مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها – ایران ترجمه – Irantarjomeh

 

مقالات ترجمه شده آماده گروه  مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی

مقالات

چگونگی سفارش مقاله

الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه(شماره حساب)ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.comشامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر --مقالات آماده سفارش داده شده پس از تایید به ایمیل شما ارسال خواهند شد.

قیمت

قیمت این مقاله: 88000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)

توضیح

بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.

مقالات ترجمه شده مدیریت - بازرگانی - ایران ترجمه - irantarjomeh

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

شماره       
۵۱
کد مقاله
MNG51
مترجم
گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh
نام فارسی
فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها
نام انگلیسی
ENTREPRENEURSHIP LEARNING: CHALLENGES AND OPPORTUNITIES
تعداد صفحه به فارسی
۸۳
تعداد صفحه به انگلیسی
۳۳
کلمات کلیدی به فارسی
فراگیری، کارآفرینی
کلمات کلیدی به انگلیسی
ENTREPRENEURSHIP, LEARNING
مرجع به فارسی
مرجع به انگلیسی
ETF-AF
کشور

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

 

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها
۱- مقدمه
گستردگی بازارهای باز، حرکتی به سمت اقتصادهای منبعث شده از خدمات و نگرانی‌های مرتبط با اشتغال، هم اکنون بعنوان مباحث پشت پرده در زمینه این مسئله مطرح می‌باشند که چگونه دولتها، شرکتها و متخصصین سیاست‌های بازار کار در عرصه مواجه با رقابت‌ها می‌بایست واکنش و پاسخ‌های مناسبی را ارائه نمایند. نقطه مرکزی چنین مباحثی نقش و مشارکت سیستم‌های آموزشی در ارتقای بهره‌وری ورشد اقتصاد پایدار می‌باشد و علی الخصوص کیفیت کل سیستم آموزشی هم اکنون به طور فزاینده‌ای بعنوان ادوات مورد نیاز جهت تجهیز روال‌های اقتصادی در رویارویی با چالشهای بازارهای جهانی مد نظر می‌باشد.
در اتحادیه اروپا، این مبحث در سال ۲۰۰۰ بهنگامی که روسای دول عضو اتحادیه اروپا با استراتژی لیزبون، برنامه‌ای که بمنظور کمک به این اتحادیه در مواجه شدن با فشارهای روبرشد از مناطق دیگر نظیر ایالات متحده، ژاپن و مناطق پاسفیک و همچنین اخیراً هند و چین طراحی شده بود، موافقت نمودند، آغاز گردید. بر این اساس می‌توان بسادگی اینگونه مطرح داشت که، وظیفه استراتژی لیزبون بوجود آوردن شرایط لازم در سراسر کشورهای اتحادیه اروپا بمنظور بوجود آوردن و بهتر ساختن مشاغل و اطمینان از رشد اقتصادی می‌باشد.
یک سوالَ، که بطور خاص در فرآیند استراتژی لیزبون مطرح گردیده بود چگونگی بوجود آوردن فرصت تجاری از سیستم‌های تحصیلی کشورهای عضو می‌باشد و همچنین بصورت ویژه چگونگی پشتیبانی از شرکتهای دارای اندازه کوچک و متوسط، که ۹۹% شرکتها و دو سوم نیروی کار این اتحادیه را تشکیل می‌دهند، بوسیله سیستم‌های آموزشی این کشورها می‌باشد. فراگیری کارآفرینی جامع بصورت مستقیم در سطوح سیستم تحصیلی بعنوان یکی از نواحی مد نظر برای حل مشکلات مربوطه تعیین  گردیده است.
بهنگامی که فرا گیری کارآفرینی هنوز به عنوان  یکی از نواحی  مرتبط با سیاست‌های در حال پیشرفت مطرح می‌باشد و طراحی و پیاده سازی آن بصورت کاملی تحت اقدام و بررسی می‌باشد، هدف از این مطالعه ارتقای مباحث در این زمینه می‌باشد که چگونه و چرا فرا گیری کارآفرینی را می‌بایست در کشورهای عضو ETF مورد خطاب قرار داد، جاییکه همانند اتحادیه اروپا، نگرانی‌های مرتبط با مسائل شغلی و رقابت پذیری تقریباً بعنوان مسائل حساس و مورد توجه مد نظر می‌باشند.
این مقاله، همراه با مقاله‌های متخصصین که می‌بایست آنها را در نشست گروه مشاورین ETF در ژوئن ۲۰۰۶ ارائه داد، مسائل مرتبط با تجارب فراگیری کارآفرینی در محدوده‌ای از کشورهای عضو ETF که بصورت آهسته در حال ظهور می‌باشند، بعنوان نکات مد نظر در زمینه مشارکت بالقوه امور تحصیلی در بهره‌وری و رقابت پذیری مطرح می‌باشند.

