مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

طراحی بهینه لرزه ای جداگر اصطکاکی پاندولی گسل زمین

طراحی بهینه لرزه ای جداگر اصطکاکی پاندولی گسل زمین

طراحی بهینه لرزه ای جداگر اصطکاکی پاندولی گسل زمین – ایران ترجمه – Irantarjomeh

مقالات ترجمه شده آماده گروه راه – ساختمان، معماری، عمران
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی

مقالات

چگونگی سفارش مقاله

الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه(شماره حساب)ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.comشامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر --مقالات آماده سفارش داده شده پس از تایید به ایمیل شما ارسال خواهند شد.

قیمت

قیمت این مقاله: 68000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)

توضیح

بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.

مقالات ترجمه شده راه و ساختمان، معماری، عمران، ایران ترجمه - irantarjomeh
شماره
۹۶
کد مقاله
CVL96
مترجم
گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh
نام فارسی
طراحی بهینه لرزه ای جداگر اصطکاکی پاندولی سه گانه تحت اثر حرکات شبه پالسی نزدیک- گسل زمین
نام انگلیسی
Seismic optimum design of triple friction pendulum bearing subjected to near-fault pulse-like ground motions
تعداد صفحه به فارسی
۵۸
تعداد صفحه به انگلیسی
۱۶
کلمات کلیدی به فارسی
جداسازی لرزه ای, جداگر اصطکاکی پاندولی سه گانه, حرکت زمین نزدیک – گسل, الگوریتم ژنتیک, بهینه سازی
کلمات کلیدی به انگلیسی
Seismic isolation, Triple friction pendulum, Near-fault ground motion, Genetic algorithm, Optimization
مرجع به فارسی
کاربردهای مهندسی
دپارتمان مهندسی راه و ساختمان و مهندسی محیط زیست؛ دانشگاه امیرکبیر، ایران
اسپرینگر
مرجع به انگلیسی
INDUSTRIAL APPLICATION; epartment of Civil and Environmental Engineering, Amirkabir; University of Technology, Tehran, Iran; Springer
کشور
ایران

طراحی بهینه لرزه ای جداگر اصطکاکی پاندولی سه گانه تحت اثر حرکات شبه پالسی نزدیک- گسل زمین

چکیده
جداگر / تکیه گاه پاندولی سه گانه (TFPF) به عنوان یک جداساز لرزه ای[۱] جدید موجب ایجاد ترکیبات مختلف سختی و میرایی در طی حرکت خود می شود. رفتار تطبیق پذیر TFPB ها به عنوان یکی از رویکرد های جداسازی لرزه ای در حرکات نزدیک – گسل زمین محسوب می شود. انتخاب متغیرهای طراحی TFPB ها (شعاع انحنا، ضرائب اصطکاک و ظرفیت جابجایی سطوح لغزنده) فرآیندی پیچیده محسوب شده در حالی که یافتن ترکیبی بهینه از این متغیرها بستگی به مشخصات حرکت زمین و شرایط عملکرد لرزه ای سازه اصلی دارد. در این مقاله ابتدا تحلیل های دینامیکی غیرخطی به صورت جامع جهت شناسایی تاثیر متغیرهای طراحی بر پاسخ سازه اصلی انجام می شود (شتاب بام و تغییر مکان در سطح جداشده). سپس یک روش بهینه سازی عددی بر مبنای الگوریتم های ژنتیک (GA) به منظور تعیین مقادیر بهینه متغیرهای طراحی که موجب به حداقل رسیدن تقاضا های سازه اصلی می شود، ارائه می گردد. در این فرآیند، از حرکات نزدیک – گسل زمین[۲] با محدوده های دوره تناوب های پالسی و سطوح خطر به عنوان تحریک های اعمالی استفاده می شود. بر اساس نتایج GA، متغیرهای طراحی بهینه استخراج شده TFPB دارای محدوده های مجزایی برای پاسخ های هدف مختلف مانند دریفت طبقه و تغییرمکان[۳] TFPB می باشند. بنابراین توابع پاسخ (توابع هدف) به منظور ایجاد یک تابع مناسب جدید با یکدیگر ترکیب می شوند. می توان از روش بهینه سازی پیشنهادی جهت تعیین متغیرهای طراحی و محدوده های طراحی به منظور بررسی بسیاری دیگر از سازه ها با رفتار هایی مشابه استفاده کرد.
 

