الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه(شماره حساب)ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.comشامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر --مقالات آماده سفارش داده شده پس از تایید به ایمیل شما ارسال خواهند شد.
قیمت
قیمت این مقاله: 25000 تومان
(ایران ترجمه - irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
راههای متعددی برای تعریف عبارتهای «کارآفرین» و «کارآفرینی» وجود دارد. این عبارات همانند «جامعه» و «دموکراسی» سالها فکر دانشمندان و تئوری پردازان را به خود مشغول داشته است. اما اکثر می خواهیم بدانیم که این عبارات در مفهوم گسترده چه معنایی را القا نموده و بر این اساس زمان بسیاری را برای پرداختن به نکات ظریف و اختلافات جزئی آن صرف نمی‌کنیم. در هر حال با توجه به علاقه مفرط به کارآفرینی بعنوان سیاست عمومی و استراتژی توسعه اقتصادی جامعه، لازم است تا مشخص شود که می‌بایست پیرامون چه چیزی در این خصوص صحبت کرده و چرا این امر چنین مهم می‌باشد. حتی شنیدن عباراتی عجیب نظیر «کارآفریناسیون» یا «کارآفرینالیسم» نیز هیچ فایده ای نداشته و حتی گفتن و الفاظ چنین واژه‌هایی نیز مشکل می‌نماید. بر این اساس، شخصاً ترجیح می‌دهم که این کلمات را به شکل ساده بیان کنم.
کارآفرینان: افرادی بشمار می‌آیند که کاری را ایجاد کرده و یا آن را گسترش می‌دهند.
کارآفرینی: فرآیندی است که در آن کارآفرینان انجام کاری را بر عهده گرفته و یا آن را گسترش می دهند.
توسعه کارآفرینی: به آن دسته از زیربنای سیاستها، مهارت‌های عمومی و اختصاصی اشاره دارد که کارآفرینی را تسریع کرده و آن را حمایت می کند.
کارآفرینی تگزاس : توسعه فرصتهای اقتصادی
اما لازم است در اینجا توضیحات و تفکیکهایی صورت گیرد. دیکشنری وبستر کلمه کارآفرین (entrepreneur) را بدین شکل تعبیر می‌کند: « شخصی که تجارت یا شغلی را سازماندهی کرده و مدیریت می‌کند وبه خاطر منافع حاصله از آن کار ریسک آن را نیز تقبل می‌نماید.»
« کارآفرینان بقا » که برای تکمیل درآمد خود به ایجاد کار روی می‌آورند، چرا که گزینه‌های اندکی در اختیار آنها می‌باشد. در برخی از مواقع از این مورد تحت عنوان «کارآفرینان با شرایط الزام» نیز نام برده می‌شود. این موارد غالباً به مناطقی مرتبط می‌شود که در آنها تغییرات یا جابجائیهای مهم اقتصادی، از جمله توقف کارخانه، رخ داده است، و یا مرتبط با مناطقی می‌گردد که دارای ضرر و زیان طولانی مدت در اقتصاد خود هستند، نظیر بسیاری از همسایگان داخل- شهری و یا مناطق روستایی دور افتاده.
«کارآفرینان سبک زندگی» شامل افرادی هستند که خوداشتغالی را برگزیده اند، زیرا دیگر نمی خواهند برای کسی کار کنند، یا بواسطه آنکه توازن بهتری میان کار و تقاضای افراد خانه را می‌توانند بوجود آورند، و یا به این دلیل که آنها را قادر می سازد تا در جوامعی بمانند که وابستگی بیشتری به آن دارند. در این بخش معمولاً به فراهم کردن زندگی برای کارآفرین و خانواده وی توجه می‌شود. این مورد تحت عنوان تجارت «مامان و پاپا» نامیده می شود که در هر بخش اقتصاد یافت شده و به هر حال رایج ترین مورد از کوچکترین تجارت به حساب می آید.
«کارآفرینان رشد» افرادی هستند که با انگیزه رشد و توسعه تجارت کار می‌کنند، بنابراین می‌توانند در جامعه خود شغل و سرمایه ایجاد کنند. از دیدگاه آنها، این روال بعنوان هدفی جذاب مطرح می‌باشد، اما تنها بخشی از این دیدگاه را می‌توان بر حسب محصول و فرآیندها و همچنین خدمات نوآوری بعنوان پدیده کارآفرینی تجسم نمود، و بخش بیشتری از آن در رده اپراتورهای تجاری قرار می‌گیرند تا کارآفرینان حقیقی.