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

 

۲- هدف و ساختار این مطالعه
هدف از این مطالعه کمک به شرکت کنندگان در این مبحث بمنظور فهم بهتر چالشها و فرصتهای استراتژیک فراگیری کارآفرینی می‌باشد که بر اساس آن نهایتاً باعث رشد اقتصادی و پیشرفت اشتغال کشورهای عضو خواهد شد.
این مقاله ۵ مبحث را مورد شناسایی قرار می‌دهد که هدف از آنها ارائه معرفی خط مشی‌های عمومی و سیاست‌های مرتبط در زمینه فراگیری کارآفرینی می‌باشد.
این مقاله با بهره گیری از این ۵ مبحث نسبت به ترسیم سیاست‌های مربوط با کارآفرینی اقدام می‌کند و علاوه بر این نسبت به مشخص نمودن اشخاصی که بر روی چنین مباحثی نیز فعالیت دارند اقدام می‌گردد.
هر یک از این ۵ مقاله در حول این پدیده متمرکز می‌باشند تا بر این اساس به ترغیب شرکت کنندگان پرداخته و سیاست‌های محتمل در اجرای روال‌های فراگیری کارآفرینی در کشورهای عضو را تحت بررسی قرار دهند. مباحث مد نظر که بعنوان نقطه آغازین مباحث دوره مطرح می‌باشد بشرح ذیل هستند:
– آیا تنظیمات وتعدیلات حاکم جایگزین برای توسعه فراگیری کارآفرینی و سیاست‌ها و افعال مرتبط با آن لازم می‌باشند؟
– تلویحات مرتبط با سزاواریهای مرکزی کارآفرینی برای برنامه‌های درسی و تدریس چه می‌باشد؟
– آیا سیستم آموزش و فراگیری می‌تواند اقدامات بیشتری جهت ارتقای آگاهی و آمادگی خود اشتغالی انجام دهد؟
–  چگونه دانشگاه‌ها قادر به بهینه ساختن فرصتهای تجاری می‌باشند؟
– آیا ارزشی برای همکاری‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آموزش کارآفرینی وجود دارد؟
نتایج این مباحث به نشست هیئت مشاوره‌‌ای در ۹ ژوئن ارسال خواهد شد. پس از آن یکسری از توصیه‌ها بوسیله ETF در نظر گرفته شده و کمیته آموزشی با توجه به برنامه کاری ETF نسبت به برنامه ریزی اولویت‌ها سال ۲۰۰۷ به بعد اقدام می‌نماید.
 

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

 