کلمات کلیدی: جداسازی لرزه ای، جداگر اصطکاکی پاندولی سه گانه، حرکت زمین نزدیک گسل، الگوریتم ژنتیک، بهینه سازی

 

طراحی بهینه لرزه ای جداگر اصطکاکی پاندولی گسل زمین

 

 ۱- مقدمه
پس از وقوع خرابی های گسترده در سازه های مهندسی ناشی از مجاورت با منابع لرزه ای (برترو و همکاران ۱۹۷۸؛ علوی و کراوینکلر ۲۰۰۱؛ یانگ و همکاران ۲۰۰۵)، بسیاری از تحقیقات به منظور مطالعه ماهیت حرکت زمین در فواصل نزدیک به گسل ها ارائه شدند (هال و همکاران ۱۹۹۵). در واقع، گستره ای از مشخصات برای این نوع از حرکات زمین وجود دارد که به مهندسین در یافتن تکنولوژی های پیشرفته به منظور بهبود مقاومت لرزه ای سازه ها در برابر این ارتعاشات کمک شایانی کرده است. یک از تکنولوژی های کاربردی، جداسازی لرزه ای می باشد که دارای کاربرد های گسترده و روش های ساخت متفاوت می باشد. در میان انواع جداساز های اجرا شده، سیستم پاندولی اصطکاکی (FPS)، نسل اول جداساز های مقعر اصطکاکی به عنوان یکی از بهترین سیستم های جداساز محسوب می شود که توسط زایاس در سال ۱۹۸۶ اختراع شده است (زایاس و همکاران ۱۹۹۰). این سیستم شامل یک سطح لغزنده مقعر کروی و یک لغزنده به عنوان یک تکیه گاه می باشد که به عنوان میراگر موجب ایجاد اصطکاک می شود. با توجه به بار ثقلی از طرف سازه به سطح مقعر، FPS می تواند یک نیروی نگه دارنده را که موجب کاهش تغییر مکان باقی مانده می گردد، اعمال کند. سطح مقعر کروی یک دوره تناوب ارتعاشی ثابت را برای سازه جداسازی شده با توجه به شعاع انحنا سطح لغزنده ایجاد می کند. با این حال، تحت دوره تناوب های طولانی حرکات نزدیک – گسل زمین، کارایی FPS به دلیل دامنه های زیاد حرکت زمین آن (جنگید ۲۰۰۵، مورد تردید خواهد بود. می توان این مشکل را با اضافه کردن چندین میراگر جایگزین در سطح جداسازی شده برطرف نمود. با این حال میراگر های جایگزین موجب افزایش شتاب کف و خرابی تجهیزات حساس حتی در صورت وقوع زلزله های با شدت کم می گردند.
در این خصوص، تکیه گاه پاندولی چندگانه مانند تکیه گاه پاندولی دوگانه و سه گانه (DFPB،TFPB) ارائه شده اند به نحوی که به صورت همزمان موجب محدود شدن تغییرمکان پایه و شتاب کف با اعمال سختی و میرایی متغیر در طی حرکت خود می شوند (سای و همکاران ۲۰۰۴). TFPB این امکان را به مهندسان می دهند (شکل ۱a)، تا ترکیب مطلوب سختی و میرایی را در سطوح مشخص تحریک انتخاب نموده و چندین هدف عملکردی را که به دست آوردن آنها در صورت استفاده از سیستم های جداساز پایه معمول امکان پذیر نبود، به دست آورند (فنز و کونستانتینو ۲۰۰۸، ملک زاده و تقی خانی ۲۰۱۲).
انتخاب یک مجموعه بهینه از متغیرهای طراحی در TFPB مانند شعاع انحنا، ضرائب اصطکاک و ظرفیت های تغییر مکان هر سطح مقعر به عنوان یک وظیفه فرعی محسوب می شود، زیرا مقادیر بهینه آنها بستگی به مشخصات حرکت زمین اعمالی و سطح عملکرد لرزه ای[۴] مطلوب سازه دارد.

