کتاب صنعت نفت و گاز – یک راهنمای غیرفنی فصل 14: تجارت نفت
کتاب صنعت نفت و گاز – یک راهنمای غیرفنی فصل 14: تجارت نفت – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه مهندسی صنایع
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات رایگان
قیمت
قیمت این مقاله: 28000 تومان (ایران ترجمه - irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره |
86 |
کد مقاله |
IND86 |
مترجم |
گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی |
کتاب صنعت نفت و گاز – یک راهنمای غیرفنی فصل 14: تجارت نفت |
نام انگلیسی |
The Oil and Gas Industry – A nontechnical Guide; Chap 14: Petroleum Trading |
تعداد صفحه به فارسی |
42 |
تعداد صفحه به انگلیسی |
21 |
کلمات کلیدی به فارسی |
نفت, گاز, محصولات |
کلمات کلیدی به انگلیسی |
Oil, Gas, Products |
مرجع به فارسی |
جوزف اف. هیلیاردانتشارات پنول، ایالات متحده |
مرجع به انگلیسی |
Joseph F. Hilyard; PennWell Corporation; Tulsa, Oklahoma, USA |
سال |
2012 |
کشور |
ایالات متحده |
کتاب صنعت نفت و گاز – یک راهنمای غیرفنی
فصل 14: تجارت نفت
جوزف اف. هیلیارد
انتشارات پنول، ایالات متحده
2012
تجارت جهانی نفت پیچیده و پویاست. تعداد بیشماری از خریداران، فروشندگان، کارگزاران، ارسال کنندگان و گروههای دیگر به دنبال یافتن و اقدام به اطلاعاتی در رابطه با تأمین/تقاضا و قیمتهای محدوده وسیعی از محصولات انرژی، نفت خام و گاز طبیعی خام و همچنین محصولات از محدوده سوخت جت و روان کنندههای صنعتی تا بنزین، LNG، بوتان و مواد پتروشیمی هستند.
در این عرصه تجاری جو با صحبتهای در رابطه با طبقهها و محکها، قراردادهای آینده، قطبها و سبدهای بازار، پراکندگیها و معاوضهها، وعدههای معاملاتی و خسارت دیرکرد پر شده است. واژگان تخصصی محدودهای از موقعیتها، گزینهها و اقدامات را از طریق محرمانه و تا حدودی ترساندن با دقت و شفافیت برای نظارهگر تصادفی توصیف میکند. توصیف دقیق تمام ابعاد تجارت نفت و واژهشناسی آن فراتر از چشمانداز و محدوده این کتاب است. در عوض هدف این فصل ارائه یک چشمانداز گسترده و در عین حال سطح بالا در رابطه با این وجه حیاتی صنعت نفت با ریسک ساده سازی بیش از حد اتفاقی است. خوانندگان علاقهمند به اطلاعات جامع درباره تجارت نفت میتوانند گسترهای از کتابهای نویسندگان دیگر در این موضوع را بررسی کنند (برای مثال ضمیمه B را ببینید).
اولین بخش این فصل اطلاعاتی را در رابطه با مکانیسمها و آژانسهایی ارائه میکند که طی تقریباً 30 سال گذشته برای پشتیبانی و تجهیز تجارت و مبادله نفت پدیدار شدهاند. بخشهای بعدی بازار گاز طبیعی را مشخص میکنند.
تجارت نفت
تجارت نفت خام به صورت متداول نفت را از سه ناحیه اصلی گرفته است:
-
دریای شمال
-
ناحیه روسیه-دریای خزر
-
دریای مدیترانه
-
آفریقای غربی
-
خلیج عرب
-
ناحیه آسیا اقیانوسیه
-
قاره آمریکا
منابع در حال ظهور نفت شامل جزیره ساخلین خارج از کرانه اقیانوسیه روسیه و نفت خام Nile Blend سودان میشوند.
همان گونه که در فصل 2 اشاره شد، نفتهای خام منابع زمین شناسی و نواحی جغرافیایی مختلف میتوانند ترکیبات بسیار مختلفی داشته باشند و درجههای مختلف نفت خام مقادیر نسبی بسیار مختلفی در بازار دارند. به طور کلی نفت خام سبکتر و شیرینتر (حاوی مقدار نسبتاً کم سولفور) نسبت به نفت خام سنگین ارزشمندتر است چون پالایش آن به محصولات ارزشمندی مانند بنزین بسیار آسانتر است. همان گونه که این مبحث در رابطه با تجارت نفت و حرکت آن به بازار آشکار میکند باید به خاطر سپرد.
