الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه(شماره حساب)ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.comشامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر --مقالات آماده سفارش داده شده پس از تایید به ایمیل شما ارسال خواهند شد.
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
فرمهای کنترلی متعدد سازمان ناب: رویکرد برازندگی سیستمها
شماره
۱۷۹
کد مقاله
MNG179
مترجم
گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh
نام فارسی
تأثیرات عملکرد فرمهای کنترلی متعدد در یک سازمان ناب: یک مطالعه موردی کمی در ارتباط با رویکرد برازندگی سیستم ها
نام انگلیسی
Performance effects of multiple control forms in a Lean organization: A quantitative case study in a systems fit approach
تعداد صفحه به فارسی
۹۴
تعداد صفحه به انگلیسی
۱۸
کلمات کلیدی به فارسی
ناب, بسته کنترلی, برازندگی / زیبندگی سیستم ها, عملکرد, روش آماری, فرمهای کنترلی, برازندگی پیکربندی
کلمات کلیدی به انگلیسی
Lean, Control package, Systems fit, Performance, Statistical method, Control forms, Configuration fit
مرجع به فارسی
تحقیقات حسابداری مدیریتی
دپارتمان امور تجاری و مدیریت، دانشگاه آلبورگ، دانمارک
مرکز تولید صنعتی، دپارتمان مدیریت و امور تجاری، دانشگاه آلبورگ، دانمارک
الزویر
مرجع به انگلیسی
Management Accounting Research; Department of Business and Management, Aalborg University, Fibigerstraede, Aalborg, Denmark; Center for Industrial Production, Department of Business and Management, Aalborg University, Fibigerstraede,Aalborg
Oest, Denmark; Elsevier
کشور
دانمارک
فرمهای کنترلی متعدد سازمان ناب: رویکرد برازندگی سیستمها
تأثیرات عملکرد فرمهای کنترلی متعدد در یک سازمان ناب:یک مطالعه موردی کمی در ارتباط با رویکرد برازندگی سیستم ها
چکیده
هدف اصلی این مقاله ارائه تحقیق در باره این موضوع می باشد که چگونه فرمهای کنترلی در یک سازمان ناب عمل می نمایند. در مطالعه موردی کمی جاری، ما پشتیبانی آماری از این موضوع را فراهم می آوریم که فرآیند ناب به عنوان مجموعه ای از فرمهای کنترلی چندگانه یا متعدد (کنترل های خروجی، رفتاری و اجتماعی) به حساب می آید که هر یک مکمل یکدیگر به حساب آمده تا قابلیت ارتقاء عملکرد را داشته باشند، بدان معنی که چنین موردی را می توان یک بسته کنترلی به حساب آورد. بنابراین، در صورتی که سطح میانگین فرمهای کنترلی افزایش یابد ارتقاء عملکرد حاصل خواهد شد، و بر این مبنا چنین عملکردی متعاقباً در صورتی قابل افزایش خواهد بود که فرمهای کنترلی در یک سطح واحد به صورت متوازن شکل گرفته و معرف یک تأثیر تکمیلی بین یکدیگر باشند. به علاوه، ما نوعی پالایش، در زمینه رویکرد آماری در ارتباط با آزمایش روش های برازندگی سیستم ها، همانند مورد تحت بررسی، از طریق ارائه یک موضوع تکمیلی، یعنی فاصله اقلیدوسی با فاصله بلوک ـ شهری، را فراهم می آوریم. بدین روش، ما قادر به نشان دادن این موضوع می باشیم که فرمهای کنترلی در سیستم ناب از یک تأثیر تکمیلی متعادل بر روی عملکرد برخوردار می باشند. درک تمیز داده شده اثر تکمیلی بین فرمهای کنترلی، ایده تعادل، در یک سازمان ناب را می توان جهت درک و آزمودن تئوری بسته کنترل عمومی تر در محتویات دیگر به کار گرفت. داده های ما شامل اطلاعات آرشیوی در یک حوزه متشکل از سالیان مختلف در سازمان ناب مشخص می باشد. سازمان نمونه ما در منطقه اسکاندیناوی دارای حدوداً ۲۰۰۰ مستخدم می باشد و کار آنها تولید اجزای کوچک الکترونیکی و فروش آنها به مشتریان تجاری است.