 

طراحی بهینه لرزه ای جداگر اصطکاکی پاندولی گسل زمین

 

۲- جدا سازهای پاندولی اصطکاکی سه گانه تطبیق پذیر (TFPB)
جداسازهای / تکیه گاه پاندولی اصطکاکی سه گانه (شکل ۱a) متشکل از چهار سطح مقعر فولادی ضد زنگ می باشد که توسط یک لغزنده صلب داخلی از یکدیگر جدا شده اند. هر چهار سطح به وسیله یک ماده لغزنده غیر فلزی پوشانده شده اند. مطابق شکل ۱a،  فاصله شعاعی بین نقطه لولا (چرخش) و سطح i بوده و  ضریب اصطکاک در سطح لغزنده می باشد. در طی حرکت، ترکیب داخلی این تکیه گاه ها موجب ایجاد لغزش در ترکیبات مختلف سطوح می گردند که موجب تغییر در سختی و میرایی می شوند (فنز و کونستانتینو ۲۰۰۸). مراحل مختلف لغزش که مرتبط با TFPB تطبیق پذیر در طی سطوح مختلف تحریک می باشند، به صورت زیر تعریف شده اند (شکل ۱b):

طراحی بهینه لرزه ای جداگر اصطکاکی پاندولی گسل زمین

 

 ۳- مدل سازی عددی و صحت سنجی
شکل ۳ نشان دهنده یک تصویر شماتیک یک سازه یک طبقه می باشد که به منظور مدل سازی عددی TFPB در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. مطابق شکل، فرض می شود که سازه یک مدل یک درجه آزادی باشد. تحقیق بر روی رفتار ساختمان های جداسازی شده با طبقه های کوتاه و متوسط نشان داده است که اثر مشخصات دینامیکی سازه بر روی عملکرد لرزه ای سیستم های جداسازی شده قابل اغماض می باشد (کلی و نعیم ۱۹۹۹). تنها حالتی که در آن مشخصات دینامیکی ساز بر روی رفتار جداساز لرزه ای تاثیر می گذارد، ساختمان های بلند یا سازه هایی می باشند که از تکیه گاه های با میرایی بالا استفاده می کنند. در هر دو حالت، هدف از استفاده از جداسازی لرزه ای، توزیع انرژی به جای افزایش دوره تناوب می باشد. به منظور بهینه سازی TFPB در سیستم های جداساز معمول (ساختمان های جداسازی شده متوسط با میرایی معمولی)، مدل یک درجه آزادی رفتار دینامیکی این سیستم ها را پیش بینی کرده و مود های ارتعاشی بالاتر را در مدل های چند درجه آزادی اعمال کرده است.
 ۴- حرکات قائم زمین
رفتار نامشخص جداساز های لرزه ای معمول تحت دامنه بزرگی از سرعت و دوره تناوب طولانی حرکات نزدیک – گسل زمین به عنوان علت اصلی مطالعه نحوه انتخاب ترکیبی از سختی و میرایی در TFPB جهت شناخت رفتار مناسب به شمار می آیند. به دلیل رفتار هیسترتیک پیچیده TFPB و نقش متغیرهای طراحی در این رفتار، باید از تحلیل تاریخچه زمانی در فرآیند بهینه سازی استفاده کرد. بر این اساس، انتخاب حرکات زمین در این تحقیق که نشان دهنده طیف گسترده ای از دامنه و دوره تناوب ضربه حرکت نزدیک – گسل زمین باشند، از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. جدول ۳ نشان دهنده فهرستی از حرکات نزدیک – گسل شبه پالسی انتخاب شده در این تحقیق می باشد. در این جدول، هفت نگاشت با دوره تناوب های پالسی بین ۱ و ۷ ثانیه جهت در برگرفتن طیف وسیعی از دوره تناوب های پالسی در حرکات نزدیک – گسل زمین انتخاب شده اند. این حرکات زمین از پایگاه داده PEER-NGA بر اساس مطالعات بیکر در سال ۲۰۰۷ انتخاب شده اند (بیکر ۲۰۰۷).
 

۵-  تحلیل درجه حساسیت

تحلیل درجه حساسیت به منظور تعیین نحوه تاثیر گذاری متغیرهای مستقل طراحی بر پاسخ های وابسته تحت حرکات شدید لرزه ای مورد استفاده قرار گرفته است. از این تکنیک با مرزهای مشخص برای هر متغیر طراحی مطابق با محدوده های اجرایی موجود برای ساختمان ها استفاده شده است. تحلیل درجه حساسیت راهی جهت تصمیم گیری در مورد انتخاب آن دسته از متغیرهای طراحی می باشد که دارای نقش کلیدی در طراحی بهینه TFPB می باشند. این تکنیک می تواند نحوه تاثیر گذاری تغییرات در متغیرهای طراحی TFPB بر متغیرهای هدف از قبیل تغییر مکان پایه و شتاب بام سازه جداسازی شده را تعیین کند. در این قسمت برای تحلیل درجه حساسیت از هفت متغیر طراحی مستقل TFPB جهت مشاهده پاسخ سازه تحت هفت حرکت شبه پالسی زمین در سه سطح طراحی زلزله استفاده شده است (MCE، DBE و SLE). متغیرهای انتخاب شده عبارتند از:

 

۶- نتایج درجه حساسیت
۶-۱٫ حداکثر تغییر مکان نسبی طبقه (MRSD)
حداکثر تغییر مکان نسبی طبقه (MRSD) به عنوان یکی از تقاضاهای لرزه ای رایج جهت ارزیابی عملکرد لرزه ای سازه ها محسوب می شود. بر این اساس، بررسی اثر تغییرات متغیرهای طراحی TFPB بر MRSD سازه موجب ارائه یک نگرش کلی در مورد عملکرد لرزه ای یک سازه جداسازی شده می گردد. شکل ۷ نشان دهنده حداکثر تغییرمکان نسبی طبقه (MRSD) تحت نگاشت حرکت زمین شماره۱ در برابر تغییرات شتاب موثر انحنای سطوح لغزنده ۱ و ۴ می باشد، در حالی که متغیرهای دیگر طراحی TFPB ثابت می باشند. در این شکل MRSD در مقدار حداکثر خود ارائه شده و تغییرات آن برای سه سطح خطر ترسیم شده است. مطابق شکل، تغییرات MRSD تعدیل شده نشان دهنده روند های مختلف برای سه سطح خطر می باشند که نشان دهنده رفتار متفاوت TFPB تحت سطوح مختلف تحریک می باشند. جهت خلاصه کردن تحلیل درجه حساسیت TFPB تحت هفت حرکت زمین، مقدار نسبی MRSD نسبت به مقدار میانگین آن با γ  تعریف شده است:
۶-۲٫ حداکثر شتاب کف افقی (MHFA)
مهندسین به صورت گسترده از MHFA جهت برآورد آسیب پذیری المان های غیرسازه ای حساس استفاده می کنند. با توجه به این که یکی از کاربرد های اصلی سیستم جداساز لرزه ای، محافظت از عناصر غیرسازه ای در سازه ها می باشد، بررسی درجه حساسیت MHFA ناشی از تغییرات متغیرهای TFPB از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. در این تحقیق، فرض شده است که سازه به صورت یک سازه با درجه آزادی واحد عمل می کند. بنابراین با توجه به این حقیقت که مود صلب به عنوان مود ارتعاشی حاکم سازه های جداساز محسوب می شود، شتاب کف تابع خطی از تغییر مکان نسبی طبقه سازه محسوب می شود. می توان این موضوع را در شکل ۸ که به مقایسه درجه حساسیت MRSD و MHFA برای نگاشت شماره ۵ می پردازد، مشاهده کرد. بنابراین، MHFA به عنوان یک تابع هدف مستقل محسوب نشده و اثر متغیرهای طراحی بر MHFA در تحلیل درجه حساسیت و فرآیند بهینه سازی در نظر گرفته نشده است.
۶-۳٫ حداکثر تغییر مکان در تراز جداساز (MDIL)
در سازه های جداساز لرزه ای، تغییر مکان حداکثر در تراز جداساز (MIDL) به عنوان یک معیار متغیر محسوب می شود که موجب کنترل اندازه گودبرداری اطراف ساختمان می گردد. در نتیجه اثر تغییرات متغیرهای طراحی TFPB بر MIDL حائز اهمیت می باشد. شکل ۹ نشان دهنده درجه حساسیت MDIL تحت نگاشت حرکت زمین شماره ۶ برای سه سطح خطر هنگامی که  متغیر بوده و دیگر متغیر های طراحی TFPB ثابت هستند، می باشد.
۶-۴٫ خلاصه ای از نتایج تحلیل درجه حساسیت
تحلیل درجه حساسیت برای شش متغیر طراحی دیگر (، ، ، ، ، ) در جدول ۷ خلاصه شده است. در این جدول درجه حساسیت MRSD و MDIL ناشی از تغییر متغیرهای طراحی با استفاده از پارامتر γ نشان داده شده است.

