مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات برق – الکترونیک – مخابرات بخش 10

در این قسمت  لغات برق – الکترونیک – مخابرات بخش 10 عرضه شده است.

 

لغات برق – الکترونیک – مخابرات صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات برق – الکترونیک – مخابرات / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات برق - الکترونیک - مخابرات - ایران ترجمه - irantarjomeh

 

لغات برق – الکترونیک – مخابرات بخش 10
ماشین
engine
كاملا
entirely
مساوی
equal
معادله
equation
معادل
equivalent
غیر‌قابل ‌پیش‌ بینی، نامنظم
erratic
گریختن، فرار
escapes
ضروری، واجب
essential
دقیق
exact
درست، كاملا
exactly
امتحان‌كردن
examine
آزمایش
examining
تجاوز‌كردن
exceed
بغیر‌ از
except
اضافه، زیادی
excess
استثناء
exclusion
نمایش‌دادن
exhibit
موجود ‌بودن، بودن
exist
وجود، موجودیت
existence
مصرف، هزینه
expenditure
مصرف
expense
آزمایش
experiment
تجربه
experience
توضیح‌
explain
بی‌ حفاظ
expose
امكان، سهولت
facility
واقعیت، حقیقت
fact
عامل، ضریب
factor
وزنه ‌در ‌حال ‌سقوط
falling weight
میدان
field
شكل
figure
رشته، تار
filament
براده
filing
پركردن
fill
سرانجام، بالاخره
finally
تجهیزات، چیز ‌ثابت
fixture
درخشش
flash
قابلیت ‌انعطاف
flexibility
معكوس‌كردن
flipping
كف‌ زمین
floor
گردش، چرخیدن
flow
جریان
flux
ممنوع
forbidden
تشكیل
formation
جلو، پیش
forward
چهارمین
fourth
فركانس
frequency
مالش، اصطكاك
friction
سوخت، غذا
fuel
یكسوكننده ‌تمام ‌موج
full-wave rectifier
تابع، وظیفه، عمل
function
بنیادی
fundamental
بیشتر
further
به‌ علاوه، از این‌گذشته
furthermore
فیوز
Fuse
فیوز ‌نگهدارنده
fuse holder
گازوئیل
gasoline
عام، كلی، عمومی
general
تولید‌كردن
generate
دادن
give
كنترل‌كردن
govern
نیروی جاذبه
gravity
خاكستری
gray
بزرگ، عظیم
great
عمل‌ خورد ‌كردن‌ یا ‌آسیاب‌كردن
grind
محافظ
guard
یكسوكننده ‌نیم‌ موج
half-wave rectifier
كنترل، تحت كنترل، مهاركردن
harness
گرما
heat
توده، انباشتن
hill
خوردن، اصابت
hit
سوراخ
hole
افقی
horizontal
تنومند، بزرگ ‌جثه
huge
انسانی
human
پسماند
hysteresis
روشنایی
illumination
توضیح ‌دادن
illustrate
ابتكار
imagination
مقاومت ‌ظاهری
impedance
ممانعت‌كردن
impede
تحت‌ تاثیر‌‌ قرار‌ دادن
impress
بهبود، پیشرفت
improvement
غیر‌دقیق
inaccurate
تابان، درخشان
incandescent
افزایش
increase
به‌ راستی
indeed
نشانگر
indicate
القاء‌كردن
induce
القاء
induction
صنعت
industry
غیر‌موثر
inefficient
بی‌نهایت
infinite
تورم
inflation
میانی، درونی، داخلی ترین
innermost
ابداع
innovation
نصب‌كردن
install
تاسیسات
installation
در‌عوض
instead
وسیله
instrument
عایق‌، مقره
insulator
سخت‌ كردن، شدید ‌شدن
intensify
بهره، علاقه
interest
مداخله‌ كردن
interpose
فاصله‌ ها
intervals
نشان‌ دادن، ارائه کردن
introduce
مقدمه
introduction
به‌ ترتیب
In turn
نامرئی، ناپدید
invisible
درگیر، پیچیده
Involved
فیوز ‌نگهدارنده
fuse holder
گازوئیل
gasoline