کلمات کلیدی:ناب، بسته کنترلی، برازندگی / زیبندگی سیستم ها، عملکرد، روش آماری، فرمهای کنترلی، برازندگی پیکربندی.
فرمهای کنترلی متعدد سازمان ناب: رویکرد برازندگی سیستمها
۱- مقدمه
از زمان معرفی سیستم ناب (Womack و همکاران، ۱۹۹۱) در سازمانهای اروپایی و ایالات متحده، بسیاری از شرکت ها اقدام به اتخاذ روش های مورد بحث نمودند. در کتاب خود، Womack و همکاران (۱۹۹۱) اقدام به انتشار نتایج آماری نمودند که نشان دهنده این موضوع می باشد که چگونه، بر مبنای یکسری از برآوردهای عملکرد متمرکز تجاری، روشهای تولید ژاپنی ها (مخصوصاً روش شرکت تویوتا) از تفوق و برتری قابل توجهی در مقایسه با روشهای دیگر در صنایع اتومبیل سازی شرکت های معاصر آمریکایی برخوردار می باشد. امروزه روش تولید به طور گسترده ای در اقصی نقاط جهان به کار گرفته می شود، شامل کشورهای اسکاندیناوی، که تحت برچسب سیستم ناب فعالیت دارند. با وجود آنکه تکنیک ها، روشها و ذهنیت های مربوط به سیستم ناب به خوبی مستند سازی شده اند. (Liker، ۲۰۰۴؛ Liker و Meier، ۲۰۰۶؛ Bicheno، ۲۰۰۴؛ Monden، ۲۰۱۰)، تحقیقات اندکی در خصوص این سیستم به عنوان یک بسته کنترلی انجام شده است.
هدف اصلی این مقاله انجام تحقیقات و تست های تجربی در این رابطه می باشد که آیا اثرات عملکرد از سیستم ناب در ارتباط با اثرات تکمیلی بین فرمهای کنترلی در یک سازمان ناب می باشد یا خیر. در این تلاش، ما نوعی درک عمیق تر را در ارتباط با ویژگی های تکمیلی در بین فرم های کنترلی در چنین سیستمی، از طریق ارائه ایده “تعادل بین فرم های کنترلی”، ارائه نمودیم، که به نظر ما جهت ارتقاء عملکرد مهم و معنی دار می باشد. ما همچنین از بینشی خاص در خصوص حاصل آوردن پیامدهای کلی تر در ارتباط با مباحث بسته کنترلی بهره گرفتیم.
ادامه این مقاله به شرح ذیل سازمان یافته است: بخش ۲ حاوی سابقه تئوریکی و رویه های پیشرفت این فرضیه می باشد. در بخش ۳، روش تحقیقاتی توصیف شده و در بخش ۴، آنالیز مربوطه ارائه می شود. بخش ۵ به نتیجه گیری می پردازد. در نهایت، ما محدودیت های مطالعه خود را ذکر کرده و به ویژگی های تحقیقاتی آتی در بخش ۶ می پردازیم.
فرمهای کنترلی متعدد سازمان ناب: رویکرد برازندگی سیستمها
۲- سابقه و توسعه فرضیه ها
تحقیقات اخیر به این حقیقت اشاره دارند که پیاده سازی فرآیند ناب شامل اعمال یک بسته کامل مکانیزم های کنترلی مختلف می باشد. بر حسب نظر Kennedy و Widener (2008)، این مکانیزم های کنترلی را می توان به سه فرم کنترل مختلف تقسیم نمود: کنترل رفتاری، کنترل خروجی و کنترل اجتماعی. به علاوه، سازمان ناب از یک جریان ارزشی مرتبط با چیدمان سازمانی استفاده می نماید که در آن منابع مورد نظر جهت گروه های تولیدی دارای جریآنهای تولیدی مشابه تخصیص یافته است.
