مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

سیاست های تامین چوب

سیاست های تامین چوب

سیاست های تامین چوب – ایران ترجمه – Irantarjomeh

 

مقالات ترجمه شده آماده گروه صنایع چوب
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی

مقالات رایگان

مطالعه 20 الی 100% رایگان مقالات ترجمه شده

1- قابلیت مطالعه رایگان 20 الی 100 درصدی مقالات 2- قابلیت سفارش فایل های این ترجمه با قیمتی مناسب مشتمل بر 3 فایل: pdf انگیسی و فارسی مقاله همراه با msword فارسی -- تذکر: برای استفاده گسترده تر کاربران گرامی از مقالات آماده ترجمه شده، قیمت خرید این مقالات بسیار کمتر از قیمت سفارش ترجمه می باشد.  

چگونگی سفارش

الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه (شماره حساب) ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.com شامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر -- مقالات آماده سفارش داده شده عرفا در زمان اندک یا حداکثر ظرف مدت چند ساعت به ایمیل شما ارسال خواهند شد. در صورت نیاز فوری از طریق اس ام اس اطلاع دهید.

قیمت

قیمت این مقاله: 28000 تومان (ایران ترجمه - irantarjomeh)

توضیح

بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.

مقالات ترجمه شده صنایع چوب - ایران ترجمه - irantarjomeh
شماره
55
کد مقاله
WOD55
مترجم
گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh
نام فارسی
سیاست های تامین چوب
نام انگلیسی
WOODFUEL SUPPLY
تعداد صفحه به فارسی
45
تعداد صفحه به انگلیسی
30
کلمات کلیدی به فارسی
انرژی چوب ، چوب سوخت
کلمات کلیدی به انگلیسی
Wood Energy , Woodfuels
مرجع به فارسی
سازمان غذا و كشاورزی سازمان ملل متحد
مرجع به انگلیسی
UN- FAO
سال
2011
کشور
ایالات متحده
سیاست های تامین چوب
سازمان غذا و كشاورزی سازمان ملل متحد
سیاست‌های تامین چوب سوخت
مسائل جاری
منابع تامین و پایداری
منابع اصلی چوب‌سوختها شامل جنگل‌های طبیعی، كاشت درختان بوسیله دولت‌ها و سازمان‌های خصوصی، جنگل‌های اجتماعی، سرزمین‌های جنگلی روستایی و خصوصی، درختان پراكنده در مناطق مرزی و مزارع، كانال‌ها و بسترهای رودخانه و كناره‌های جاده و درختان خصوصی در منازل و باغ‌های شخصی می‌باشند.
سهم نواحی غیر جنگلی در تامین مجموع چوب سوخت بصورت پایدار می‌باشد. این اطلاعات برای ارزیابی استفاده پایدار از انرژی زیست توده در این منطقه حیاتی است. هم اكنون این امر محرز می‌باشد كه «بحران انرژی دیگر»، نظیر بحران چوب سوخت،‌ در كشورهای درحال توسعه، كه در اواسط دهه 1970 بواسطه جنگل‌زدایی گسترده پیش‌بینی گردید، بر اساس پیش‌بینی‌های انجام شده محقق نگردید. در هیچ یك از كشورها جنگل‌های طبیعی بصورت كامل از بین نرفتند. علیرغم مشكل متوالی تهی‌ شدگی ذخایر در حال رشد،  ابتدا به ساكن بواسطه تغییرات در استفاده از زمین، برداشت غیر پایدار محصولات جنگلی،‌ چرای باز و رخدادهای مكرر آتش‌سوزی در جنگل‌های طبیعی (كه جزء مهم‌ترین مواد تاثیر گذار بر روی مدیریت پایدار جنگل‌ها در كشورهای گرمسیری بشمار می‌آیند)، اغلب كشورها قابلیت گسترش نواحی دارای پوشش گیاهان خود را از طریق روال‌های جنگل‌كاری گسترده یا برنامه‌های احیای جنگل به دست آوردند.
كشت درختان غیر صنعتی و زمین‌های اجتماعی و خصوصی، شامل كشت‌های پراكنده یا كشت‌های درختان بصورت خطی بر روی سرزمین‌های مدیریت شده اجتماعی و خصوصی، مشاركت زیادی را در زمینه تامین چوب در خلال سالیان اخیر داشته است. در بسیاری از كشورهای عضو RWEDP برنامه‌های كشت گسترده درختان تحت توسعه روال‌های جنگل‌كاری اجتماعی و كشت‌های غیر صنعتی گونه‌های دارای اهمیت تجاری نقش عمده‌ای را در این زمینه بعهده داشته‌اند.
داده‌های گردآوری شده در زمینه برآوردهای تامین غیر جنگلی در هشت كشور در جدول 2-4 خلاصه شده است. مشاركت موارد تامینی غیر جنگلی در دیگر كشورها بخوبی شناخته شده نمی‌باشد. در حال حاضر، میانگین كلیه كشورهای عضو RWEDP بر اساس ارزیابی‌ها دو سوم مجموع اقلام تامین شده می‌باشد (یعنی 67%، بر مبنای میانگین وزن مصرفی داده‌های موجود). این منابع ممكن است تامین پایدار چوب‌ سوخت‌ها در سال‌های آتی را تضمین نمایند و از اینرو جنگل‌زدایی را از استفاده انرژی چوب مستثنی می‌سازد.