۳- فراگیری کارآفرینی چیست؟
با توجه بدین موضوع که ارائه چنین مقوله‌ای ممکن است باعث بروز موارد تعجب برانگیزی گردد، علیرغم افزایش پتانسیل توجه به کارآفرینی از طریق سیستم‌های آموزشی و محیط‌های فراگیری گسترده‌تر در چارچوب اقتصادهای توسعه یافته هنوز تعریف صریح و مشخصی از این مقوله نگردیده است.
بخشی از این مشکل ناشی از این معضل می‌باشد که هنوز مشخص نمی‌باشدکه در کجا می‌بایست نسبت به شروع فراگیری کارآفرینی اقدام شود (یعنی در چه نقطه‌ای از سیستم آموزشی)، طبیعت یا ذات فراگیری، چه چیزی می‌بایست آموخته شود و چه کسی باید این آموزش را ارائه دهد از جمله سوالات مد نظر در این مبحث می‌باشند. نتیجه این مقوله آن است که هیچ گونه اجماع آشکاری در زمینه ذات و اهداف فراگیری کارآفرینی وجود ندارد( پیت‌اوی، ۲۰۰۵). از جمله مشکلات دیگر وجود تحقیقات ضعیف بر مبنای عدم یک برنامه پذیرفته شده و به مشارکت گذاشته شده و تئوری‌های آموزش کارآفرینی می‌باشد (آلبرتی و همکاران ۲۰۰۴)که خود باعث گسترش محدوده گروه‌های ذینفع در تحصیل یک درک پذیرفته شده و تعریف از کارآفرینی می‌باشد.
یک بررسی در زمینه این مقوله نشان دهنده دو خط مشی آشکار در محدوده مورد فراگیری کارآفرینی می‌باشد.
اولین خط مشی مشخص کننده فراگیری کارآفرینی بعنوان راه حل اولیه دنیای تجاری، چشم اندازهای مربوط بدان و مسائل مرتبط با جامعه شرکتهای دارای اندازه کوچک و متوسط می‌باشد و تعیین کننده برنامه‌های دانشگاه‌ها و مراکز عالی (معمولاً از طریق برگزاری دوره‌های تخصصی همانند MBA ) و سازمانهای آموزش خصوصی بعنوان ارائه دهندگان کلیدی مفاهیم مرتبط در این زمینه می‌باشد و تعیین کننده روال‌هایی می‌باشد که بر اساس آن دانش متخصصین ومهارت‌های مورد نیاز برای راه اندازی مشاغل تجاری و  توسعه آنها بعنوان اهداف کلیدی مد نظر قرار می‌گیرند.

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

 

۴- آیا تعدیلات جایگزین نظارتی برای توسعه سیاست‌های فراگیری کارآفرینی استراتژیک و عملیات مرتبط با آن مورد نیاز می‌باشد؟
بخشی از مشکل در جهت تحصیل یک تعریف مشخص آن می‌باشد که فراگیری کارآفرینی دارای یک سیاست محرز و تعریف شده داخلی نمی‌باشد. مسئولیت‌ها برای محدوده‌ای از مواردمرتبط با فعالیت‌های مرتبط با کارآفرینی در بین مقامات دولتی، سازمانهای پشتیانی تجاری و مراکز ارائه دهنده خدمات توزیع گردیده شده است (مثل دانشگاه‌ها، موسسات و شرکتهای آموزش خصوصی). موارد مد نظر این گروه‌های مجزای ذینفع و سهامداران مربوطه آن است که هرگز یک سیاست تعریف شده مشخصی برای فراگیری کارآفرینی وجود نداشته است. در مقابل، روال فراگیری به شکل تحصیل تجاری، آموزش شرکتهای دارای اندازه کوچک و متوسط و دوره‌های خاص دانشگاهی همراه با تعصبهای مدیریتی وجود داشته است، که در بردارنده هیچ گونه چارچوب مشخص یا ارتباطی بین رشته‌های مختلف این مقوله نمی‌باشد.
افزایش شناسایی پتانسیل فرآیند آموزش اولیه در زمینه ایجاد خطی مشی‌ برای توسعه طولانی‌تر کارآفرینی و تعدیلات مورد نیاز و سیستم‌های مرتبط با آن،‌ با این وجود،‌باعث بوجود آمدن نیاز برای وجود یک برنامه ریزی هماهنگ‌تر ودارای استراتژی مربوطه در زمینه توسعه محیط‌های فراگیری کارآفرینی می‌باشد.
اولین بررسی‌های انجام شده در زمینه آموزش کارآفرینی در مقاطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی در ۱۵ کشور عضو اتحادیه اروپا که در کمیسیون مربوطه به سال ۲۰۰۴ انجام پذیرفت این نتیجه را گزارش نمود که کارآفرینی در نظام تحصیلی این کشورها بصورت گسترده‌ای تحت پوشش قرار نگرفته است و تنها محدود به پروژه‌های منفک با پیوستگی‌های اندک بین محدوده‌ای از عمل‌ها می‌باشد و بر این اساس هیچ‌گونه چارچوب هماهنگ شده‌ای جهت پشتیبانی از تلاش‌های کارآفرینی در این اتحادیه وجود ندارد (کمیسیون اروپا ۲۰۰۴ ب). در همین سال نتیجه‌گیری‌های مشابهی به وسیله ETF در زمینه ارزیابی فراگیری کارآفرینی در کشورهای غرب بالکان و مولداوی انجام پذیرفت. این مقوله علی الخصوص خطرات مربوط به یک فرهنگ سیاسی تحمیل شده در ارتباط با روال‌های مختلف در زمینه فراگیری کارآفرینی را ذکر نموده است که خود موجب بوجود آمدن پدیده افراط و تفریط در فعالیت‌های آموزشی کارآفرینی بدون وجود هماهنگی بین آنها شده است.