۲ـ۱٫ اثرات آزمایشی سیستم ناب
یک درس اصلی که می بایست از مباحث Kennedy و Widener (2008) آموخت تجزیه متغیر تعریف شده یعنی سیستم ناب به متغیرهای تئوریکی متعدد می باشد، یعنی فرمهای کنترلی توصیف شده در بخش قبلی. چنین موردی به عنوان رویکرد توصیه شده به وسیله Luft و Shields (2003) برای بررسی ارتباط عملی پدیده معاصر در یک حالت مبتنی بر تئوری می باشد.
۲ـ ۲٫ ایجاد فرضیه ها
مقاله ما الهام گرفته از مطالعه موردی Kennedy و Widener (2008) و فرضیه آنها در ارتباط با سیستم ناب به عنوان یک مدل برازندگی سیستم ها همراه با فرمهای کنترلی متعدد می باشد. این فرضیه بر مبنای تحلیل های عمقی مصاحبه ها، داده های آرشیوی و بازدیدهای محلی می باشد. با این وجود، هیچگونه داده کمی، تحلیل اطلاعاتی یا برآوردهای صریح عملکرد در این مبحث شامل نشده است. بنابراین، مطالعه آنها دستورالعمل اندکی را در این ارتباط ارائه می نمایند که چگونه انحراف های عملکرد بین سازمان ها یا جریان های ارزش رخ می دهد.
فرمهای کنترلی متعدد سازمان ناب: رویکرد برازندگی سیستمها
۳- روش تحقیقاتی
ما تأثیرات عملکرد فرمهای کنترلی متعدد در یک شرکت مطالعاتی را با استفاده از برآوردهای حسابرسی توده سیستم ناب به عنوان تقریب فرم های کنترل شده بر این فرآیند را مورد بررسی قرار دادیم. این برآوردها از طریق آنالیز انحراف پروفایل ارتقاء یافته در برابر برآوردهای سود و برآورد عملکرد غیرمالی جریانهای ارزشی در این کشور مورد بررسی و آزمایش قرار گرفته اند. کلیه برآوردها استفاده شده به صورت داده های آرشیوی می باشند که به وسیله شرکت مطالعاتی ذخیره شده اند.
۳ـ۱٫ شرکت مورد مطالعه
این شرکت دارای ۲۰۰۰ مستخدم به صورت کارمند و کارگر بوده و از درآمد سالیانه اندکی بیش از ۲۵۰ میلیون یورو برخوردار می باشد. دفتر مرکزی این شرکت در اسکاندیناوی واقع است و مرکز تولیدی اصلی آن، یعنی مرکز مورد بررسی ما، در نزدیکی دفتر مرکزی واقع است.
۳ـ۲٫ مطالعه موردی منحصر به فرد کمی
کلیه داده ها از این شرکت منحصر به فرد حاصل شده و واحد آنالیز ما گروه های هفت گانه تولیدی یا جریانهای ارزشی هفت گانه این شرکت می باشند. کلیه جریانهای ارزشی تنها به عنوان تأمین کنندگان کالاهای بخش های دیگری به شمار می آیند که به عنوان بخشی از فرآیند اسمبلی تولید نهایی برای مشتریان محسوب می شوند. با اینحال گوناگونیهای اندکی بین این جریانهای ارزش وجود دارد، که البته چندان تأثیرگذار نیستند. مزیت اصلی این مورد را می توان متغیرهای کنترل خارجی که به صورت ثابت هستند درنظر گرفت (Young و Selto، ۱۹۹۳)، همانند سطح آشفتگی محیطی و عدم قطعیت. به هنگامی که اقدام به بررسی تأثیر فرمهای کنترلی به عنوان یک بسته سیستمی نمودیم، ما قابلیت مستثنی سازی عوامل احتمالی محیطی را به دست آوردیم.
