافظه می گردد.
FLOODING
گودی (مركزی) بر روی شبكیه. ناحیه كوچكی در وسط لكه كه تقریبا” 2 درجه از زاویه بینایی را شامل می گردد.
FOVEA
چهار چوب،  تنه در هوش مصنوعی،  یك سری عناصر ثابت تعیین كننده موقعیت.
FRAME
تداعی آزاد.
Free Association
توزیع بسامد. هر توزیع مبتنی بر فهرست بس‌آمد وقوع نمرات مطابق طبقات و مقولات. هر سری از طبقات با شماره‌ای جفت می‌شود كه نشان دهنده بسامد مشاهده شده آن است.
Frequency Distribution
لوب یا قطعه پیشانی. قسمتی از مغز كه تقریباً جلو شكنج‌پره سانترال قرار گرفته است.
Frontal Lobe
فرضیه ناكامی – پرخاشگری. این فرضیه كه بوسیله جان دالر بیان شده، در فرم ابتدایی خود حاكی بود كه 1- ناكامی همیشه منجر به پرخاشگری می‌گردد، و 2- پرخاشگری همیشه ناشی از ناكامی است
Frustration – Aggression Hypothesis
تثبیت كاركردی. یك آمایه مفهومی كه در آن اشیاء مورد استفاده برای كاركردی خاص فقط برای آن كاركرد مفید شناخته می‌شوند هر چند در سایر زمینه‌ها هم قابل استفاده باشند.
Functional Fixedness
كاركرد گرایی. در روان‌شناسی؛ 1- دیدگاهی كلی كه بر تحلیل روان و رفتار بر حسب كاركرد و سودمندی آن‌ها تاكید می‌كند تا بر محتوی آن‌ها. 2- مكتب فكری خاصی كه بطور رسمی در دهه اول و دوم قرن بیستم در دانشگاه شیكاگو بوسیله آنجل و كار پدید آمد
Fundamentalism
علامت اختصاری برای General factor در نظریه هال قسمت كسری واكنش هدف خرده پاسخ انتظار هدف fractional antedional goal response))
G
سلولهای عقده ای، سلول گانگلیون، یاخته‌ای است که در گانگلیون یافت می‌شود. این سلول‌ها سیگنال‌های خود را به شکل پتانسیل عمل از طریق فیبرهای عصبی بینایی به مغز ارسال می‌کنند. این سلول‌ها حتی اگر در حال تحریک هم نباشند ایمپالس‌های عصبی مداومی را با فرکانس متوسط ۵ بر ثانیه (هرتز) تولید می‌کنند. سیگنال بینایی با این طرح تحریکی پایه تداخل می‌کند. این سیگنال می‌تواند یا از نوع تحریکی بوده و تعداد ایمپالس‌ها را به بیش از ۵ بر ثانیه افزایش دهد یا از نوع مهاری بوده و تعداد ایمپالس‌ها را به کمتر از ۵ بر ثانیه و غالباً به صفر کاهش دهد.
Ganglion cells
نظریه كنترل دروازه- نظریه وال در مورد درد كه اساسأ بر این فرض متكی است كه در نتیجه شلیك الیاف عصبی حسی بزرگ پیام‌های درد در الیاف كوچك ممكن است در سطح نخاع وقفه یافته و به مغز نرسد.
Gate-control theory
هویت جنسی. این اصطلاح به احساس مردانگی یا زنانگی هر فرد از خود اطلاق می شود. تا سن 2 تا 3 سالگی، تقریبأ هر بچه ای می تواند با قاطعیت بگو ید  من یك پسرم یا من یك دخترم. حتی در صورت رشد طبیعی نرینگی و مادینگی باز هم هر كسی تكلیف انطباقی پیدا كردن احساس مردانگی یا زنانگی را دارد.
Gender identity
نقش جنسی. رفتار نقش جنسی مربوط به (و تا حدودی) مشتق از هویت جنسی. این مفهوم را جان  مانی با این كلمات توصیف كرد «هر آنچه یك فرد برای شناساندن خود به عنوان یك پسر یا یك مرد، و یا یك دختر یا یك زن می‌گوید یا می كند…نقش جنسی هنگام تولد بر قرار نمی گردد، بلكه به تدریج از طریق دستورات و تلقینات آشكار، و از طریق روی هم گذاشتن دو و دو برای بوجود آوردن چهار، و گاهی هم اشتباهأ پنج، بدست میآید.” حاصل استاندارد و سالم، هماهنگی هویت جنسی و نقش جنسی است. هر چند صفات بیولوژیك حائز اهمیت است، عامل عمده در كسب نقش مناسب با جنس یاد گیری است.
gender role
سندرم سازش عمومی. یك سندرم سازش با استرس های غیر اختصاصی را شرح می دهد كه خود از آن به عنوان سندرم سازش عمومی نام برد. این سندرم سه مرحله دارد(1) واكنش آژیر كه خود دارای دو مرحله شوك و ضد شوك است، (2) مرحله مقاومت و (3) مرحله ضعف و نا توانی.