چوب مخصوص سوخت كه از تنه‌های درختان، شاخه‌ها و تركه‌های آنها گرفته می‌شود بعنوان سوخت ترجیحی شایع در بین كاربران محلی می‌باشد كه بنام سوخت‌های زیست توده مطرح هستند. با این وجود، تنها خانوارهایی كه از درآمد بهتری برخوردار هستند قابلیت تهیه آنها را دارند. بسیاری از كاربران از درختان خصوصی برخوردار نبوده و بر این اساس دسترسی به درختان جهت جمع‌آوری چوب سوخت‌های مد نظر خود را ندارند. آنها همچنین از وجوه اضافه جهت خرید چوب‌ سوخت‌ها در بازار محلی بی‌بهره‌اند. بخشی از جمعیت كه در زیر خط فقر زندگی می‌كنند از پسماندهای زیست توده انواع مختلف درختان كه معمولاً بعنوان سوخت‌های پست از آنها یاد می‌شود استفاده می‌كنند. علاوه براین، بسیاری از اشخاص ضعیف در مراكز شهری بزرگ سعی در فراهم آوردن ملزومات سوختی خود از طریق جمع‌آوری پسماندهای چوب موجود را دارند و یا آنكه آنها را از طریق خرید ارزان قیمت چوب‌های بازیافتی از فعالیت‌های ساخت و ساز قدیمی به دست می‌آورند.
این نوع از سوختهای زیست توده ممكن است بصورت ذیل باشند:
  • برگهای فروافتاده، سوزنی شكل، تركه‌ها و شاخه‌های درختان ایستاده
  • چوبها و شاخه‌های بجای مانده پس از برداشت تجاری جنگلها
  • پسماندهای مختلف محصولات، شامل ساقه‌ها، سبوس، بوریا، پوسته و چوب ذرت
  • علف یا سبزه‌ها
  • پسماندهای صنعتی بصورت خاك اره، قطعات برش داده، تفاله نیشكر، برگ ساقه نارگیل
  • چوب ضایعاتی دور ریخته از منابع مختلف (مثل مبلمان كهنه، چوبهای بازیافته از سایتهای ساختمانی نوسازی شده، چوبهای آب آورده).
به هنگامی كه انواع سوخت ذكر شده بالا و منابع تامین آنها در آمارهای تولید سوخت زیست توده گنجانده شوند، سهم چوب سوخت تولیدی جنگل بصورت بی اهمیت جلوه می‌نماید. از نقطه نظر بخش بزرگی از مزرعه داران فقیر و حاشیه‌ای آسیا، منابع زیست توده دیگر تامین كننده سوخت بعنوان وسیله‌ای برای امرار معاش می‌باشند. بنابر این، اهمیت سوخت زیست توده تا هنگامی كه فقر و مسایل حاشیه‌ای در آسیا وجود دارد همچنان پا بر جای خواهد بود. بر این اساس كشاورزان فقیر و حاشیه‌‌ای نباید بواسطه برداشت زیست توده و تهی نمودن جنگلها سرزنش شوند. آنها نه تنها مصرف كننده حجم عظیمی از چوب سوختهای تجاری بشمار نمی‌آیند، بلكه مسئول برداشت غیرقانونی و استفاده از مقادیر بالای و دارای ارزش درختان ایستاده جنگلی و كاشته شده جهت تامین سوخت داخلی بشمار نمی‌آیند. براستی كه آنها از دسترسی و ادوات و همچنین بودجه لازم جهت برداشت منابع بی‌بهره بوده و تنها این مقوله‌ها در توان تجار چوب سوخت و مقاطعه‌كاران مربوطه می‌باشد.
پسماندهای زیست توده معرف یكی از مولفه‌های الزامی سیستمهای كشاورزی، مخصوصا در اكوسیستمهای كوهستانی، است. بخش قابل توجهی از پسماندها دوباره بخاك برگردانده می‌شود تا خاك دارای حاصلخیزی بیشتری گردد. استفاده اضافه از پسماندها برای اهداف دیگر ممكن است در اكوسیستمهای شكننده برای حفظ حاصلخیزی مزارع مضر باشد. البته با توجه به آبیاری پیشرفته و بروندادهای بیشتر در زمینه مزارع، می‌توان نسبت به ارتقای حاصلخیزی زمینها و تولید پسماندها اقدام نمود كه خود می‌تواند انرژی زیستی و معیشتی بیشتری را برای مزرعه‌داران و افراد فقیر بوجود آورده و همچنین بر این اساس می‌توان كاربردهای تجاری مدرنی را نیز متصور شد. این مسایل ملاحظات مهمی را در برنامه ریزی مسایل منطقه‌ای در باره انرژی و كشاورزی مطرح می‌نماید. در محاسبات انجام شده بوسیله RWEDP ، كه در فصل 8 این مقاله ارائه شده است، یك ارزیابی محفاظتی برای استفاده بالقوه از پسماندهای محصولات كشاورزی جهت سوخت عرضه شده است (یعنی آنكه تنها 50% از پسماندهای فرآوری و پسماندهای برجای مانده بصورت دست نخورده باقی مانده است).
 