۳ـ۳٫ برآورد مؤلفه های ساختاری
سه دسته بندی داده ها در این مقاله وجود دارد. برای هر هفت جریان ارزشی دارای موارد ذیل هستیم: ۱) صورت حساب های مالی داخلی، (۲) برآوردهای عملکرد غیرمالی، و (۳) حسابرسی های ناب به عنوان برآوردهای فرم های کنترلی. مورد آخری حاوی متغیرهای مستقل می باشد، در حالی که مورد اولی و دومی دربردارنده متغیرهای وابسته در فرضیه های ما هستند.
۳ـ۳ـ۱٫ برآوردهای مالی و غیرمالی عملکرد: متغیرهای وابسته
به عنوان برآوردهای عملکرد، ما دو دسته را برای هر جریان ارزش بکار می گیریم: داده های فصلی از گزارشات حسابداری داخلی حقیقی، و نگارش داده های عملکرد غیر مالی. این داده ها پوشش دهنده محدوده ای از ۲۰۰۵ الی ۲۰۰۹ می باشند. شرکت به صورت ماهیانه اقدام به ارائه گزارشات حسابداری می نماید. آمارهای غیرمالی در تقریباً زمان واقعی برای مدیران تولید و رهبران تیمی در دسترس بوده و بر مبنای نشست های هفتگی در هر سلول تولیدی مورد بحث قرار می گیرند.
۳ـ۳ـ۲٫ برآوردهای حسابرسی ناب به عنوان پارامترهای سنجشی فرمهای کنترلی: متغیرهای مستقل
سومین مجموعه اطلاعاتی گزارشات حسابرسی ناب داخلی می باشد. برآوردهای حسابرسی ناب در این مقاله جهت مشخص نمودن تقریب فرمهای کنترلی استفاده شده در محیط ناب بر مبنای Kennedy و Widener (2008) به کار گرفته شده اند. در ابتدا، ما این موضوع را تشریح می نماییم که چگونه حسابرسی ناب مورد برآورد یا اندازه گیری قرار گرفته و متعاقباً مشخص می سازیم که چگونه این موارد به عنوان برآوردهای ساختارهای فرم کنترلی به کارگرفته می شوند.
۳ـ۴٫ روشهای تست آماری
فرضیه های ما تحت رژیم برازندگی سیستمها فرمول بندی می شوند، که در آن ما دارای متغیرهای بسیاری هستیم که در تعامل با یکدیگر (متغیرهای حسابرسی ناب) بوده، که در آن ما انتظار داریم تا شرکت ها قابلیت تداوم زیست را داشته باشند (با اینحال با توجه به عملکردهای مختلف)، حتی با وجود آنکه آنها قابلیت حصول اهداف ایده آل خود را نداشته باشند. به علاوه، ما دارای داده های عملکردی در این زمینه هستیم. در چنین موقعیتی Gerdin و Greve (2004) استفاده از تحلیل انحراف پروفایل را پیشنهاد نمودند. این روش از مقاله ارائه شده به وسیله Drazin و Van de Ven نشأت گرفته است، که در آن آنها این بحث را مطرح می نمایند که تحلیل الگو (تحلیل انحراف)، به عنوان یک تکنیک مناسب آنالیز ویژگی های گشتالت سازمان در یک رویکرد برازندگی سیستم های به شمار می آید (Drazin و Van de Ven، ۱۹۸۵).
فرمهای کنترلی متعدد سازمان ناب: رویکرد برازندگی سیستمها
۴- ارائه داده ها و تحلیل نتایج آزمایشی
در این بخش، ما در ابتدا داده های خود را ارائه نموده و متعاقباً شاخص بندی الزامی انجام شده را عرضه داشته و پس از آن نتایج آزمایش انجام شده که موکد پشتیبانی آماری برای فرضیه های ۱ و ۲ می باشد را مشخص می سازیم. در ابتدا، ما پشتیبانی خود از فرضیه ۱ را با استفاده از برآورد فاصله متعارف یعنی فاصله اقلیدسی ارائه می نماییم. متعاقباً پشتیبانی فرضیه ۱ با استفاده از فاصله بلوک- شهری ارائه می شود. در نهایت پشتیبانی برای فرضیه ۲ با استفاده از یک روش نوین بررسی برآوردهای اقلیدسی و بلوک شهری انجام میگردد.