نکته مهم اینکه تجارت نفت در دو جهان بسیار مجزای اما گهگاهی متقاطع اتفاق میافتند. مورد اول عمده فروشی یا تجارت فیزیکی حجمهای واقعی نفت و دوم شامل تجارت اقماری تر، آینده گرا یا کاغذی با استفاده از ابزار مالی تخصصی است.
تجارت فیزیکی در برابر کاغذی
در تجارت فیزیکی یک طرف معامله به خرید X بشکه از فروشنده موافقت میکند سپس هزینه آن را پرداخت و آن X بشکه (چه در زمان کنونی یا در تاریخ آتی) را دریافت میکند. تجارت کاغذی حق یا فرصت خرید یا فروش مقادیر موافقت شده نفت در یک تاریخ مشخص شده را توضیح میدهد. معمولاً از سه نوع ابزار قراردادهای آتی (سلف) ، قراردادهای اختیار معامله و قراردادهای معاوضهای استفاده میشود.
قراردادهای آتی و اختیار معامله در یک بورس تجارت میشوند که بازارگاهی است که گروهها میتوانند یک کالا را برای تحویل در همان نقطه در آینده بخرند یا بفروشند. NYMEX و شرکت تابعه بورس بین قارهای (ICE) مبتنی بر آتلانتا لندن دو بورس بزرگ و اصلی هستند. دیگر بورسهای بزرگ سنگاپور و توکیو هستند. علاوه بر این بورس Dubai Marcantile (DME) قرار داد آتی خود برای نفت خام عمان (OQD) را در سال 2007 شروع کرد. DME تجارت تقریباً 745 میلیون بشکه نفت از طریق OQD را در سال 2010 گزارش کرد.
با در نظر گرفتن تجارت مبتنی بر بورس:
-
یک قرارداد آتی خریدار را به خرید (و فروشنده را به تحویل) مقدار مشخصی از نفت در یک تاریخ مشخص شده در آینده با یک قیمت توافقی ملزم میکند.
-
در یک قرارداد اختیار معامله خریدار حق (اما اجباری در کار نیست) خرید یا فروش مقدار مشخصی از نفت را با یک قیمت مشخص شده در هر زمان درون یک دوره مشخص دارد. اگر از این اختیار استفاده نشود آنگاه منقضی میشود و فروشی اتفاق نمیافتد و پول هزینه شده برای خرید اختیار از دست میرود. یک تجارت اختیاری را میتوان از طریق یک بورس یا بورس غیر سازمان یافته (بورس خیابانی) (OTC) انجام داد، که به معنی مذاکره خصوصی است.
-
در قراردادهای معاوضهای قیمت شناور برای مقدار مشخصی از یک نوع خاص نفت برای یک قیمت ثابت در یک دوره مشخص در بورس عرضه میشود. هیچ جابجایی یا نفت فیزیکی وجود ندارد، هر دو طرف (طرفین) الزامات قراردادی خود را با یک انتقال پول نقد تسویه میکنند. قرارداد معاوضهای یک معامله OTC است.
قراردادهای آتی و معاوضهای برای دریافت یا تحویل نفت حقیقی نیازمند سرمایه گذار نیستند. در حقیقت در تقریباً 99 % این چنین قراردادها هیچ مقدار حقیقی نفت تحویل نمیشود.
علاوه بر این سرویسهای ارائه شده بورسها و چندین تأمین کننده سرویسهای تجاری مبادله نفت (یا گاز) به اشخاص از طریق حسابهای آتی اینترنتی ارائه میکنند. همچنین سرمایه گذاری در یک صندوق تجاری بورس امکانپذیر است که در قراردادهای آتی نفت و گاز تخصص دارد.
قیمت گذاری، یک چشم انداز تاریخی
صنعت در دهههایی قبل نفتهای خام محک را برای ارائه شاخصی برای تغییرات کلی قیمت وضع کرد. برای مثال در اوایل دهه 1960 بعد از تشکیل اوپک کارتل نفت سبک عربی را به عنوان محک قیمت گذاری منصوب کرد.