منابع عرضه تجاری در برابر غیر تجاری
اغلب چوب سوختهای مصرف شده در نواحی روستایی از منابع عمومی و خصوصی نشات می‌گیرند. با توجه به اعتماد اخیر بسمت گرایش به آزادی اقتصادی و سیاست بازار باز در اغلب كشورهای عضو RWEDP، مشاركت بخش خصوصی در كشت درختان تجاری بر روی زمینهای متعلق به بخش خصوصی، برداشت، تبدیل و حمل و نقل درختان رشد یافته از طرف بخش خصوصی و همچنین تجارت چوب و محصولات وابسته بعنوان روالهایی كه بیشتر و بیشتر امكان پذیر می‌شوند مطرح شده است. با این حال، بسیاری از محدودیتها هنوز نیز وجود دارند كه باعث عدم توسعه زیاد در این بخش شده‌اند. در اغلب كشورها، حتی امروزه، مقررات بازدارنده حاكم بر قواعد رشد درختان بطور خصوصی، بعلاوه تبدیل و تجارت آنها هنوز بسیار محافظه‌كارانه می‌باشند. اغلب این موارد بنظر باعث محدود سازی حركت آزاد و تجارت در بخش چوب و محصولات مربوطه از طریق كانالهای بازار باز می‌گردد. برحسب نكته نظر استدلال كنندگان مختلف این محدودیتها بواسطه كنترل جنگل‌زدایی می‌باشد كه بواسطه برداشت غیرقانونی جنگلها و پدیده قاچاق چوب از مناطق جنگلی دولتی یا طبیعی بوجود می‌آید.
انرژی چوب، فقر و اشتغال روستایی
همانگونه كه بیان شد، تنها بخش محدودی از كاربران نسبت به خرید چوب سوخت مصرفی خود در بازار اقدام می‌كنند. دیگران یا آنكه كارگران روزمزد را استخدام كرده و یا آنكه خود نسبت به جمع‌آوری چوب سوخت از منابع مجانی موجود اقدام می‌كنند. بخش قابل توجهی از جمعیت روستایی در این امور اشتغال داشته و برای برخی از آنها این عمل تنها وسیله كسب درآمد نقدی می‌باشد.
پسماندهای زیست توده و محصولات جانبی كه تحت سیستمهای مختلف مدیریت زمین حاصل شده است بعنوان تنها گزینه سوختی در كوتاه مدت برای تامین انرژی معیشتی افراد فقیر و كشاورزان حاشیه‌ای در نواحی روستایی بشمار می‌آید. در آن دسته از نواحی كه تولید تجاری چوب سوخت امكان‌پذیر نیست و جاییكه چوب سوخت هنوز بعنوان یك كالای قابل تجارت بشمار نمی‌آید، مدیریت مشاركتی جنگلهای طبیعی تنزل یافته از طریق گروه‌های كاربری جنگل محلی بعنوان تنها امید برای ارتقای سطح عرضه محصول برای این كشاورزان بشمار می‌آید. در این نواحی استراتژیهای توسعه جنگل اجتماعی بصورت یك موفقیت بزرگ اثبات شده است. در آن دسته از نواحی كه پتانسیل تولید چوب سوخت تجاری بالا می‌باشد و تجارت چوب سوخت قابل توجه است، قیمت بازاری مربوطه باعث ارتقای سطح سرمایه‌گذاری جدید در تاسیس كارخانجات مختص چوب سوخت می‌باشد و یا آنكه سبب جامعیت بخشیدن به سیستمهای كشاورزی در زمینه رشد درختان چند منظوره می‌شود. از آنجاییكه كشت درختان، نگهداری، برداشت، فرآوری، تبدیل (همچنین تبدیل به ذغال نمودن)، حمل و نقل و تجارت چوب و چوب سوخت فراهم آورنده مقدار قابل توجهی از اشتغال در نواحی روستایی می‌باشد، چنین فرصتی را می‌بایست به منظور به حداكثر رسانی روال تسكین فقر مورد بهره‌برداری قرار داد.
ضروریات محیطی استفاده از چوب سوخت
در زمینه استفاده چوب سوخت مضامین مثبت و منفی گسترده‌ای، مخصوصاً در زمینه سوختهای زیست توده وجود دارد. به طور فزاینده‌ای، نگرانیهایی در خصوص تأثیرات بهداشتی منفی استفاده از سوختهای سنتی در بخش های خانگی وجود دارد. مطالعات زیادی موكد این نكته می‌باشند كه علاوه بر سختی مرتبط با جمع آوری و پخت، آلودگی هوای داخل منازل نیز از نكات قابل توجه می‌باشد كه بواسطه استفاده از سوخت زیست توده بیشتر گردیده و معمولاً در آشپزخانه هایی كه از تهویه مطبوع مناسبی برخوردار نیستند این مورد مشهود‌تر است و باعث بروز مشكلات بهداشتی مخصوصاً برای زنان، كودكان شیرخوار و كهنسالان می‌شود.