۴-۱٫ ارائه داده ها
ما می بایست اقدام به ایندکس داده های آرشیوی از شرکت مورد مطالعه به دلایل متعددی نمائیم.
کلیه ۸ برآورد عملکرد- چه به صورت مالی و چه غیرمالی- با استفاده از نقاط یکسانی در زمان به عنوان برآورد خط مبنا شاخص بندی شدند. مخصوصاً برای برآوردهای عملکرد مالی، چنین موردی به منظور غیر محتمل شمردن تاثیر جریان های ارزش با شرایط نسبتاً متفاوت بازاری انجام شد. برخی از این جریان ها سبب ایجاد محصولاتی شده و از حاشیه های فروش بالاتری به واسطه ویژگی های ارزش افزوده بیشتر محصول برخوردار می باشند.
۴-۲٫ آزمایشات رگرسیون فاصله اقلیدسی فرضیه ۱
ما آزمایشاتی را جهت تعیین این موضوع انجام دادیم که آیا همبستگی های بین فاصله اقلیدسی و هرکدام از هشت برآورد عملکرد را می توان بر مبنای انتظار به خوبی مشخص نمود. نتایج مربوطه در جدول ۳ نشان داده شده اند.
۴ـ۳٫ آزمایشات رگرسیون فاصله بلوک شهری فرضیه ۱
در این بخش، ما نسبت به آنالیز فرضیه یک بر مبنای فاصله بلوک شهری اقدام می نماییم. مزیت استفاده فاصله بلوک شهری جهت آزمایش این فرضیه عدم وجود تأثیرات تراز می باشد. فاصله اقلیدوسی ممکن است دربردارنده برخی از تأثیرات مربوط به تراز یا تعادل باشد که این مورد در فاصله بلوک شهری دیده نمی شود. این تأثیرات در بخش بعدی، یعنی بخش ۴ـ۴ ، مورد بررسی قرار می گیرند. بنابراین، به منظور پذیرش کامل فرضیه یک، ما تحلیل انحراف نیمرخ متعارف (که از فاصله اقلیدوسی استفاده می نماید) را با تحلیل انحراف نیم رخ بر مبنای فاصله بلوک شهری به کار می گیریم.
۴ـ۴٫ رویکرد جدید جهت تست برآوردهای فاصله فرضیه ۲
فاصله اقلیدوسی به کارگرفته شده در بخش ۴ـ۲ قابلیت یکپارچه سازی تراز بین فرمهای کنترلی و میانگین فاصله (مطلق) از حالت ایده آل را خواهد داشت. چنین موردی را می توان به وسیله یک مثال ساده نشان داد. بر این مبنا در نظر بگیرید که ما تنها دارای دو برآورد فرم کنترلی شامل شده می باشیم و آنها هر دو دارای یک نمره ۳ در حسابرسی ناب می باشند. در یک نقطه مختلف در زمان، نمرات ناب می توانند ۲ و ۴ نیز باشند. در هر دوی موارد، میانگین ۳ خواهد بود. حالت ایده آل دو نمره از بین ۵ نمره است. در هر دو مورد، فاصله حالت ایده آل برابر با ۴ (۲+۲ و ۳+۱) می باشد. جهت بازتاب دادن این فاصله، ما به آنچه تحت عنوان فاصله “بلوک شهری” خوانده می شود نیاز خواهیم داشت.
فرمهای کنترلی متعدد سازمان ناب: رویکرد برازندگی سیستمها
۵- نتیجه گیری
یافته های این مقاله به صورت عملکردهای تئوریکی و درعین حال اجرایی به شمار آمده و ما هر دو مؤلفه را در اینجا مورد بحث قرار می دهیم.