کارآفرینی تگزاس : توسعه فرصتهای اقتصادی
«کارآفرینان زنجیره‌ای» افرادی هستند که از فرآیند ایجاد شغل لذت برده و در طول عمر خود چندین تجارت و شغل را بوجود آورده و غالباً شانس خود را در انجام کار آزمایش می‌کنند. این گروه، افرادی بلند پرواز و از گونه نادر در جامعه هستند و زمانیکه عزم به توسعه کارآفرینی می‌کنند، آمال و آرزوهای خود را در اکثر زمینه‌ها بروز می‌دهند.
یکی از چالشها در بحث پیرامون کارآفرینی، مخصوصاً برای اشخاصی که در زمینه توسعه اقتصادی و مشاغل کوچک کار می‌کنند، آن است که غالباً واکنشی در این خصوص وجود دارد که کارآفرینی را بصورت ذیل تشریح می‌کنند: «کارآفرینی تنها یک مفهوم خیالی برای اموری است که ما در طی دهه‌ها انجام داده‌ایم.» شاید در برخی از موارد این تعریف صادق باشد، اما حتم دارم که در غالب موارد چنین چیزی صادق نیست.
این مراحل عبارتند از ۱) اکتشاف، در این مرحله کارآفرین ایده‌هایی را بوجود آورده، فرصتهایی را مورد شناسایی قرار داده و عملی شدن ایده‌ها، شرایط بازار و مخاطرات کار را تعیین می‌کند. ۲) گسترش یا توسعه مفهوم، در این قسمت کارآفرین اقدام به برنامه‌ریزی موارد مرتبط با کار نموده، با استفاده از طراحی تجاری، منابع مورد نیاز را تشخیص داده و راهکارهایی را برای نفوذ به بازار و حمایت از سرمایه عقلانی مشخص می‌سازد. ۳) منبع یابی، در این مرحله کارآفرین منابع مالی، انسانی و سرمایه را که برای شروع کار جامعه لازم است تعیین کرده و مهیا می‌نماید. ۴) واقعیت دادن یا تبدیل به ارزش نمودن، در اینجا کارآفرین، اقدامات مربوطه را انجام داده و برای نائل شدن به اهداف و مقاصد از منابع مد نظر استفاده می کند و ۵) نتیجه گیری، در این مرحله، کارآفرین درباره ترقی، توسعه یا حتی خاتمه کار تصمیم می گیرد.
بنابراین اکنون زمینه کافی را در این خصوص که کارآفرینی چیست بدست آورده‌ایم اما کارآفرینی به چه کار می‌آید و چرا دارای اهمیت است؟
کارآفرینی تگزاس : توسعه فرصتهای اقتصادی
چنانچه قبلا متذکر شدم، کارآفرینی حائز اهمیت است، زیرا موتور کار و سرمایه در ایالات متحده به شمار رفته، منبع اکثر اختراعات و ابتکارات در اقتصاد ما بوده و بدین ترتیب ریشه در رقابت‌های بین المللی ما دارد.
موارد نظارتی کارآفرینی جهانی (GEM) که هر ساله از سوی کالج بابسون و مدرسه تجاری لندن آماده می شود، نشان داده است که ایالات متحده هفتمین و بالاترین میزان فعالیت‌های کارآفرینی را در بین ۳۱ کشور بخود اختصاص داده و همچنین بالاترین میزان را در میان کشورهای گروه G7 دارا بوده است.
کارآفرینی تگزاس : توسعه فرصتهای اقتصادی
از این پروژه ۳ درس مهم آموختم : I learned three major lessons from this project.
اول... این پیشنهادات نشان دهنده تعهد زیاد، خلاقیت و منابع سرشار می‌باشد که از سوی افراد، جوامع و سازمانها در بخش روستایی آمریکا بوجود آمده است. به نظر می‌رسد که موضوع کارآفرینی و مشارکت موسسه‌ای و ناحیه‌ای، انگیزه‌ای را فراهم می‌آورد تا در خصوص چگونگی مشارکت نواحی روستایی، در وضعیت اقتصادی آینده خود، به تفکر بپردازیم. کارآفرینی در میان مناطق مختلف جغرافیایی، نژادها و فرهنگهای گوناگونی که مناطق روستایی آمریکا را می‌سازند، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. به نظر می‌رسد فراخوان مناطق و موسسات مختلف به منظور جستجوی آینده‌ای مشترک و درخشان و همچنین استفاده بهینه از منابع مالی و انسانی، سبب می‌شود تا رقابت‌های مخرب و کوته فکرانه به منافع رقابتی ملی و ناحیه‌ای جدید و سازنده تغییر یابند.
دوم... به نظر می‌رسد اصول و مفاهیمی که پروژه بر اساس آن طراحی شده است، آزمون رسیدگی دقیق را برای این موارد شکل داده است. با یک زمان بندی نسبتاً غیر واقعی ده هفته‌ای، طیف گسترده‌ای از سازمانها و اشخاص مختلف با سوابق گوناگون آماده گشتنه‌اند تا رابطه و کارآیی روشی، که بر مبنای مشتری محوری، ناحیه‌گرایی، شمول منطقه‌ای و اثر گذاری می‌باشد، را مورد تست و بررسی قرار دهند.