طراحی بهینه لرزه ای جداگر اصطکاکی پاندولی گسل زمین

 

 ۷- تحلیل بهینه TFPB با استفاده از الگوریتم ژنتیک (GA)
الگوریتم ژنتیک (GA) یک ابزار تحقیقاتی بهینه سازی هیوریستیک می باشد که موجب تقلیل فرآیند ارزیابی طبیعی می شود. این تحلیل بر مبنای این ایده می باشد که نتایج فرآیند های طبیعی بهینه بوده و همچنین روش بازتولید در ارزیابی طبیعی نیز بهینه می باشد. در GA مجموعه ای از راه حل های ممکن (راه حل های جمعیتی یا کاندیدا) در نظر گرفته شده و سپس جواب های بهتر با استفاده از روش های نمونه برداری انتخاب می شوند. کروموزوم های انتخابی همیشه به عنوان کروموزوم هایی با بهترین تابع برازش به شمار نمی آیند. با اعمال فرآیند های مشابه مانند کراس اور بر روی جواب های انتخابی، در مرحله بعد مجموعه جدیدی از جواب ها به عنوان یک زایش جدید تولید می شوند. این گام ها تا رسیدن به زایش های پیشرفته با بهترین برازش متوسط ادامه می یابد. در انتها، بهترین کروموزوم از نسل ها با حداکثر برازش در مسئله به عنوان جواب بهینه انتخاب می شود (گلدبرگ ۱۹۸۹).
۷-۱٫ تعریف مسئله و فرضیات
در سازه های جداسازی شده کوتاه و بلند، پاسخ سازی به صورت کلی تحت تاثیر مشخصات سازه نمی باشد. تاثیر گذار ترین پارامتر سازه ها که به صورت مستقیم بر دوره تناوب ارتعاشی مود اول تاثیر می گذارد، جرم های کلی طبقه می باشند. اما تنها مشخصه تکیه گاه های پاندولی که بر دوره تناوب ارتعاشی مود اول حاکم می شود، شعاع سطح لغزش می باشد. این موضوع موجب ایجاد تفاوت تکیه گاه های مقعر اصطکاکی از دیگر انواع سیستم های جداساز مانند جداساز های الاستومری که در آن دوره تناوب ارتعاش سازه تابعی از جرم کل سازه و سختی سیستم جداساز می باشد، می گردد.
۷-۲٫ تغییرات متغیرهای بهینه طراحی
شعاع موثر بهینه سطوح لغزنده ۱ و۴،
نتایج فرآیند بهینه سازی  که موجب حداقل شدن تابع برازش (MRSD) می شوند برای سه سطح خطر لرزه ای (MCE، DBE و SLE) در شکل ۱۱ ترسیم شده اند. مطابق شکل، محور X نشان دهنده دوره تناوب پالسی نگاشت های حرکت زمین مطابق با جدول ۳ می باشد. این دوره های تناوب پالسی از ۱ تا ۷ ثانیه متغیر می باشد. می توان نتیجه گرفت که برای سطوح خطر مختلف، مقادیر بهینه  در محدوده کوچکی بوده و دارای روند تغییر مشابه می باشند.
شعاع موثر بهینه سطوح لغزنده ۲ و۳،
در مورد شعاع انحنای موثر سطوح ۲و ۳، مطابق شکل ۱۴، هیچ روند خاصی از تغییرات برای مقادیر بهینه که موجب حداقل شدن MRSD می گردند، مشاهده نمی شود. بر اساس این شکل، مقادیر بهینه  بین ۰٫۰۶ تا ۱ متر می باشند. در مورد حرکات زمین با دوره تناوب های پالسی بزرگتر از ۴ ثانیه، می توان این طور نتیجه گرفت که سطوح خطر بر مقادیر بهینه تاثیر نمی گذارند.
۷-۳٫ محدوده های پیشنهادی برای متغیرهای طراحی به منظور به حداقل رساندن توابع برازش
بر اساس شکل ها و نظرات بخش قبل، جدول ۹ محدوده های مقادیر مقادیر بهینه را که موجب حداقل شدن تغییر مکان حداکثر نسبی طبقه (MRSD) و شتاب طبقه ماکزیمم (MDIL) می شوند، پیشنهاد کرده است. در مورد متغیرهای تاثیر گذار بیشتر مانند  و ، انتخاب مقدار در محدوده های پیشنهادی موجب کاهش قابل ملاحظه پاسخ سازه می شود؛ با این حال در مورد متغیرهای کم اهمیت تر طراحی مانند  و ، این محدوده ها چندان قابل قبول نمی باشند. در واقع مقادیر بهینه این متغیرها تحت تاثیر موارد بیشتر ناشی از رفتار تطبیق پذیر TFBP می باشند.