تحقیقات اندکی در خصوص مبحث فرم های کنترلی در سازمان ناب انجام شده است، و این موضوع علیرغم اهمیت ناب در بسیاری از سازمان های امروزی است. تا آنجائیکه اطلاع داریم، هیچ مطالعه ای تاکنون نسبت به بررسی کمی تأثیر ویژگی های تکمیلی بین فرم های کنترل مختلف در یک سازمان ناب اقدام ننموده است. Kennedy و Widener (2008) اقدام به انجام یک مطالعه موردی در این مبحث نموده است که به عنوان اولین موردی است که برازندگی سیستم های فرم های کنترلی همراه با ویژگی های تکمیلی همکوشی را عرضه داشته است (Gerdin و Greve، ۲۰۰۴). مطالعه موردی آنها با این وجود قابلیت فراهم آوردن تحلیل کمی در زمینه تأثیرات عملکرد را نداشته است. مطالعات موردی اولیه دارای مشکلاتی در زمینه فراهم آوردن تأثیر ناب در یک حالت کمی بوده اند (Selto و همکاران، ۱۹۹۵). یافته های ما مواردی را به این ویژگی تحقیقاتی اضافه نموده است. به علاوه، ما شواهدی را دال بر این موضوع یافته ایم که فرم های کنترل دارای یک ویژگی اضافه شده مطلق نمی باشند، بلکه در مقابل از یک قابلیت تکمیلی متوازن، یعنی تأثیر همکوشی در عملکرد، برخوردار می باشند. بنابراین افزایش سطح یک فرم کنترلی سبب ارتقاء عملکرد آن می گردد، در عین حال در صورتی که عدم توازن یا موارد خارج از مورد افزایش یابد، برخی از تأثیرات از فرم های کنترلی فزاینده خنثی گردیده و به طور کلی چنین موردی نشان دهنده تأثیرات تکمیلی در خصوص عملکرد می باشد. بنابراین، این مورد در صورتی بهتر می باشد که هر دوی سطح فرم کنترلی نزدیک تر به حالت ایده آل باشند، اما می تواند در صورتی که توازن بین آنها نیز به صورت برابر در یک حالت ایده آل باشد نیز از مزیت قابل توجه بهرهمند گردند. در نتیجه، یافته های ما معرف آن است که کنترل سیستم ناب را می بایست به عنوان یک بسته کنترلی مدنظر قرار داد. ما این نتیجه تجربی را به عنوان اولین مورد تعاملی خود در این مبحث مدنظر قرار می دهیم.
در نهایت، ما این موضوع را مورد خطاب قرار می دهیم که چگونه افراد دخیل می بایست یافته های ما را تفسیر نمایند، همانگونه که به وسیله Merchant (1984) مشخص شده است. این افراد در خصوص چگونگی این موضوع که متغیرهای تعریف شده بر حسب عملکرد قابلیت اضافه نمودن به عملکرد شرکتی را دارند مشکوک هستند. بنابراین، از این نقطه نظر، محققین می بایست قابلیت انجام تحقیقات بهتری در ارتباط با متغیرهای مرتبط با راهکارهای عملی و فرایندهای مربوطه را داشته باشند (که در مورد مثال سیستم ناب است) و در این راستا باید قابلیت سنجش تأثیرات عملکرد آنها به خوبی حاصل شود. یافته های آماری ما مؤکد آن می باشد که مدیران می بایست اقدام به بهینه سازی سازمان ناب خود از طریق تمرکز بر روی تراز بین فرم های کنترلی و افزایش کاربرد مناسب آنها نمایند. بنابراین، در صورتی که یک مدیر در موقعیت مناسب جهت تصمیم گیری در این ارتباط باشد که آیا قابلیت افزایش یک سطح اندک فرم کنترل را دارد و یا می تواند اقدام به افزایش سطح بالا در این رابطه نماید، لازم است تا در ابتدا مورد اولی را در نظر داشته باشد. بنابراین، با توجه به ثابت بودن تمامی عوامل، مدیر قابلیت افزایش عملکرد مالی از طریق تراز نمودن بیشتر فرم های کنترلی را خواهد داشت، بنابراین نمی توان این کار را صرفاً از طریق حصول یک سطح میانگین بالاتر فرم های کنترلی انجام داد. چنین موردی به عنوان مکمل دیدگاه Otley و Berry (1980) به شمار می آید، که بیان می دارد حسابداران نه تنها باید اقدام به برآورد هزینه و سود نمایند، بلکه باید از متغیرهای دیگر نیز در تشخیص پیامدهای خود بهره جویند. به همین دلیل، برآوردهای ناب در مطالعه ما (حسابرسی ناب) را می توان به عنوان بخشی از این متغیرها به حساب آورد.