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

 

۵- تلویحات مربوط به سزاواری مرکزی کارآفرینی در زمینه برنامه‌های درسی و تدریس چه می‌باشد؟
بهنگامی که مشارکت عمده مرتبط با آموزش کارآفرینی و توسعه روال‌های مربوطه تاکنون بر روی آموزش‌های سطح سوم متمرکز می‌باشد، افزایش توجه هم اکنون به سمت بخشهای اولیه سیستم آموزشی متمرکز می‌باشد. مفهوم «کودک شرکتی» هم اکنون بصورت فزاینده‌ای بعنوان نکته مرکزی توسعه فرهنگ کارآفرینی مد نظر می‌باشد.
در حالیکه موسسات، سازمانهای اقتصادی و یا دیگر سازمانها بصورت فزاینده‌ای با موارد عدم قطعیت مختلف دست به گریبان می‌باشند، حرکت بسمت فاکتورهای داخلی و خارجی، همراه با کارهای جدید و انعطاف بالاتر کارکنان جهت تعدیل مسیرهای جدید بیش از قبل مورد نیاز می‌باشد. ظرفیت خودکارآفرینی در افراد که قابلیت پاسخگویی و انطباق با این تغییرات را دارا می‌باشند و معمولاً با شرایط پیچیده‌ای دست به گریبان هستند هم اکنون به صورت قابل توجهی مورد شناسایی قرار گرفته است چنین مسئله‌ای در حقیقت پشت پرده تفکرات کارآفرینی و نیاز برای یک جامعه تحصیل کرده و پاسخ آن به چالش‌های مرتبط با برنامه‌های کارآفرینی قرار گرفته است. بر این اساس چالش عمده را می‌توان به شرح ذیل تعریف نمود:

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

 