مبحث بحث برانگیز تأثیر محیطی منفی مرتبط با استفاده از چوب سوخت مضمون جنگل زدایی را نیز در بر می‌گیرد. به طور مثال نواحی در معرض خطر، آبخیزها و باران گیرهای قابل توجه از نقطه نظر اكولوژیكی یا نواحی محافظت شده كه در محیط هایی قرار گرفته اند كه از نقطه نظر جمعیتی كاملاً به وسیله افراد روستایی و شهری پوشانده شده اند از جمله عوامل دخیل به شمار آمده و بر این اساس استفاده از چوب سوخت تجاری به وسیله افراد خانه دار و بخش های تجاری صنعتی به عنوان یك متغیر‌ قابل توجه محسوب می‌شود و از اینرو تداوم استفاده از چوب سوخت های برداشت شده از مناطق جنگلی ناپایدار ممكن است جزء یكی از دلایل متعدد مهم در زمینه جنگل زدایی در سطح محلی به شمار آید. با این وجود، این امر تنها دلیل جنگل زدایی در جاهای دیگر به شمار نمی‌آید. مطالعات بسیاری به طور فزاینده این دیدگاه را مورد حمایت قرار داده‌اند، دسته بندیهای مربوطه مشخص می‌سازند كه تبدیل آگاهانه سرزمین های جنگلی طبیعی به مزارع كشاورزی و دیگر مصارف مربوطه به عنوان بیشترین دلایل جنگل زدایی در كشورها و نواحی به شمار می‌آید كه تحت پوشش این مطالعات می‌باشند.
موجود بودن، دسترسی و قابلیت تهیه
ترجیحات كاربران برای انواع مختلف سوخت های زیست توده به میزان زیادی منوط به موجود بودن سوخت به صورت محلی، قابلیت در دسترس بودن و همچنین قابلیت تداركات آن از نقطه نظر مالی می‌باشد. این سه عامل با یكدیگر در ارتباط هستند.
در دسترس بودن به میزان قابل توجهی می‌تواند باعث محدود شدن حالت موجود بودن چوب سوخت در برخی نواحی شود. این موضوع حتی در صورتی كه مقادیر بزرگی از جنگلهای ملی در مجاورت نواحی مسكونی در دسترس باشد نیز همچنان قابل توجه خواهد بود. به طور مثال، مردمی‌كه در نزدیكی آن دسته از نواحی زندگی می‌كنند كه جزء جنگلهای ملی یا نواحی محافظت شده رتبه بندی شده اند (مثل پارك های ملی طبقه بندی شده یا منابع حیات وحش، منابع طبیعی خاص یا نواحی محافظت شده از نقطه نظر تنوع زیستی و نواحی مشتمل بر آبخیزها)، بدون توجه بدانكه نواحی جنگلی به چه میزان می‌توانند بزرگ باشند، در برخی از مواقع هیچ گونه حقی برای دسترسی به این منابع، جهت برآورده سازی نیازهای اساسی خود، در زمینه محصولات جنگلی، ندارند كه البته این موارد شامل چوب سوخت، موانع فیزیكی طبیعی  (بواسطه زمین های مختلف، توپوگرافی شیب دار، صخره ها و رودخانه ها و …) نمی‌باشند. علاوه بر این گوناگونی فصلی در آب و هوا می‌تواند به عنوان یكی از عوامل بازدارنده مطرح گردد.
چوب سوخت به عنوان یك محصول جانبی
در آسیا، هنوز نیز حجم چوب سوخت های برداشت شده را بعنوان یك محصول جانبی تولید شده از انواع مختلف جنگل و سرزمین‌های كشاورزی دارای درخت به شمار می‌آورند. این سیستمها شامل مدیریت جنگلهای طبیعی، كاشت درختان و درختانی كه به صورت طبیعی رشد می‌كنند و هم چنین شامل بوته های مناطق عمومی ‌و خصوصی و یا سرزمین های متعلق به جوامع خاص جهت اهداف تولیدی مختلف می‌باشد. تاسیس زمینهای كشت و تولید چوب سوخت بزرگ، مخصوصا جهت اهداف مربوط به تأمین چوب سوخت برای مصارف خانگی، به عنوان یك استراتژی جهت توسعه انرژی روستایی مطرح می‌باشد كه هنوز نیز بایدآن را از  نقطه نظر امكان پذیری مالی مورد تست و  بررسی قرار داد.