فرمهای کنترلی متعدد سازمان ناب: رویکرد برازندگی سیستمها
۶- محدودیت ها و تحقیقات آتی
در طراحی این مطالعه در ارتباط با بررسی یک مطالعه موردی در کارخانجات می توان شاهد بروز نقاط ضعف و قوت بود. نقطه ضعف البته این مورد است که ما نمی توانیم ادعا کنیم که این مورد به عنوان یک ویژگی شاخص تجربی مطرح می باشد. از طرف دیگر، با نمونه برداری از تعداد مکفی از شرکت های ناب سبب می شود تا نوعی روش تحقیقی سطح مقطع را در این رابطه مدنظر قرار داده و در نتیجه تکیه بیشتری بر روی مطالب ارائه شده از سوی پاسخ دهندگان داشته باشیم. مزیت رویکرد ما دسترسی به مقادیر بسیار غنی داده های آرشیوی می باشد که در خلال سالیان متمادی گسترش یافته و با استفاده از ابزارهای سنجشی یکسان در خلال سالیان متمادی جمع آوری گردیده است (همانند کاربرد حسابرسی ناب و استفاده از حاشیه های مشارکت ردیفی)، مخصوصاً آن دسته از ابزارهایی که برای اهداف تحقیقاتی ایجاد نشده اند. در نتیجه، قابلیت اطمینان یا پایایی بسیار بالا می باشد. با این حال، یک بررسی سطح مقطع با قابلیت مخاطب قراردهی برخی از فرضیه های مشابه را می توان به عنوان یک مؤلفه قابل توجه از نقطه نظر اعتبار خارجی مدنظر قرار داد. با ایجاد پلی بین این نوعی از مطالعات می توان قطعاً به نوعی ارتقاء در زمینه اعتبار مطالب، در صورت حصول نتایج سازگار و پایدار، دست یافت.
با استفاده از فاصله اقلیدوسی در یک مدل رگرسیون با شاخص های عملکرد به عنوان متغیرهای وابسته خود سبب ایجاد برخی از محدودیت ها شده است. علیرغم توصیه شدن به عنوان بهترین تکنیک آماری برای مخاطب قرار دادن مدل برازندگی سیستمی (Gerdin و Greve، ۲۰۰۴)، قابلیت آن جهت برآورد تأثیر متغیرهای واحد تا اندازه ای محدود است (Drazin و Van de Ven، ۱۹۸۵). با این وجود، این روش برای مدلهای برازندگی سیستمی مناسب بوده و بر روی تأثیر یک بسته بندی (گروه) از متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته تمرکز دارد، به جای تأثیر متغیرهای مستقل واحد.
محدودیت مطالعه ما آن است که ما نمی توانیم ادعا نماییم که توانسته ایم نوعی ارتباطات علی را بین فرم های کنترلی و عملکرد بیابیم. ما تنها می توانیم این ادعا را مطرح نماییم که روابط آماری معنی داری بین مجموعه های اطلاعاتی را یافته ایم. با این وجود، ما با استفاده از بازیگران سازمانی در این عرصه قابلیت اعتبار سنجی نتایج به منظور تست این موضوع را داشته ایم که آیا آنها دارای تطابق با مفاهیم و ادراک های مرتبط در این زمینه هستند که چگونه برنامه نابی آنها قابلیت تأثیرگذاری بر روی عملکرد را خواهد داشت. این بازیگران به تأثیرات همکوشی که خود حاصل آمده از بسته نمرات حسابرسی ناب و کاربرد آن بر روی عملکرد می باشد عقیده دارند، اما آنها هرگز از تکنیک های آماری پیچیده برای تست این موضوع استفاده ننموده اند.
فرمهای کنترلی متعدد سازمان ناب: رویکرد برازندگی سیستمها
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.