General adaptation syndrome (gas)
زایندگی. تكانه تولید مثل كه در نژاد انسان عمومیت دارد.« زایندگی در درجه اول علاقه به بر قراری و هدایت نسل، و یا هر آنچه در مورد خاص بصورت هدف جذب كننده مسئولیت پدرانه یا مادرانه در می آید می باشد» (اریك اریكسون، كودكی و جامعه، نیویورك،1950 صفحه 231)
Generativity
علم وراثت، علم النسل. شاخهای از زیست شناسی كه با موضوع ارث در هر یك از جنبه های آن سرو كار دارد. این اصطلاح رابینسون برای توصیف شباهت‌ها و تفاوت‌های ارگانیسم‌هایی كه رابطه ارثی با هم دارند بكار برد. علم وراثت در اوایل قرن بیستم شروع شده جزییات اعمال كروموزوم شناخته شده و وقتی قوانین مندل شهرت یافت چندین محقق در یافتند كه ژن‌ها باید روی كروموزمها قرار گرفته باشند.
Genetics
ژنوتیپ، سنخ ارثی. (1) سرشت ژنتیك هر ارگانیسم، ژنوتیپ شامل عوامل  ارثی است كه ممكن است بدون تظاهر در فنوتیپ فرد به نسل های بعدی منتقل  شود. این كاربرد، خصوصأ در مطالعه روانشناسی رشد، بطور تیپیك بر این مفهوم  كه ژنوتیپ مجموعه عوامل ارثی است كه بر رشد شخص تأثیر می گذارد، تاكید می نماید. (2) در نظریه شخصیتی لوین، مجموعه علل مسئول یك پدیده رفتاری. این كاربرد به دلیل عدم محدودیت آن امروز كمتر مورد استفاده است.
Genotype
گشتالت درمانی. شكلی از درمان است كه بر اصول روانشناسی ادراك و پدیده شناسی استوار است. بنابراین، گشتالت درمانی بر دنیای نمودی فرد و بر افكار و احساسات او، آنطور كه در مكان و زمان بلا فصل او تجربه می شوند، تمركز دارد و به تاریخچه توجه ای ندارد. از این رو، در این شیوه درمانی به مسایلی نظیر این كه فرد چگونه بدان حالت در آمده است، یا دلیل انجام كار‌هایش چه بوده است و یا فردا چه خواهد كرد و چه پیش خواهد آمد، توجهی نمی شود و مشكلات آگاهی و كل نفس  در ارتباط خلاق با محیط مورد تأكید است. معمولأ گشتالت درمانی به «تمركز درمانی» هم مشهور است. زیرا هدفش آن است كه به فرد كمك كند كه به تجربه‌اش از طریق آگهیش  بیفزاید و به تجارب و تلاشهای ناكام كننده ای كه این آگاهی را سد و متوقف می‌كنند واقف شوند.
Gestalt therapy
گلیا. نوروگلی یا سلولهای گلیال اصطلاحات معادل برای طبقه ای از سلولهای غیر نورونی در سلسله اعصاب هستند. در سلسله اعصاب مركزی چهار نوع سلول گلیال وجود دارد كه عبارتند از آستروسیت‌ها، اولیگوداندروسیت‌ها، اپاندیما و میگروگلی. در سلسله اعصاب محیطی نیز دو نوع سلول گلیال وجود دارد كه عبارتند از سلول های شوان و سلوس‌های قمری.
Glia
(1) زمینه، آنچه در یك تصویر شكل یا موضوع بر آن مسلط است. تكلیف معیوب شكل-  زمینه در بیماران مبتلا به اختلال عضوی مغز شایع است، و در مقابل یك شكل- زمینه معمولی همان سر در گمی را پیدا میكند كه افراد بهنجار در وضعیت های دو پهلو گرفتار آن می گردند. (2) پایه اقدام به عمل، توجیهی برای باور كردن.
Ground
پویش گروهی. پویایی گروهی. كورت لوین گروه را یك تمامیت ساختمان یافته ای می شناسد كه مختصات آن با مجموع اجزاء تشكیل دهنده متفاوت است. به نظر او گروه و پیرامون آن «میدان» پویا و تحریكی را تشكیل می دهد كه ثبات و تغییرات آن با توسل به بازی نیروهای روانی-اجتماعی درگیر، مانند فشار هنجارها و مقاومت موانع و تعقیب هدف های معین و جز آن قابل تبین است. این نیرو ها را می توان بصورت علائم نموداری كه ظرفیت تبدیل به فرمول های ریاضی را دارد نشان داد.