۶- آیا سیستم آموزشی و فراگیری اطلاعات آمادگی بیشتری را در زمینه خود اشتغالی در اختیار ما قرار می‌دهند؟
 تغییرات ساختاری در زمینه بازار کار، توسعه سیاست‌های استخدام جنبی بوسیله شرکتها و رشد منافع در خود اشتغالی همگی جزء مواردی هستند که در اقتصاد‌های پیشرفته دیده می‌شوند. با توجه به کشورهای عضو ETF ، دو خصیصه متمایز را می‌توان مشخص نمود.
در ابتدا درکشورهایی که به سمت روال دوران گذار بازار حرکت می‌نمایند، خود اشتغالی معمولاً بعنوان تنها گزینه‌ای موجود برای روال‌های کوچک سازی سازمانها و ادارات بشمار می‌آید. بطور مثال اتحادیه‌های ملی و فدراسیون روسیه، مولداوی و اکراین مشخص نموده‌اند که سهم درآمد آنها از روال خود اشتغالی مربوط به کارآفرینان از ۲۵ تا ۳۵ درصد ارتقا داشته است. برای گرجستان این آمار برای سال مشابه میزان ۷۲% می‌باشد (بانک جهانی، ۲۰۰۰).
ارتباط بین سختی اقتصادی و میل طبیعی افراد برای خود اشتغالی، بنابراین، بصورت الزامی از طریق نیاز در برابر انتخاب تعین می‌گرددو در اکثر مواقع بعنوان فاکتور محرکت در اقتصاد غیر رسمی مطرح می‌باشد(کولو و سکت،۲۰۰۵). یکسری از بررسی‌های بازار کار منطقه‌ای ETF بالکان غربی در سال ۲۰۰۵ این خصیصه را مشخص می‌نماید(مانند ETF 2006 ب).
با مراجعه به گروه دارای درآمد متوسط کشورها و مناطق از خاور میانه و شمال آفریقا، در حالیکه خود اشتغالی بعنوان تنها گزینه موجود بشمار می‌آید، شاخص‌هایی وجود دارند که نشان دهنده آن می‌باشند که انتخاب شخصی بعنوان یک فاکتور تعیین شده در فرهنگ و سنت بشمار می‌آید. حکیم وکاررو پرز(۲۰۰۵) نسبت به شناسایی بخش‌های مختلف خود اشتغالی در محدوده‌ای از مشاغل دارای مهارت‌های ضعیف تا مشاغل سطح حرفه‌ای با رشد تجاری قدرتمند و نوآوری‌های فنی اقدام نمودند. فاکتور بعدی در خاورمیانه و شمال آفریقا آن است که تلاشهای قابل توجهی بوسیله دسته‌ای از بازیگران این عرصه در جهت وارد شدن بصورت مستقیم در زمینه‌های خود اشتغالی غیر رسمی، شامل ارائه خدمات آموزشی و مشاوره‌ای جهت تحصیل پیروزی و ترغیب آنها برای پیوستن به اقتصاد رسمی وجود داشته است. تجربه به دست آمده از خاورمیانه وشمال آفریقا سولات ذیل را مطرح می‌سازد: آیا کشورهای دیگر عضو ETF، مخصوصاً آنهایی که دارای سطح بالایی از خود اشتغالی می‌باشند نظیر آلبانی (۶۳%) یا قرقیزستان (۶۰%) ارائه خدمات آموزشی برای حالت خود اشتغالی غیر رسمی را در نظر دارند؟

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

 

۷- چگونه دانشگاه‌ها می‌توانند فرصتهای تجاری را بهینه سازند؟
بهنگامی که در اواخر دهه ۱۹۹۰ جهان با افراد بیکاری مواجه گردید که ناشی از پر گشتن پست‌های خالی صنعتی و تکنولوژیکی می‌بود، شروع  عصر جدید با این مشخصه همراه بود که چگونه می‌توان از طریق بکارگیری تکنولوژی و توسعه آن نسبت بوجود آوردن مشاغل جدید و دسترسی به رشد اقدام نمود. همراه با این پدیده انتظارات فزاینده جهت مشارکت دانشگاه‌ها وجوامع تحقیقاتی در امر تجاری سازی تکنولوژی‌ها و شغل‌های تجاری شروع به رشد و نمو نمودند. در اقتصادهای پیشرفته‌تر، این موضوع باعث بوجود آمدن همکاری‌های سازمان یافته بیشتری بین دانشگاه‌ها و شرکتها گردید تا بر این اساس نه تنها نسبت به بحداکثر رسانی فرصتهایی اقدام نماید که نوآوری‌ها قادر به ارائه آنها در اقتصاد می‌باشند، بلکه با توجه به فارغ التحصیلان دانشگاهی و مهارت‌های آنها اقدام به پاسخگویی بهتر به بازار کار شود.