عام، كلی، عمومی
general
تولید‌كردن
generate
دادن
give
كنترل‌كردن
govern
نیروی جاذبه
gravity
خاكستری
gray
بزرگ، عظیم
great
عمل‌ خورد ‌كردن‌ یا ‌آسیاب‌كردن
grind
محافظ
guard
یكسوكننده ‌نیم‌ موج
half-wave rectifier
كنترل، تحت كنترل، مهاركردن
harness
گرما
heat
توده، انباشتن
hill
خوردن، اصابت
hit
سوراخ
hole
افقی
horizontal
تنومند، بزرگ ‌جثه
huge
انسانی
human
پسماند
hysteresis
روشنایی
illumination
توضیح ‌دادن
illustrate
ابتكار
imagination
مقاومت ‌ظاهری
impedance
ممانعت‌كردن
impede
تحت‌ تاثیر‌‌ قرار‌ دادن
impress
بهبود، پیشرفت
improvement
غیر‌دقیق
inaccurate
تابان، درخشان
incandescent
افزایش
increase
به‌ راستی
indeed
نشانگر
indicate
القاء‌كردن
induce
القاء
induction
صنعت
industry
غیر‌موثر
inefficient
بی‌نهایت
infinite
تورم
inflation
میانی، درونی، داخلی ترین
innermost
ابداع
innovation
نصب‌كردن
install
تاسیسات
installation
در‌عوض
instead
وسیله
instrument
عایق‌، مقره
insulator
سخت‌ كردن، شدید ‌شدن
intensify
بهره، علاقه
interest
مداخله‌ كردن
interpose
فاصله‌ ها
intervals
نشان‌ دادن، ارائه کردن
introduce
مقدمه
introduction
به‌ ترتیب
In turn
نامرئی، ناپدید
invisible
درگیر، پیچیده
Involved
یون
ions
اتمهای ‌یونیزه ‌شده
ions-atoms
آهن
iron
میله‌آهنی
iron bar
متصل‌كردن
join
مفصل
joint
انشعاب، اتصال
junction
كشنده، قاتل
killer
جنبشی
kinetic
دستگیره، دكمه
knob
دانستن
know
پس ‌فاز‌ (سلفی‌)
lag
ورقه‌ ورقه‌ كردن
laminate
خطوط
lanes
طول‌كشیدن
last
شبكه، توری
lattice
قانون، حق
law
خواباندن، دفع‌كردن
lay
لایه
layer
نشت،  تراوش
leakage
پایه، پا
leg
پایه‌ دار، پا بلند
legged
بلند ‌كردن
lift
روشنایی
lightning
محدود‌كردن
limit
محلی
local
متمركز كردن
localized
حلقه
loop
پایین ‌‌‌‌‌‌آوردن، كاستن
lower
روغن ‌كاری، روان ‌سازی
lubrication
آهن ‌ربا
magnet
مغناطیسی
magnetic
علم ‌مغناطیس
magnetism
مغناطیسی‌كردن
magnetize
مغناطیسی ‌شده
magnetized
بزرگی ، اندازه
magnitude
نگهداری‌كردن، حفظ‌كردن
maintain
بزرگ، عمده
major
اكثریت
majority
راه، روش
manner
دستی
manual
ساختن
manufacture
انبوه، توده
mass
تطبیق
match
ماده، مصالح
material
ماده
matter
امكان داشتن
may
معنی، مفهوم
meaning
اندازه‌گیری
measuring
مكانیكی
mechanical
ساختمان، دستگاه
mechanism
عضو
member
سوخت‌ و‌ ساز
metabolism
فلز
metal
روش، شیوه
Method
آسیاب
mill
ماده‌ معدنی
mineral
استخراج ‌معدن
mining
جنبش، تكان
motion
ضرب، افزایش
multiplication
ضرب‌كننده
multiplier
ماهیچه، عضله
muscle
عضلانی
muscular
میخ، ناخن
nail
باریك
narrow
طبیعت، ذات
nature
تقریبآ
nearly
منفی
negative
غفلت‌كردن
neglect
هیچ‌ یك
neither
خنثی
neutral
با‌ این ‌وجود
nevertheless
بعد، مجاور، نزدیك
next
اختلال، پارازیت، نویز
noise
پر ‌سر‌ و ‌صدا، خش، نویزدار
noisy
غیرخطی
nonlinear
غیر‌متغیر
Non-variable
هیچ ‌یك
nor
آگهی، توجه
notice
قابل ‌ملاحضه
noticeable
حال، اكنون
now
هسته‌ای
nuclear
مهره، چرخ ‌دنده
nut
چیز، شی