چشم‌اندازها
ویژگی‌های ارتقای عرضه
استراتژی‌های توسعه یافته و برنامه‌ها برای بخش جنگل، نظیر برنامه‌های اصلی بخش جنگلی، برنامه‌های عملكرد جنگل گرمسیری و برنامه اخیر عملكرد جنگل ملی پس از نشست سال 1992 مدنظر قرار گرفتند كه همگی آنها پیاده سازی جنگلهای طبیعی براساس روالهای مناسب را بواسطه جنگل‌زدایی و استفاده زیاد از حد امری لازم می‌دانستند. این برنامه‌ها خواستار مدیریت پایدار جنگلهای طبیعی باقی مانده و كشتزارهای ساخت بشر می‌باشند. به منظور محافظت از اكوسیستمهای شكننده و پاسخ به نیازهای اولیه مردم محلی، آنها گسترش زیاد نرخ كشت درختان را خواستار شدند كه در آن گروه‌های محلی یا بخش خصوصی بعنوان پیش نیاز اولیه در نظر گرفته شدند. به منظور فایق آمدن بر مشكل كم بود چوب سوخت، اغلب برنامه‌ها یك دیدگاه سه سویه را مدنظر قرار دادند:
عوامل اجتماعی
وضعیت پایین اجتماعی و اقتصادی اغلب استفاده كنندگان سوخت سنتی آنها را در موقعیتی قرار می‌دهد كه به سمت جمع كردن چوب سوخت روی آورند تا آنكه صرفا خریدار سوختهای تجاری باشند. مقدار چوب سوختی كه آنها استفاده می‌كنند وارد زنجیره بازار نشده و حتی اطلاعات آماری رسمی و دقیقی از آنها نیز موجود نمی‌باشد.
بواسطه آنكه وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایین و فقر در حقیقت بصورت یك مشكل مزمن برای بسیاری از كشورهای این منطقه بشمار می‌آید، تولید كشاورزی افزایش یافته جهت تغذیه جمعیت در حال رشد الزامی خواهد بود. این مسئله اغلب كشورها را در موقعیتی قرار می‌دهد كه لازم است تا نواحی بزرگی را جهت رشد سریع كشت چوب سوخت بصورت تجاری تخصیص دهند. زمینهای خصوصی (شامل كلیه انواع زمین چه قابل كشت و چه غیر قابل كشت) بطور میانگین بسیار كوچك می‌باشند (بطور كلی كمتر از 1 هكتار). برخی از كشورها كه جنگلهای تخریب شده یا زمینهای ضایعاتی زیادی را دارند سعی در تبدیل آن به زمینهای قابل كشت درختان را نمودند (مثل چین، هند، اندونزی، مالزی، فیلیپین، تایلند). اما اغلب كشورهای دیگر تنها بخشهای پراكنده‌ای كه از  چند هكتار تجاوز نمی‌كنند را جهت تبدیل به زمینهای قابل كشت در اختیار دارند. البته، در برخی از كشورها چشم‌انداز مدیریت جنگلهای طبیعی تخریب شده و توسعه زمینهای جنگل كشاورزی در سطح بالایی می‌باشد.
عوامل اقتصادی
یكسری از سوالات مربوطه را می‌توان با توجه به پتانسیل توسعه اقتصادی چوب سوخت مطرح نمود، نظیر: آیا این امر اقتصادی خواهد بود تا نسبت به كشت چوب سوخت بر روی زمینهای عمومی بصورت گسترده اقدام شود و دلیل آن تنها تامین انرژی ارزان برای خانوارهای روستایی باشد؟ در صورت عدم امكان، راهكارهای احتمالی موجود برحسب افزایش میزان عرضه چوب سوخت صرفا برای رفع نیازهای معیشتی افراد روستایی چیست؟ آیا برنامه‌های خاصی برای مصرف كنندگان شهری چوب سوخت (شامل مصارف خانگی، صنعتی و تجاری) مورد نیاز خواهد بود كه بتوان آن را در بازار معامله كرد؟ در صورتی كه جواب مثبت باشد حداكثر قیمتی كه مردم توانایی پرداخت آن را دارند چیست؟
عوامل طبیعی و جغرافیایی