NYMEX در سال 1983 شروع به تجارت قراردادهای آتی نفت خام کرد و برای تحویل در کوشینگ اوکلاهاما نفت خام متوسط تگزاس غربی (WTI) را به عنوان محک انتخاب کرد. (بعدها این مشخصه سازی به نفت خام شیرین سبک گسترش یافت که در صورت نیاز به تحویل فیزیکی نفت اجازه انعطاف پذیری بیشتری در اجرای کامل یک قرارداد را به تاجران میداد). بورس بینالمللی نفت (ICE کنونی) در سال 1988 نفت خام برنت را به عنوان محک خود برای قراردادهای آتی انتخاب کرد. نفت خام برنت در واقع مخلوطی از نفت سبک دارای سولفور پایین 20 میدان مختلف است. فصل 2 در رابطه با نبرد در حال پیدایش بین WTI و نفت خام برنت برای برجسته بودن در تجارت مبتنی بر بورس بحث میکند.
قیمت گذاری امروزه نفت
تجارت عمده فروشی در نفت حقیقی از طریق قراردادهای تأمین مدتدار یا لحظهای انجام میگیرند. امروزه بیشتر نفت با استفاده از مورد اول مبادله میشود که در آن فروشنده برای تأمین مقدار مشخصی نفت برای خریدار با یک قیمت توافقی در یک یا چند تاریخ مشخص در آینده توافق میکند. بر عکس قراردادهای تأمین لحظهای برای تحویل هر چه سریعتر (گاهی طی یک یا دو روز) مقداری از نفت در یک مکان مشخص هستند.
در بازار لحظهای محدوده وسیعی از کالاها به صورت نقدی خریداری و فروخته میشوند و بلافاصله تحویل داده میشوند که پرداخت به معنای واقعی در لحظه صورت میگیرد. قیمتهای کالاها در معرض نوسانات شدیدی مانند ناشی از فجایع طبیعی، توسعات سیاسی، حوادث آبوهوایی و تغییر در تخمین تأمین و تقاضا قرار میگیرند. با این وجود بازار لحظهای نشانههایی در رابطه با قیمتهای قریب الوقوع مورد انتظار ارائه میکند.
قراردادهای لحظهای در بازار بینالمللی توسط تاجران عمل کننده پیرامون جهان در مؤسساتی سازماندهی میشوند که پایگاه آنها در لندن، نیویورک و سنگاپور و همچنین ژنو و بار در سوئیس، آمستردام و روتردام در هلند و حتی وستپورت (بندر غربی) و کانکتیکات است. تأمین کنندههای لحظهای به بالاترین پیشنهاد مناقصهای فروخته میشود که تمایل به تحویل هر چه سریعتر آنها دارند. زمانی که برای تحویل فوری فروخته شوند، قیمت نفت قیمت لحظهای یا قیمت نقدی نامیده میشود و در صورت فروش برای تحویل در یک تاریخ مشخص در آینده قیمت یک قیمت سلف نامیده میشود.
تا سال 1980 قیمتهای وضع شده نفت در قراردادهای تأمین مدتدار به صورت یک طرفه یا با مذاکره توسط شرکتهای نفتی بزرگ ثابت بودند و بر اساس زمانهای قرارداد برای هفتهها، ماهها و حتی سالها تغییر نخواهند کرد. با این حال امروزه تمام قیمتهای قراردادهای تأمین مدتدار بر اساس قیمت گذاری محک هستند. قیمت گذاری محک اگر چه ممکن است دوری یا غیر شهودی به نظر برسد، اما تا حدودی بر اساس قیمتهای لحظهای هستند.
قیمتهای محک نفت (که نشانههای قیمتی نیز نامیده میشوند) در نزدیکی هر روز تجاری و بر اساس دو منبع داده منصوب میشوند: (1) بورسها (برای مثال NYMEX و ICE) که قراردادهای سلف نفت تجارت (مبادله) میشوند و (2) گروهی از مجلههایی که تجارت نفت را در نظر گرفتهاند (از این بین Platts Oligram و Pteroleum Argus دو نمونه پرکاربرد هستند). مجلهها اطلاعات قیمت بازار (فرستاده شده توسط تاجران و کارگزاران) درباره صدها درجه نفت و محصولات مرتبط در مکانهای مختلف پیرامون جهان (برای مثال سوخت جت نیویورک Harber) را بر اساس تجارت بازار لحظهای فیزیکی ارزیابی میکنند.