object
بدست ‌آوردن
obtain
بطور‌ آشكار
obviously
پركردن، اشغال کردن
occupy
رخ ‌دادن، اتفاق ‌افتادن
occur
عمل كردن
operate
عامل، عملیاتی
operating
عمل
operation
بهینه
optimum
مدار
orbit
معمولی، عادی
ordinary
نوسان ‌ساز
oscillator
نتیجه
outcome
پریز، خروجی، مجرا
outlet
سرتاسر
overall
بسته، بسته‌ بندی
package
دردناك
painful
تابلو، صفحه
panel
اندكی، جزئی
partially
خرده، ریزه
particles
ویژه، خاص
particular
عبور
pass
گذر، عبور
passage
گذشته
past
مسیر، راه
path
نفوذ‌ كردن
penetrate
دوره، مدت
Period
تناوبی، دوره‌ای
periodically
نفوذ‌ پذیر
permeable
شخص، آدم
person
بنزین، سوخت
petrol
فاز، مرحله
phase
پدیده ها
phenomena
فیزیكی
physical
پزشك
physician
سیاره
planet
گیاه
plant
طلا سفید، پلاتین
platinum
فراوانی، بسیار
plenty
قطبش،  تمایل ‌قطبی
polarity
تیر ‌چراغ‌ برق، دكل
pole
مثبت
positive
پتانسیل ‌سنج
potentiometer
پودر
powder
توان‌ كنترلی
power-control
تمرین
practice
پیشگویی‌كردن
predict
جایزه، پاداش
premium
موجود، آماده
present
فشار
pressure
جلوگیری‌كردن
prevent
قبلی، پیشین
previous
اولیه
primary
اصلی، عمده
principal
اصل، سرچشمه
principle
اصول
principles
حركت‌ كردن
proceed
فرآیند، پردازش
process
پیشرفت‌كردن
progress
خاص
proper
خواص
properties
مشخصات
properties
خاصیت
property
متناسب
proportional
حفاظت
protection
اثبات
prove
تهیه‌كردن
provide
آماده، تهیه
provided
مشروط‌ بر‌ اینكه
providing
ماده
provision
هل دادن
pull
ضربان
pulse
خالص، پاك
pure
هدف، مقصود
purpose
قرار‌ دادن
put
كیفیت
quality
كمیت
quantity
سوال
question
ریل‌ خط‌ آهن
rail
بالا‌ بردن، بالا‌كشیدن
raise
محدوده
range
فوراً
Rapidly
میزان، نرخ
rate
ارزیابی‌‌‌‌‌شده، مجاز
rated
ترجیحا
rather
پرتو
ray
رسیدن ‌به
reach
واكنش، انعكاس
reaction
آماده‌ كردن، حاضر‌كردن
ready
دلیل
reason
گیرنده، گوشی
receiver
مستطیل
rectangular
یكسو سازی
rectification
یكسو‌كننده
rectifier
دوباره‌ پخش ‌كردن
redistribute
كم‌كردن، كاستن
reduce
مراجعت‌كردن
refer
صرف ‌نظر ‌از
regardless
منطقه، ناحیه
region
تنظیم‌كردن
regulate
وابسته
relating
ارتباط
relationship
آزاد سازی
releasing
قابلیت‌ اطمینان، پایایی
reliability
دفع‌ كردن
repel
نماینده
represent
دفع
repulsion
نیاز‌ داشتن، لازم‌ داشتن
require
مخزن، مخزن ‌آب
reservoir
صمغ
resin
مقاومت
resistance
مقاومتی
resistive
به‌ ترتیب
respectively
مسئول، عهده‌دار
responsible
محدود، محدود‌كردن
restricting
محدودیت
restriction
نتیجه
result
وارانه، معكوس
reverse
انقلاب
revolution
سفت‌ و ‌سخت
rigid
حلقه
ring
دزدیدن، ربودن
rob
وظیفه، نقش
role
غلتك
roller
طناب، ریسمان
rope
چرخش
rotate
مالیدن‌، پاك‌كردن
rub
لاستیك
rubber
قاعده، دستور
rule
بی‌خطر
safely
یكسان
same
علم
science
دانشمند
scientist
ثانویه
secondary
بخش، قسمت
section
نیمه‌ هادی
semiconductor
جداگانه
separate
لغات برق – الکترونیک – مخابرات بخش 10
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.