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

 

۸- آیا در همکاری منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای آموختن کارآفرینی ارزشی وجود دارد؟
با ارائه‌ مفهوم آموختن کارآفرینی بلندمدت، آنهایی که به دنبال توسعه استراتژیک در منطقه بودند با محدودیت‌هایی روبرو شده‌اند:
  • بخش تحت توسعه سیاست دانش
  • عدم وجود لغاتی مشترک، مفاهیمی که به خوبی تعریف نشد‌ه‌اند.
  • منطقه‌ای پیچیده و چندبعدی که در مورد آن زیاد تحقیق و گزارش نشده است.
  • عدم وجود منابع قابل دسترس برای بهترین عملکرد (مثلا برنامه‌ آموزشی، آموزش معلمان)
  • عدم وجود مجموعه اطلاعاتی مشترک یا شاخص‌هایی برای نشان دادن اجرا و توسعه
  • وجود شبکه‌های اندکی برای تبادل اطلاعات سیاست / عملکرد (به غیراز سومین برنامه‌های آموزشی شرکت)
اولین قدم برای مورد توجه قراردادن این محدودیت‌ها نیازمند تلاش افرادی است که به آموختن کارآفرینی بلندمدت علاقمندند برای برنامه‌ریزی با هدف ایجاد دانش، ظرفیت‌های سیاست و انتقال تنظیمات در سطوح مختلف سیستم آموزشی. در این زمینه سازمان‌ها، عرضه کنندگان دانش مدارس (کارآفرینی، شرکای اجتماعی و دولت می‌توانند توسعه‌ تقسیم دانش و شبکه‌های عملکرد بهتر را در زمینه‌ آموختن کارآفرینی مورد توجه قرار دهند.

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

 

۹- خلاصه و نتایج
بازارهای آزاد در حال افزایش و وابستگی‌های مشترک در سیستم تجارت جهانی اکنون چالش‌های مهمی را برای سیستم‌های آموزش ملی ارائه کرده است زیرا دولت، موسسات اقتصادی و گروه‌های دیگر مربوط به توسعه منابع انسانی تعیین می‌کنند که چگونه دانش و مهارت‌های نیروی کار بهتر می‌تواند به تلاش‌های بیشتر برای پیروزی در رقابت منجر شود. برای تداوم دوام اقتصادها هیچ راهی به جز پذیرش سیستم‌های آموزشی برای سازگارشدن با فشارهای رقابتی وجود ندارد. اولین موردی که از این مقاله حاصل می شود، شناخت در حال افزایش از آموختن کارآفرینی است. بنابراین کشورهای شریک ETF  به پذیرش نمونه‌ای از آموختن کارآفرینی که همه‌ بخش‌های سیستم آموزشی را با یکدیگر هماهنگ می‌کند دعوت می‌شوند، در حالیکه سرمایه گذاری بر روی بخش‌های ابتدایی سیستم آموزشی در جایی که پتانسیل ارتقای ارزش‌های اجتماع کارآفرینی در بهترین نوع خود است، بسیار مهم خواهد بود.
در پذیرش چنین نمونه‌ای خارجی در کشورهایشان، مجریان کشور شریک ETF  که مسئول بخش‌های متفاوت سیستم آموختن کارآفرینی هستند باید برای توجه کردن به انواع متناوب حکومت آماده باشند. انواع متناوب حکومت دسته‌ای از سهامداران را در بر می‌گیرد که با یک هدف با یکدیگر همکاری می‌کنند و از طریق تنظیمات سیاست ضروری و برنامه‌های تحویل در دوره‌ای مهم می‌توان دید که باعث می‌شوند نتایج سرمایه‌گذاری پرثمر باشد. بنابراین چشم انداز کمتر از نسل مدرسه ناکافی خواهد بود.
دوم اینکه هر تنظیمات همکاری ملی برای ارتقای آموختن کارآفرینی ارزش کمی خواهد داشت مگر اینکه توسط برنامه‌ریزی‌های مشابه در سطح محلی منعکس شود. این برنامه‌ریزی‌ها تضمین می‌کنند که سیاست انجام شده و موثر است. در اینجا چالش به طور ویژه در جلب کردن مدارس، معلمین و مجریان آنها به فهم انتقال اصلاحات مورد نیازی است که نمونه آموختن کارآفرینی جدید برای برنامه آموزشی، آموزش معلکین و سطح مشترک مدارس با موسسات محلی خواهد داشت. چون مدارس و حرفه ی آموزش قبلا با اصلاحاتی که در بسیاری از کشورهای شریک ETF  انجام شده، بیش از ظرفیت بار شده‌اند، این خطر وجود دارد که ساختن در ویژگی خارجی آموختن کارآفرینی می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد. استراتژی ساختن براساس مدل‌های اجرای خوب و احتمالا به کاربردن یک روش اصلاح خلبانی می‌تواند گزینه‌ای برای پیروزشدن بر حرفه آموزش باشد که برای اصلاح مهم خواهد بود.
آموختن کارآفرینی: مطالعات موردی (آوریل ۲۰۰۶)
مطالعه موردی  ۱
  • برنامه‌های دولت برای آموزش کارآفرینی در نروژ
سؤال کارگاهی:
آیا برنامه‌های متناوب دلت برای توسعه سیاست و عملکرد آموختن کارآفرینی استراتژیک ضروری است؟
  • ارزش آموختن سیاست مطالعه موردی
  • سیاست ملی: برنامه‌های همکاری ملی نیازمند یک بینش و هدف مشترک کلی به رغم این است که شرکای متفاوت ممکن است اهداف ویژه اضافی داشته باشند.
  • همکاری محلی: برای تکمیل استراتژی آموزش کارآفرینی ملی، همکاری محلی در دیدن از طریق استراتژی تنظیم شده در سطح مرکزی ضروری است. این همکار‌ی‌ها باید مدارس، گروه‌های اجتماع، موسسات محلی و دیگر گروه‌های علاقمند را در برگیرد.
  • امور مالی مشترک: امور مالی این برنامه کاری را سه وزارت مهم که به استراتژی متعهد شدند را به عهده گرفته‌اند.
  • ادامه دادن به تلاش : اگر تلاش برای توسعه استراتژی ملی موفق نباشد، تعیین کنید که چرا چنین است و دوباره تلاش کنید.
 