موارد زیر قیمتهای نفتی محک شناخته شده هستند:
-
نفت خام NYMEX WTI (یا شیرین سبک)
-
نفت خام شیرین سبک لوئیزیانا
-
سوخت جت نیویورک Harber
-
نفت خام مورخ برنت
-
نفت سوختی بارج روتردام
-
نفت خام دوبی
-
نفت گازی سنگاپور
همچنین مجموعه دادههای قیمتی سبد نفتهای خام (و مخلوطها) و محاسبه قیمتهای میانگین آنها برای این جریانهای نفت برای توسعه (ایجاد) یک قیمت سبد مرجع اوپک برای نظارت بر شرایط بازار نفتی جهان قابل ذکر است. سبد مرجع اوپک مربوط به سال 2011 از موارد زیر ایجاد شده بود:
-
مخلوط ساهاران (الجزایر)
-
گیراسول (آنگولا)
-
اورینت (اکوادور)
-
سنگین ایران (ایران)
-
سبک بصره (عراق)
-
صادرات کویت (کویت)
-
اس سیدار (لیبی)
-
سبک بانی (نیجریه)
-
دریایی قطر (قطر)
-
سبک عرب (عربستان سعودی)
-
موربان (امارات متحده عربی)
-
مری (ونزوئلا)
قیمتهایی که معمولاً در قراردادهای نفتی مدتدار به آنها ارجاع میشود نشان دهنده فعالیت اخیر در مکانهای تجاری بزرگی مانند سنگاپور، هلند، نیویورک، هاربر، دوبی، کرانه خلیج ایالات متحده و لسآنجلس هستند. قیمتهای برقرار شده برای درجههای نفتی غیر محک در قراردادها بر اساس تفاوتهای کیفیت، هزینههای حملونقل و مالیات به منظور مقایسه نفتها در یک افزوده یا تخفیف یک یا چند درجه محک مقرر میشوند. گاهی اوقات به منظور تعیین افزوده یا تخفیف دقیق هر روز یا هر ماه از فرمولهای پیچیده استفاده میشود.
قیمت گذاری همراه با زنجیره تحویل
قیمتهای نفت فیزیکی اغلب در رابطه با یک نقطه مشخص از زنجیره تحویل سهمبندی میشوند. قیمت نفت خام که در اوایل فرآیند وضع میشود برای بیشتر تغییر قیمت محصول نهایی (برای مثال بنزین) در نظر گرفته میشود، اما هر مرحله زنجیره پالایش و حملونقل به آن قیمت نهایی اضافه میشود.
همهی درجههای نفت از دنباله تحویل نشان داده شده در زیر تبعیت نمیکنند یا ممکن است به ترتیب متفاوتی درون مراحل ذکر شده حرکت کنند، با این حال جزئیات حاوی اطلاعات مفیدی هستند:
-
قیمت سرچاهی: قیمت نفت خام در نقطه تولید
-
قیمت محموله: قیمت نفت خام در یک مخزن عظیم اقیانوس پیما
-
قیمت دروازه پالایشگاه: قیمت نفت خام وارد شونده به پالایشگاه یا محصولات نهایی خارج شده از یک پالایشگاه
-
قیمت بارج: قیمت نفت در یک قایق بارج که معمولاً در یک رودخانه یا نزدیک ساحل استفاده میشود و معمولاً دارای ظرفیت 50000-8000 بشکه است
-
قیمت خط لوله: قیمت نفت در یک نقطه مشخص درون خط لوله
-
قیمت قفسه (رک) قیمت نفت در یک پایانه عمده فروشی که کامیونهای نفتکش نفت را از آن میگیرند و به ایستگاههای پر کردن، خانهها و کسب و کارها حمل میکنند.
-
قیمت واگن ذخیره واسطه: قیمت عمده فروشی نفت تحویل داده شده به خروجیهای خرده فروشی مانند ایستگاههای بنزین
-
قیمت خرده فروشی: قیمت نفت به کاربر نهایی که معمولاً یک مالیات خرده فروشی و افزایش قیمت فروش را شامل میشود که توسط مالک ایستگاه خرده فروشی تحمیل میشود.