همانگونه كه در بالا ذكر شد، موانع طبیعی و ساخته شده بشر همراه با عوامل دیگر مرتبط با گوناگونی‌های آب و هوایی و فصلی، و نیز همچنین عوامل مرتبط با مهیا بودن، در دسترس بودن و قابلیت تهیه چوب سوختها از نظر اقتصادی جزء آن دسته از عواملی بشمار می‌آیند كه برای كاربران چوب سوخت مهم می‌باشند و بر این پروسه تاثیر دارند. در برخی از موارد امكان تامین چوب سوخت، بدون توجه به آنكه كاربران چه میزان قابلیت پرداخت دارند، وجود ندارد. زیرساخت‌های ضعیف، زمینهای سخت، فاصله زیاد از منابع تامین و هزینه بالای حمل و نقل همگی به عوامل محدود كننده فوق‌الذكر اضافه می‌گردند.
عوامل تكنولوژیكی
تكنولوژی تبدیل انرژی زیست توده بصورت سنتی و اولیه بر مبنای تغذیه مستقیم سوختهای خام یا نیمه فرآوری شده به بخاری، كوره، آتشدان، بویلر و موارد مشابه جهت تولید گرما و یا نیروی رانش محوری جهت پخت و پز، فرآوری یا تولید می‌باشد. در دراز مدت، این تكنولوژی‌ها به تدریج از صحنه خارج می‌شوند و بر این اساس گروه‌های دارای درآمد متوسط در مراكز شهری بزرگ علائم انتقال انرژی مخصوصا در بخش خانگی را از خود نشان داده‌اند. صنایع مدرن تمایلی به استفاده از زیست توده خام بصورت سنتی آن نداشته و مصرف در آینده ممكن است منوط به سطح معرفی تكنولوژی‌های انرژی مدرن در بخش صنعتی – تجاری باشد. اما در حال حاضر، تا زمانی كه چنین رویه‌های فرآوری سنتی استمرار داشته باشد، تقاضا برای چوب سوخت تداوم خواهد یافت و حتی بطور مطلق نیز افزایش خواهد داشت، كه علت آن رشد جمعیت و افزایش تقاضا برای این محصولات می‌باشد. تقاضا برای چوب سوخت از منابع تولید كننده مختلف تامین شده و با توجه به رشد تقاضا و اتمام منابع و همچنین هزینه‌های فرآوری قیمت آن احتمالا افزایش خواهد داشت.
عوامل سازمانی
تا همین اواخر، تقریبا در تمامی كشورها، تنها واحدهای جنگلی دولتی مجوز برداشت و تجارت چوب و محصولات جانبی آن را داشته‌اند. این موسسات، در طی برداشت تجاری درختان در جنگلهای طبیعی یا جنگلهای كشت شده تنها شاخه‌ها و ساقه‌های كوچك را به چوب سوخت تبدیل می‌كنند. نگرانی عمده اغلب واحدهای جنگلی در منطقه تولید الوار اره‌ای تجاری با ارزش می‌باشد و نه چوب سوخت. همچنین در جایی كه بازار چوب سوخت وجود نداشته باشد، آنها به سادگی خورده چوبها را بعنوان پسماندهای مربوطه در جنگل رها می‌سازند. البته كاربران محلی مجوز جمع‌آوری بعدی آنها را خواهند داشت، چه بصورت مجانی و چه بصورت پرداخت وجوه اسمی به دولت.
سیاستها و قانونگذاریها
خط مشی و قانون جامعی در خصوص اداره‌ زمین، جنگل و مالکیت درخت و رویکرد مرتبط بر این زمینه ها وجود ندارد و سیاست های بخش کشاورزی و جنگلبانی اگر متضاد نباشند، -همانگ نیز نیستند و به نظر می‌رسد بخش انرژی هنوز که تمایلی برای حمایت از توسعه‌ انرژی چوب را ندارد.
تحصیل و آموزش
جنگلبانی و کشاورزی- جنگلبانی: برنامه های آموزشی و تحصیلی مرتبط با آنها در منطقه هنوز به شناخت این نیاز نرسیده اند که موضوعات مرتبط با توسعه‌ انرژی چوب را در برنامه‌های آموزشی خود جای دهند. آموزش در سازمانهای مرتبط با انرژی و نیرو اکثراً به منابع تجدید پذیر غیر قراردادی می‌پردازند تا انرژی چوب.
پیشرفتهای صورت گرفته در زمینه مشارکت موضوعات انرژی چوب در آموزش جنگلبانی در برخی کشورها (برای مثال PFI، پاکستان، UPLB، فیلیپین) قابل توجه بوده است. در خصوص این پیشترفتهای مهم اطلاعاتی در منطقه مورد تبادل قرار نگرفته است. تلاش اخیرا RWEDP نقش بسیار مهمی‌در شناسایی خلاء ها ایفا کرده است.
 