Group dynamics
توهم. بلولر توهم را «درك بدون توهم از دنیای خارج» توصیف نمود. تعریف اولیه اسكیرول(1938)از توهم به عنوان «درك بدون شی» از مزیت ایجاز و بجا بودن برخوردار است، اما توهم فونكسیونل را بطور كامل در بر نمی گیرد. یاسپرز برای پوشاندن این نقطه و مستثنی نمودن رویاها تعریف زیر را پیشنهاد كرد؛ «درك اشتباهی، كه دگرگونی حسی یا سوء تعبیر نیست، اما در عین حال مثل ادراكات واقعی پدید می اید.»
Hallucination
وراثت. این اصطلاح در علم طب به انتقال صفات و خصوصیات از والدین به فرزندان اطلاق می شود. تمام موجودات زنده- اعم از انسان، حیوان، و گیاه- صفات خود را از نسلی به نسل دیگر انتقال میدهند. هر تخم بارور حاوی دستورات خاصی است كه چگونگی رشد آن را تعیین می كند. به همین دلیل تخم انسان هرگز به موجودی غیر انسانی تبدیل نخواهد شد. حتی در بین موجودات انسانی این دستورات از نظر جزئیات با هم فرق می كنند، فقط در مورد دو قلوهای یك تخمكی این دستورات كاملأ مشابه است.
Heredity
اكتشافی. روشی برای كشف، راهی برای مشكل گشایی، روشی كه به عنوان وسیله فرمول بندی ابتكاری از آن استفاده می شود. اساسأ، روش اكتشافی روشی است كه محدوده راه حل های ممكن برای یك مشكل یا تعداد پاسخ های ممكن برای یك سئوال را كاهش میدهد.
Heuristic
هیپوكامپ. یك ساختمان گرد و شبیه اسب دریایی است كه بطور عمده از ماده خاكستری ساخته شده است. هیپوكامپ در كف شاخ تامپورال بطن جانبی واقع شده است. این ساختمان مغزی بخشی از سیستم لیمبیك را تشكیل می دهد و در كنترل هیجانات، توجه و نیز یادگیری نقش مهمی دارد.
Hippocampus
تعادل حیاتی. یك نوع ابتدائی از اصل تعادل حیاتی، در سال1877 بوسیله فردریك اینگونه بیان شد؛ بدن موجود  زنده كیفیتی دارد كه هر عامل مزاحم به خودی خود فعالیت جبرانی را در آن برای خنثی سازی یا ترمیم اختلال فرا می خواند. اصل درد و لذت كه توسط فروید  بیان شد مطالب مشابهی است. این واكنش كه در مواردی انطباقی است برای یك انسان گرفتار در میان طوفان و سرما، جایی كه برای بقا لازم است شخص بالاترین سطح فعالیت خود را حفظ كرده و به تولید حرارت بپردازد، ممكن است مهلك باشد.
Homeostasis
سلولهای افقی. سلولهائی كه در شبكیه مهره دارانی كه دید رنگی دارند. این سلولها داندریت هائی دارند كه با تعداد كثیری از مخروطها قلاب میگردد و معلوم گردیده است كه به گونه ای متضاد به تحریك با طول موج های متفاوت واكنش نشان میدهند .این ویژگی منجر به این فرض شده است كه سلول های h تشكیل دهنده بخشی از مكانیسم نورولوژیك فرضی در نظر فرایند مخالف می باشند.
Horizontal cells
هورمون یك ماده شیمیایی كه 1-توسط یاخته های خاصی مستقیماً به داخل خون ترشح می شود 2-ترشح آن بوسیله محرك خاصی انجام میشود 3-میزان ترشح آن بستگی به قدرت تحریكی محرك خاصی دارد 4- با غلظت های بسیار كم در خون گردش می كند 5-برروی سلولهای هدف تاثیر می‌گذارد، 6- واكنش‌های سلول‌های هدف را تنظیم می‌كند.
Hormones
فام . بعدی از احساس بینایی كه بطور عمده با طول موج نور مطابقت می كند این اصطلاح به طور عمده با رنگ (color) معادل است و در واقع فام‌ها با نامهایی مثل آبی، سبز، قرمز، زرد و غیره مشخص می گردند. باید توجه نمود كه فام‌ها در عین  حال بطور ثانوی با دانه امواج نور هم ارتباط دارند. چون فام درك شده تا حدودی با شدت نور تغییر می‌یابد.
Hue
نهضت توان انسانی اصطلاحی كلی در بر گیرنده طیف وسیعی از روشهای درمانی مثل گروه های رویارویی، حساسیت آموزی، آموزش جرات و اظهار وجود و نظایر آنها ست.