سوم... در حالیکه این فرآیند تمرکز شدیدی بر توسعه کارآفرینی دارد، اما دلالت بسیاری را نیز بر حاکمیت روستایی ارائه می‌نماید. اصل ضرورت مشارکت، جوامع را وادار نموده است تا ضرورت مشارکت بخشهای دولتی و خصوصی و غیرانتفاعی را درک نموده و راههایی را برای ارائه کار دسته جمعی، و مشارکت بین شرکتها، کارشناسان، منابع و گذشتن از موانع اخلاقی و قومی مورد بررسی قرار دهند. بسیاری از این پیشنهادات، فشار قابل توجهی، برای شامل نمودن افراد جوان که بصورت طبیعی خارج از پروسه تصمیم‌سازی قرار دارند، را عرضه می‌دارند. اگر این مساله در مورد کارآفرینی صحت داشته باشد، که عموماً تحت عنوان فردگرایی در فعالیتها از آن یاد می‌شود، بنابر این می‌توان از آنها در تمامی موارد سیاستها، برنامه‌ها و خدمات در مناطق روستایی آمریکا استفاده نمود.
نهایتاً، درحالیکه تگزاس در خصوص روالهای مرتبط با کارآفرینی بصورت جاه‌طلبانه‌ای به پیش می‌تازد و دارای تمرکز ویژه‌ای بر روی مناطق وسیعی از نواحی خارج شهری می‌باشد، لازم است تا سه اصل توسعه کارآفرینی، که برای پروژه سیستمهای توسعه کارآفرینی مورد استفاده قرار دادیم، را مورد تایید قرار دهم. شاید این امر کمکی باشد تا پیوستگی بیانات و موارد بیان شده توسط اینجانب حفظ شده و در ضمن، مضمونی را برای تداوم روال این کنفرانس ارائه نماید.
اول... کارآفرین را به عنوان مرکز سیاست و برنامه برگزینید، نه یک مشتری که به او خدماتی را ارائه داده یا می‌فروشید. مراحلی را در نظر گیرید که میان کارآفرینان و سطوح متفاوت نیاز و مهارت آن تمایز قائل شود. بر این اساس، سعی نمائید نسبت به سازماندهی و تعمیم مواردی چون آرایه‌های آموزشی، همکاری فنی، دستیابی به سرمایه و دیگر خدمات به یک سیستم جامع و یکپارچه و جایگزین نمودن آن با وضعیت آشفته برنامه‌هایی که از عدم مشارکت و عدم تمایز رنج می‌برند اقدام نمائید. به پتانسیل کارآفرینانی که دارای نژادهای مختلف، سیستمهای آموزشی گوناگون، مناطق جغرافیایی متفاوت و سن و جنس متفاوتی هستند دست یافته و از ادوات شناختی برای درک تمایزها استفاده کرده و هرگز موردی را مستثنی و خارج از قاعده بشمار نیاورید.
دوم... شناسایی اهمیت مضمون فوری برای کارآفرینی جامعه، هر چه کارآفرینی و اشتغال جامعه بیشتر باشد، امکان دستیابی به موفقیت برای افراد کار آفرین بیشتراست. جوامع به ابزار و منابعی نیاز دارند تا سرمایه‌های موجود را شناسایی کرده تا بر این اساس نسبت به اتخاذ تصمیمات درست، آموزش مطلوب و اختراع محصولات مورد نیاز اقدام کنند. بر این اساس، نه تنها افراد خاص، بلکه کلیه بخشهای جامعه می‌توانند مشارکت داشته باشند.
سوم… شامل نمودن یک منطقه بعنوان واحدی برای رقابت اقتصادی. لازم است تا کارآفرینان به نیروهای محرک اقتصادی یک ناحیه، بازار و شبکه‌های پشتبان، دست یابند. حوزه‌ها یا قلمروهای سیاسی، بندرت از منطق اقتصادی سود برده و تعداد اندکی از آنها دارای منابع لازم برای بهره بردن از فرصتها و نیازها می‌باشند. مشارکت ناحیه‌ای بسیار مهم بوده و کلیه سطوح دولتی و همچنین بخشهای خصوصی، موسسات آموزشی و غیرانتفاعی و دیگر گروههای ذی‌نفوذ را در بر می‌گیرد. تمایزات خودسرانه بین منافع شهری و روستایی، مسئله فرصتهای عمومی یکسان و برابر را در هاله‌ای از ابهام فرو برده و از تحصیل راه‌حلهای منطقه‌ای جلوگیری می‌کند.
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.