اطلاعات
هنوز اطلاعات مرتبط با نظامهای انرژی چوب، بخصوص تولید و سیستم های گردش منطقه‌ جنگلی و غیرجنگلی بسیار اندک است، که این امر بر تلاش های برنامه ریزان که سعی می‌کنند تا بر اساس پتانسیل ثابت، ترازهای عرضه و تقاضا را ارائه کنند تأثیر می‌گذارد. همچنین با محدود کردن اطلاعات کشاورزی و بازرگانان از حجم بازار موجود چوب سوخت، قیمتهای آن و مکانیزم قیمت گذاری، بر کار آنها نیز تأثیر می‌گذارد.
خدمات پشتیبانی و توسعه
در دنیای رقابتی امروز، آن محصولی را که نتوان به فروش رسانید را نمی‌توان کاشت و هر چیزی که پتانسیل گران تر شدن را داشته باشد بوسیله اکثر کشاورزان و سرمایه گذاران بخش خصوصی تولید می‌شود، حتی اگر خطر فراوانی (عرضه‌) بیش از نیاز بازار را هم با خود داشته باشد. این جنبه در توسعه بخش جنگلبانی به وضوح به چشم می‌خورد، کشاورزی- جنگلبانی موفق در بخشهای مشخصی از هند، پاکستان و دیگر کشورها و توسعه‌ کاشت غیرصنعتی درخت در کشورهای آسیای جنوب شرقی مثالهای خوبی از تغییر سبک در نظامهای کشاورزی و استفاده از زمین در منطقه می‌باشند.
انگیزه/ اعتبار
کشاورزان با مشکل نبود بسترهای انگیزه دهنده و محرک برای پذیرش برنامه‌ توسعه‌ انرژی چوبی به عنوان یک عامل تولید مواجه اند. منابع موجود بسیار اندک می‌باشند. این محدودیت بیشتر به دانه هایی ارتباط پیدا می‌کند که می‌بایست کاشته شوند. برنامه های اعتباری و یارانه‌ای، از نظر مالی بودجه کاشت درخت در زمینهای دولتی و خصوصی را تأمین نمی‌کنند. انگیزه‌ بخش خصوصی، در سرمایه گذاری در کاشت تک منظوره‌ درخت با انگیزه‌ اقتصادی تقریباً وجود ندارد. حمایت از کشاورزان در زمینه‌ مدیریت باغچه خانگی موجود یا درختان خانگی برای تولید پایدار و بهره وری از محصولات متعدد بسیار کمیاب است.
استراتژی های توسعه‌ منابع
تامین چوب سوخت معیشتی
توسعه‌ منابع در نقاط روستایی یعنی جائیکه چوب سوخت هنوز به کالایی تجاری تبدیل نشده است، بدون داشتن ارتباطی تنگاتنگ با رویکردهای مدیریت جنگلبانی و کشاورزی محلی دشوار خواهد بود. در جائیکه چوب سوخت کاملاً رایگان بدست می‌آید، هیچ انگیزه ای برای تولید اقتصادی آن در کوتاه مدت وجود ندارد. در چنین حالتی مشارکت مردم محلی در تولید پایدار و بهره برداری از چوب سوخت از منابع موجود محلی (بیشتر از جنگل، بوته و زمینهای بایر طبیعی و موجود و جنگلها و زمینهای تخریب شده) پتانسیل لازم را برای تولید محصولات سوختی چوبی اضافه تر را بهمراه ندارد. اما برنامه ریزی درختان در زمینهای بایر می‌تواند در توسعه‌ منابع جدید در شکل زمینهای روستایی مشارکت کند. بنابراین ادامه برنامه‌ جنگلبانی اجتماعی، که هدف اولیه آن بهبود برنامه های توسعه‌ جنگلبانی مشارکتی است، می‌تواند ارزانترین استراتژی ممکن برای پاسخگویی به نیازهای انرژی جوامع کشاورزی کوچک و بی‌بضاعت در مناطق روستایی باشد.
تأمین چوب سوخت تجاری