طراحی بهینه لرزه ای جداگر اصطکاکی پاندولی گسل زمین

 

۸-  نتیجه گیری

هدف این مقاله، ارائه یک روش جهت طراحی متغیرهای TFPB استفاده شده در سازه های جداسازی شده تحت حرکات نزدیک – گسل زمین بوده است. در این فرآیند، ابتدا رفتار مکانیکی TFPB ها به وسیله سه المان واحد FP به صورت سری مدل سازی شده و متغیرهای این مدل سری بر مبنای متغیرهای طراحی TFPB به دست آمده اند. معادلات حالت برای یک سازه جداسازی شده به صورت پارامتریک به دست آمده و به صورت عددی با استفاده از برنامه متلب با در نظر گرفتن تحلیل تاریخچه پاسخ حل شده است. نتایج عددی به دست آمده با مقایسه تحقیقات منتشر شده مورد ارزیابی قرار گرفته اند. سپس، پاسخ سازه به نوسانات متغیرهای طراحی به وسیله تحلیل درجه حساسیت مورد بررسی قرار گرفته است. جهت تحلیل، هفت نگاشت متفاوت از حرکات نزدیک – گسل زمین با دوره تناوب های پالسی بین ۱ و ۷ ثانیه در سه سطح خطر در نظر گرفته شده اند. در نهایت الگوریتم ژنتیک GA به منظور بهینه سازی متغیرهای طراحی برای دو تابع هدف واحد و ترکیبی مورد استفاده قرار گرفته است. در نتیجه، به منظور حداقل کردن پاسخ های سازه، محدوده ای از مقادیر بهینه برای متغیر های طراحی پیشنهاد شده است. نتایج به صورت زیر خلاصه شده اند:
  • هفت متغیر طراحی در نظر گرفته شده اثر یکسانی بر روی پاسخ سازه در فرآیند بهینه سازی از خود نشان نداده اند. به طور مثال، شعاع انحنای موثر سطوح لغزنده ۱ و۴ دارای نقش مهم تری در تغییر پاسخ های سازه نسبت به شعاع انحنای سطوح لغزنده ۲و ۳ می باشد. این موضوع برای دیگر متغیرها مانند ضریب اصطکاک و ظرفیت تغییر شکل سطوح لغزنده مختلف مشابه می باشد که متغیرهای مرتبط با سطوح لغزنده ۲ و ۳ اثر به مراتب کمتری بر روی مقادیر پاسخ های سازه ای ماکزیمم می گذارند.
  • به جز برخی از موارد، متغیرهای بهینه طراحی در سطح MCE، DBE و SLE نزدیک به هم بوده و بنابراین اثر سطوح خطر قابل اغماض بوده و سطوح مشخص خطری که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته اند موجب محدود شدن عمومیت نتایج به دست آمده برای پارامتر های بهینه نمی شوند.
  • برای متغیرهایی مانند شعاع انحنای موثر سطوح ۱ و ۴، یک محدوده کوچک برای مقادیر بهینه پیشنهاد شده است. با این حال، این محدوده برای حداقل کردن پاسخ های مختلف سازه یکسان نمی باشد.
  • در مورد برخی از حرکات زمین، مقادیر حداقل به دست آمده برای تابع هدف ترکیبی f نشان می دهد که پاسخ های حداکثر سازه می توانند مقادیر حداقل خود را اختیار کنند.
  • یک محدوده یا مقادیر بهینه با در نظر گرفتن تمامی محدوده های بهینه باری توابع مختلف پیشنهاد شده اند.
  • با توجه به این حقیقت که این سیستم های جداساز پایه برای ساختمان های کوتاه و متوسط طراحی شده و این سازه ها دارای رفتار دینامیکی صلب می باشند و همچنین با در نظر گرفتن این موضوع که جرم سازه بر روی دوره های تناوب سازه های جداسازی شده توسط تکیه گاه های پاندولی اصطکاکی تاثیری نمی گذارد (بر خلاف ساختمان های جداسازی شده توسط جداساز های الاستومری)، می توان نتایج فرآیند بهینه سازی این تحقیق را برای سازه های مختلف اعمال کرد.
[۱] seismic isolator
[۲] Near fault
ground motion
[۳] displacement
[۴] seismic performance
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.