متن
تلاش برای توسعه روش ملی کارآفرینی در نروژ در اواسط دهه ۱۹۹۰ آغاز شد. درآن زمان آموزش کارآفرینی به عنوان زمینه‌ای مهم برای توسعه بیشتر اقتصاد نروژ بیشتر و بیشتر مورد توجه قرار گرفت. بحث‌های اولیه در مورد کارآفرینی به توافقی در بین هفت وزارت برای ایجاد یک استراتژی ملی برای آموزش کارآفرینی در سال ۱۹۹۷ منجر شد. وزارت آموزش نقش رهبری را به عهده داشت. فعالیت این استراتژی مشکل بود زیرا وزارت‌ها، برنامه‌های کاری متفاوتی داشتند. هیچ دیدگاه یا برنامه کاری مشابهی وجود نداشت.تلاش برای توسعه یک استراتژی مشترک موفق نشد زیرا عملی کردن اهداف مشکل بود.
جنبه‌های اصلی استراتژی:
  • تاکید اولیه آموزش بر دیدگاه‌ها، مهارت‌ها، خلاقیت و نوآوری با تعهد کلی مراجع محلی و اجتماع‌ها بعنوان مالکینی است که آموزش کارآفرینی را تسهیل می‌کنند.
  • دومین تاکید بر دانش و مهارت‌های به کار رفته است که از طریق موسسات جوان و با همکاری عرضه کنندگان خدمات غیرقانونی توسعه یافته است.
  • توافق نامه‌های همکاری بین مدارس و شرکت‌های محلی و صنعتی با همکاری بین‌المللی در سطح مدرسه، رسمی شده است.
  • آموزش بیشتر بر گستره عظیم‌تری از گزینه‌های آموزش کارآفرینی، با توسعه ویژه برنامه‌های مدیریت و اکثرا در کارآفرینی و خلاقیت تاکید می‌کند.
  • توافق‌نامه‌های همکاری بین موسسات آموزش مربی و موسسات اقتصادی.
توان‌ها
  • سیاست همکاری در سطح ملی علائم مشخصی به جامعه به عنوان اهمیت توسعه آموختن کارآفرینی می‌فرستد.
  • همکاری نیروی سیاست‌های مختلف و اهداف متفاوت وزارت را تضمین می‌کند: الف) آموزش: آمادگی زیاد برای زندگی و کار ب) تجارت و صنعت: مهارت‌های قابل اشتغال پیشرفته برای اقتصاد ج) توسعه منطقه‌ای و محلی: وسیله امرار معاش متعادل برای جوامع و توجه به خطر روستایی کردن.
  • حکومت خلاقانه: آماده کردن مردم برای مشاغلی که هنوز وجود ندارد.
  • با جامعه‌ای قوی که به توسعه و آفرینش شغل علاقمند است، توسعه آموختن کارآفرینی، حمایت ودرگیری جوامع محلی و شرکت‌ها در برنامه مدارس، مدیریت و انتقال دانش را تقویت کرده است.
 