Human-potential movement
هیپنوتیزم . یك پدیده روانی پیچیده است كه آنرا حالت افزایش تمركز موضعی و حساسیت و پذیرایی نسبت به تلقینات یك شخص دیگر تعریف كرده‌اند، هیپنوتیزم را حالت تغییر یافته هشیاری، حالت تجزیه ای، و مرحله‌ای از وا پس زدن نامیده‌اند.
Hypnosis
هیپوتالاموس. هیپوتالاموس و هیپوفیز مجموعاً غدد درون ریز ارشد را بوجود آورده و سیستم مكمل و برون ده تمام سلسله اعصاب مركزی شناخته می‌شوند. هیپوتالاموس علاوه بر نقش خود در تنظیم آندوكرینی، غالباً جزئی از سیستم لیمبیك نیز شمرده شده و در تنظیم اشتها و میل جنسی نیز دخیل است.
Hypothalamus
فرضیه. از ریشه یونانی در معنای “فرض” و “حدس” گرفته شده است. “فرضیه” عبارت از فرضی است در مورد قضیه‌ای مورد نظر كه در حال حاضر با اثبات نرسیده ولی در زمینه آن شرح و استدلال صورت گرفته باشد
Hypothesis
اید، نهاد. فروید روان را به سه سیستم پویایی؛ نهاد، خود، و فراخود تقسیم نمود. فروید نهاد را یك منبع انرژی كاملاً بی‌سازمان ابتدایی فرض می‌كرد كه از غرایز مشتق شده و تحت سلطه‌ فرآیند‌ اولیه است.
Id
همانند سازی، شناسایی. 1) یك عمل روانی كه بوسیله آن شخص، خودآگاه یا ناخود‌آگاه، خصوصیات فرد یا گروهی دیگر را بخود نسبت می‌دهد. در اینجا مفهوم انتقال اهمیت اساسی دارد.
Identification
خطای حسی، ایلوزیون. یكی از اختلالات درك است كه در آن اشیاء یا پدیده‌های واقعی بصورت متفاوت و تغییر یافته درك می‌شوند. ایلیوزین لزوماً دلیل پسیكوپاتولوژی نیست و در افراد  بهنجار كه نقصی در اعضاء حسی دارند، همچنین بر طبق قوانین فیزیكی (مثل شكست نور) نیز دیده می‌شود. مثال كلاسیكی از خطای حسی بصری شكسته و خمیده به نظر رسیدن قاشق در لیوان پر از آب است. دكارت در این مورد گفته است “چشم من آن را شكست و عقل من آن را ساخت”.
Illusion
نا‌آشكار، چیزی كه مستقیماً مشهود نیست. واتسون این اصطلاح را در ارتباط با پاسخ‌های عضلانی و غددهای پنهانی كه به نظر او مسئول فرآیند‌های آگاهانه هستند بكار برد. به این ترتیب، از دیدگاه او، تفكر نوعی تكلم نا‌آشكار و بیصدا است. در روان‌شناسی شناختی معاصر این اصطلاح تقریباً به عنوان معادل Covert و Tacit و ندرتاً ناخودآگاه بكار می‌رود.
Implicit
درمان با غرقه‌سازی تجسمی. این روش یكی از معادل‌های غرقه‌سازی (Flooding) است كه در آن بیمار را متقاعد می‌كنند كه صحنه‌های بی‌نهایت وحشتناكی را مجسم كند. غرقه‌سازی و غرقه‌سازی تجسمی هر دو تا حدودی ایجاد ناراحتی برای بیمار می‌كنند و ثابت نشده است كه نتیجه بهتر از حساسیت‌زدایی تدریجی داشته باشند.
Implosion Therapy
نقش ‌پذیری. این اصطلاح به یادگیری زودرس، سریع، اختصاصی و مستمری اطلاق می‌شود، كه خصوصاً در پرندگان دیده می‌شود، و بوسیله‌ آن حیوان نوزاد به مادر خود، و به طور كلی، به همنوعان خود وابستگی پیدا می‌كند. این پدیده در سال 1935 بوسیله كنراد لورنتس توصیف شد، زمانی كه وی مشاهده نمود جوجه‌ غاز‌ها پس از بیرون آمدن از تخم، وقتی او را قبل از والدین خود مشاهده كردند، نسبت به او واكنشی نظیر واكنش بچه به مادرش نشان دادند. لورنتس نتیجه گیری نمود كه شناخت انواع در نخستین مرحله رویارویی، پس از بیرون آمدن از تخم در سلسله اعصاب نقش می‌بندد.
Imprinting
لغات روان شناسی بخش 5

 

Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.