قیمتهای اعلام شده
اعلام قیمتهای نفت مکانیسم دیگری است که روی قیمتهای جهانی نفت تأثیر میگذارد. پالایشگاهها هر روزی که متمایل به پرداخت هزینه برای درجههای مختلف نفت خام هستند از این رویکرد برای مشخص کردن (اعلام) یک قیمت پیشنهادی استفاده میکنند. قیمت اعلام شده برای نفت تحویل داده شده در یک نقطه مشخص و با کیفیت مشخص است که این نفت از یک میدان خاص تولید شده است یا مخلوطی از نفتهای خام رایج است. یک پالایشگر با دانستن منبع و کیفیت (برای مثال گراویته API) نفت خام خریداری شده میتواند تخمین بهتری از مقدار قابل تولید محصولات مختلف پالایش شده از نفت خام استفاده شده به عنوان ماده خام به دست آورد. قیمتی که پالایشگران حاضر به پرداخت آن هستند قیمتهای نسبی نفت خام برای میدانها خاص و برای نفتهای دارای کیفیتهای مختلف را شکل میدهد. این رویه قیمت اعلام شده تا زمان پیدایش بورسها (برای مثال NYMEX و ICE) برای تجارت قراردادهای آتی (سلف) نفتی و اختیار معامله که پیشتر در این فصل شرح داده شد، در بازار نفتی آمریکای شمالی مسلط بود.
قطبها / هاب ها
بیشتر فعالیتهای مرتبط با بازار همراه با یافتن قیمت و انتقال مالکیت نفت خام (و گاز طبیعی) در قطبها اتفاق میافتند. به طور کلی یک قطب نقطهای است که خطوط لوله به هم میرسند. یک قطب در خط ساحلی پایانه دریایی نامیده میشود و زمانی که خروجیهای چند چاه مختلف نفت یا گاز را متحد میکند یک ایستگاه جمع آوری نامیده میشود. معمولاً ظرفیت ذخیره سازی قابل توجهی نیز در محل یا نزدیک به قطبها قرار داده میشود.
در ایالات متحده چندین قطب بزرگ خط لوله نفتی وجود دارد. قطب واقع در کوشینگ اوکلاهاما احتمالاً شناخته شده ترین آنها باشد که در آن قرارداد آتی نفت خام NYMEX به صورت فیزیکی قابل تحویل است (در صورت لزوم). قطبهای اولیه و پایانههای دریایی دیگر برای یافتن قیمت نفت در ایالات متحده عبارتاند از:
-
بندر نیویورک
-
کرانه گلف (در امتداد تگزاس و لوئیزیانا)
-
گروه سه (تولسا، اوکلاهاما)
-
شیکاگو
-
لسآنجلس
مکانهای مهم بینالمللی برای یافتن قیمت نفت شامل قطبهای خط لوله و پایانههای دریایی زیر میشود:
-
ARA (آمستردام، روتردام و Antwrep) در هلند/بلژیک
-
جنووا/لاورنا در کرانه ایتالیایی/فرانسوی دریای مدیترانه
-
سنگاپور
-
خلیج عرب، علیالخصوص (عربستان سعودی) و دوبی (امارات متحده عربی)
همچنین قطبهای بازاری برای محصولات نفتی در Harbor نیویورک، کانال ارسال هیوستون، لسآنجلس و گروه سه وجود دارند. مراکز بازاری NGL در Mt.Belvieu، در Conway کانزاس، در سارینا اونتاریو و در جلگه لسآنجلس واقع شدهاند.
سرویسهای حمل و نقل
انتقال نفت خام و محصولات نفتی به وسیله خط لوله، کشتی نفتکش، ماشین ریلی و کامیون نفتکش یک جزء مهم بخش جریان میانی نفت است. برخی از تولید کنندگان بزرگ تجهیزات حملونقل خود را دارند و آن را به عملیات میگیرند، اما بیشتر آنها از کارفرماهای مستقل حملونقل برای برخی یا تمام انتقالات نفتی استفاده میکنند.
برخی از مؤسسات بزرگتر ارائه کننده سرویسهای کشتی نفتکش در جدول 14-1 نشان داده شدهاند. (برای اطلاعات درباره خطوط لوله نفت اصلی ایالات متحده فصل 9 را ببینید).