تقاضا برای چوب سوخت را نمی‌توان با توسعه‌ منابع جدید در شکل کاشت درختان در مقیاس وسیع پاسخ گفت. منابع دولتی بخصوص جنگلهایی که بوسیله دولت اداره می‌شوند هنوز به عنوان عمده ترین منابع تأمین چوب سوخت مورد مصرف سازمانها و صنایع سنتی به حساب می‌آیند. از اینرو مدیریت پایدار جنگلهای طبیعی و مصنوعی موجود ضرورت دارد، چرا که حداقل بخشی از نیاز بازار برای چوب سوخت را تأمین می‌کنند. منابع دولتی می‌بایست از نقطه نظر حفظ قیمت در کوتاه مدت به منظور تأمین چوب سوخت برای بخش های فقیر نشین شهری اداره شوند.
نیاز به یکپارچگی
یکپارچگی نه تنها بین بخشهای مختلف مرتبط با توسعه انرژی چوب (یعنی انرژی، کشاورزی، توسعه روستایی و…) ضروری است، بلکه در بین طرحها و برنامه های مختلف توسعه در بخش جنگلبانی(یعنی مدیریت جنگلهای طبیعی، توسعه کاشت، توسعه جنگلبانی بخش خصوصی و دولتی و اجتماعی) نیز ضرورت دارد. برای یکپارچه سازی موثر انرژی چوب با سیاست، استراتژی، طرحها و برنامه های توسعه جنگلبانی، برای جنگلبانان این نکته ضرورت دارد تا نقش و اهمیت انرژی چوب در اقتصاد ملی و محیط زیست (از جمله در بخش اقتصادی- اجتماعی روستایی و در تلاشهای صورت گرفته برای کاهش فقر) شناخته شود. چنین حمایتی در بهره برداری پایدار از جنگلها و زمین ها نقش دارد.
نیاز به پشتیبانی در سطوح ملی و بین المللی
تاکنون سیاست ملی دولتها در منطقه و سازمانهای حمایت توسعه بین المللی و منطقه ای توجه کافی به بخش انرژی چوب و نقش آن مبذول نداشته‌اند، از اینرو آنها با نبود یک خط مشی مشخص برای استفاده تمام و کمال از پتانسیل این بخش هم از نقطه نظر توسعه انرژی و هم حفظ محیط زیست با مشكل مواجه هستند.
توصیه ها
پرداختن به نظامهای رایج انرژی چوب در کشورهای عضو RWEDP، بخصوص تولید چوب سوخت و نظامهای در حال جریان (از جمله منابع و شیوه های اکتساب)، بنظر یک استراتژی یکپارچه‌ تولید چوب سوخت در توسعه‌ جنگلبانی بشمار می‌آید. کاشت های تک منظوره، زود بازده و وسیع به عنوان استراتژی تأمین چوب سوخت برای جمعیت روستایی در این مقطع زمانی تردید آمیز به نظر می‌رسد. به هر حال به منظور اجرای کارآمد یک استراتژی یکپارچه برای توسعه‌ تولید چوب سوخت، موضوعات بحث شده در بالا را می‌بایست به سرعت مورد توجه قرار داد و اقداماتی در سطح کشور در کوتاه مدت و با توجه به وضعیت محلی  صورت داد، كه می‌توانند از قرار زیر باشند:
خبرهای خوب؟
مردمان شهری تمایل بیشتری به باور کردن این مطلب دارند که اکثر چوب سوخت از جنگلها به دست می‌آید که به نوبه‌ خود یک درک بسیار غلط و مصرّانه است. همه‌ ماهی ها را از دریا نمی‌گیرند و همه‌ الیاف از پنبه بدست نمی‌آیند و تمامی‌فلفل های قرمز از کشور شیلی حاصل نمی‌شوند. در حقیقت حدود دو سوم  چوب سوختها از جنگلها حاصل نمی‌شوند، بلکه از کشاورزی و دیگر زمینها بدست می‌آیند.
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.
تماس با ما

اکنون آفلاین هستیم، اما امکان ارسال ایمیل وجود دارد.

به سیستم پشتیبانی سایت ایران ترجمه خوش آمدید.