فروش و جابجایی محصولات پالایش شده
محصولات بعد از تبدیل نفت به محصولات پالایش شده انتقال داده شده و به کاربران نهایی سراسر ایالات متحده فروخته میشوند. جمع آوری و انتشار دادههای مربوط به این وجه صنعت نفت با استفاده از پنج ناحیه مدیریت نفت برای دفاع (PADD ها) انجام میگیرد. این اسم بعد از وضع شدن آژانس دولتی مدیریت نفت برای دفاع در سال 1950 همراه با تلاش جنگی کره گذاشته شد، اگر چه در سال 1954 آژانس برداشته شد اما هنوز از نام استفاده میشود. این نواحی (جدولهای 14-2 و 14-3 را ببینید) حین جنگ جهانی دوم و به منظور کمک به تخصیص سوختهای مشتق شده از محصولات نفتی ایجاد شدند.
بازاریاب محصول نفتی
در اینجا کلماتی در رابطه با نقش بازاریابهای نفتی در تحویل محدودهای از محصولات پالایش شده (در رأس آنها بنزین) به مشتریان ایالات متحده گواهی میشود. هر شخص یا شرکتی که با هدف فروش مجدد محصولات نفتی پالایش شده آنها را در اختیار میگیرد ه عنوان یک بازاریاب نفتی در نظر گرفته میشود، این تعریف محدوده گستردهای از حرفههای تجاری شامل عمده فروشی و خرده فروشی را دربر میگیرد. اغلب یک بازاریاب نفتی دارای ایستگاههای بنزین، مغازههای استراحت، کسب و کار نفت و گرمایشی، ایستگاههای کامیون، انبار مواد روان کننده، شرکت حمل نفت با کامیون و تسهیلات ذخیره سازی انبوه است.
بازاریابهای مستقل شرکتهایی هستند که محصولات پالایش شده (از پالایشگاههای بزرگ یا مستقل) را خریداری میکنند و آنها را در خروجیهای خرده فروشی میفروشند. این طبقه بندی مؤسساتی را که حرفه اول آنها فروش بنزین است (برای مثال Speedway و QuickTrip) و همچنین خرده فروشی های بزرگی (برای مثال Costo و Walmart) را نیز شامل میشود که علاوه بر کالاهای تجاری دیگر بنزین نیز میفروشند. دو گروه تجاری انجمن بازاریابهای نفتی آمریکا و جامعه بازاریابهای نفتی مستقل آمریکا بیانگر این گروه هستند.
توزیع و بازاریابی بنزین
معمولاً بنزین پالایش شده بعد از ذخیره سازی مختصر در یک پایانه تأمین توسط کامیونهای نفتکش به ایستگاههای سرویس، فرودگاهها و خروجیهای دیگر توزیع میشود. شرکتها در این تسهیلات افزایههای اختصاصی را به بنزین اضافه میکنند.
توزیعکنندگان شرکتهای بدون عملیات پالایش هستند که ایستگاه گاز خود را دارند و عملیات آن را اجرا میکنند. توزیعکنندگان نیز بنزین را به واسطهها ارسال میکنند که ایستگاه مستقل بنزین بدون قابلیت توزیع هستند. بر اساس دادههای سرشماری (آمار) بیش از 114000 ایستگاه بنزین در سرتاسر ایالات متحده در سال 2008 سوختهای حملونقل را به ماشین سواران تحویل دادند.
تجارت گاز طبیعی
با مرور هر چند مختصر تغییرات شدید و ناگهانی روی داده در صنعت در حدود 25 سال پیش درک و بهای بهتری از پویایی نیروهای دارای نقش در بازار امروز گاز طبیعی ایالات متحده قابل دستیابی است.
چشمانداز تاریخی ایالات متحده
خطوط لوله و LDCها تا حدود میانههای دهه 1980 تحت دستورالعمل فدرال (دولتی) و آژانسهای ایالتی عملیات میکردند که قیمت گاز طبیعی در سرچاهی را کنترل میکردند و نرخهای پرداختی توسط مشتریان برای گاز را تنظیم میکردند. خطوط لوله گاز را تولید کنندگان خریداری میکنند و به بازار انتقال میدهند و سپس گاز را مجدد به LDCها میفروشند.
تولید کنندگان گاز با تعهد به تأمین گاز قراردادهای طولانی مدتی (معمولاً برای 20 سال) را با خطوط لوله منعقد کردند و خطوط لوله نیز متعهد به پرداخت هزینه گاز صرفنظر از توانایی آنها برای فروش یا عدم فروش آن شدند. در نتیجه در اواخر دهه 1970 خطوط لوله بیشتری زیر بار گاز اضافهای قرار گرفتند که قادر به فروش آن نبودند و هنوز باید قیمتهای بالایی را برای آنها پرداخت کنند.
تحویل فیزیکی گاز طبیعی
برداشتن مقررات تنظیمی و ساختاردهی مجدد نیز به صورت مشخص شرایط قراردادهای خرید گاز را تغییر دادند. در اواخر دهه 1980 قرارداد آشنای 20 ساله با قرارهای کوتاه مدت تر (معمولاً به طول 30 روز) جایگزین شدند. از آن زمان توافقات خرید ابتکاری ایجاد شدهاند که مناسب با برآورده کردن نیازهای مشتری ترکیبی از قیود (مقررات) کوتاه، متوسط و طولانی مدت را ارائه میکنند.
شرکتهای خط لوله به ناچار باید با افزایش تعداد بازیگران و تنوع معاملات و مقررات قراردادی که بازار مدرن گاز طبیعی را مشخص میکنند خود را وفق دهند. برای مثال ممکن است یک مشتری گاز برای خرید حجم مشخصی از گاز در یک دوره دو ساله با یک تأمین کننده قرارداد دو سالهای را داشته باشد. با این حال مشتری باید هر روز بر اساس قرارداد nomination را به شرکت خط لوله ارائه کند که باید مقدار گازی که باید در 24 ساعت بعدی تحویل داده شود و محل تحویل آن را در آن مشخص کند. شرکت خط لوله با استفاده از این اطلاعات اقداماتی را به منظور اطمینان از توازن مناسب جریان گاز از طریق سیستم تحویل انجام میدهد.
ممکن است در برخی از موارد مشتری سرویس تحویل قابل قطع را به دلیل هزینه پایینتر انتخاب کند. این کار به کارفرمای خط لوله انعطاف پذیری برای در ابتدا تحویل گاز به مشتریان شرکتی و بعد از آن ظرفیت باقی مانده در دسترس مشتریان قابل قطع قرار میگیرد.
قطبها
ایجاد مراکز بازار گاز طبیعی و قطبها در اواخر دهه 1980 در ایالات متحده آغاز شد. این مراکز به عنوان نتیجه ساختاردهی مجدد بازار گاز طبیعی و اجرای تعدادی از مقررات FERC (که پیشتر بحث شد) پدیدار شدند که شرکتهای خط لوله گاز بین ایالتی را وادار کرد که به انتقال دهندههای اولیه گاز طبیعی تبدیل شوند.
برجستهترین مرکز بازار ایالات متحده برای گاز طبیعی قطب Henry است که محل یک نیروگاه گاز در سیستم خط لوله گاز طبیعی در Erath (اراث) لوئیزیانا (تقریباً 24 کیلومتری جنوب لافایت و 96 کیلومتری جنوب غربی Baton Rouge) است. قطب هنری که از سال 1992 نقطه قیمت گذاری برای قراردادهای سلفی مبادله شده در NYMEX برای گاز طبیعی بوده است، با نه خط لوله بین ایالتی و چهار خط لوله درون ایالتی را به هم متصل میکند. قیمتهای گاز طبیعی سرچاهی و نوک مشعل قانون زدایی شده آمریکای شمالی ارتباط نزدیکی با قیمتهای تنظیمی قطب هنری دارد.
قطبهای گاز اروپایی
قطبهای بازار برای مبادله (تجارت) گاز طبیعی نیز طی چندین دهه گذشته در اروپا پدید آمدهاند، که حجم قابل توجهی از گاز بین و درون کشورهای بسیاری جریان مییابد. برای مثال در سال 2010 مبادله لحظهای فیزیکی در هفت قطب پیشتاز قارهای به 94/4 tcf رسید (140 میلیارد متر مکعب). حجمهای مبادله شده (بازار غیر لحظهای) حدود سه برابر آن رقم بودند.
هفت قطب اصلی مبادله کننده گاز بازار لحظهای اروپایی عبارتاند از:
-
Zeebrugge بلژیک
-
TTF (تسهیلات انتقال عنوان (Title Transfer Facility)) هلند
-
NGC (NetConnect Germany) آلمان
-
Gaspool آلمان
-
PEGها (نقاط مبادله گاز) شمال و جنوب فرانسه
-
PSV (Punto di Scambio Virtuale) ایتالیا
-
CEGH (قطب مرکزی گاز اروپا) اتریش