ضعف‌ها
  • درگیری بیشتر وزارت می‌تواند حمایت دولتی بیشتری را به همراه داشته باشد.
  • روش داوطلبانه مدارس به معنای این است که بعضی مدارس این استراتژی را دنبال نمی‌کنند، فشار بیشتر از طرف دولت مرکزی (وزارت آموزش و تحقیق) باید در این استراتژی اعمال شود.
  • چون هیچ بودجه تخصصی وجود ندارد، این استراتژی به برتری‌ها و تخصیص‌های سالانه از طرف سه وزارت وابسته است. این موضوع می‌تواند به عدم تعادل در روند کلی انتقال که به برتری‌های وزارت‌های متفاوت به خطوط فعالیت مختلف وابسته است منجر شود.
فرصت‌ها
  • استراتژی‌های ملی و محلی برای آموختن کارآفرینی، آگاهی بیشتری را در زمینه روش‌های توسعه اجتماعی – اقتصادی ایجاد می‌کند. روش آموختن کارآفرینی فرصتی برای جامعه و نیز موسسه اقتصادی است.
  • روش همکاری در سطح محلی آموختن کارآفرینی اثری عمیق‌تر بر برنامه‌های آموزشی و خلاقیت مدرسه‌ای با انرژی بیشتر، اشتیاق و آمادگی برای تغییرات دیگر دارد.
  • توسعه بیشتر همکاری دولتی – خصوصی به ایجاد کارآیی در انتقال دانش کمک می‌کند.
تهدیدها
  • مدارسی که مسئولیت سنگین و دائمی تغییر با تقاضاهای مکرر دارند و به آموختن کارآفرینی علاقمندند ممکن است جدی گرفته نشوند. استراتژی بزرگتر تغییر در سیستم مدرسه که نیازمند تایید برتری‌هاست مشخص است.
  • هیچ شاخص اجرا یا سیستم ردیابی برای تعیین ارزش و اثر آموختن کارآفرینی، به وجود نیامده است. بدون نتایج سخت، آموختن کارآفرینی می‌تواند به عنوان “موجی” دیگر دیده شود.
 
مطالعه موردی ۲ :
توسعه رقابت هسته کارآفرینی در سطح مدرسه:
سوالات کارگاهی:
  • آیا کشورهای شریک ETF باید سیاست رقابت هسته کارآفرینی اتحادیه اروپایی را بپذیرند؟
  • چگونه باید با این موضوع برخورد کرد؟
ارزش آموختن سیاست مطالعه موردی
  • سیاست ملی: اصلاح مدرسه‌ای باید در سیاستی ملی بسته شود تا حمایت و قابلیت انتقال نهایی تجربیات خوب را تضمین کند.
  • تغییر سازمانی: تایید انتقال رقابت هسته‌ای نیازمند تغییر فرهنگ و تغییر سازمان در مدارس است- نه تنها موضوع اصلاح برنامه آموزشی و آموزش مربی
  • آموزش کارآفرینی از مهارت‌های موسسات اقتصادی فراتر می‌رود ولی مهارت‌های زندگی را مورد توجه قرار می‌دهد.
پیشنهادات
  • مطمئن شوید که آموزش کارآفرینی و رقابت هسته کارآفرینی در سطح سیاست ملی پذیرفته شده است حتی اگر در ابتدا بضورت توسعه خلبانی باشد.
  • بودجه‌ای به خلاقیت اختصاص دهید و بویژه برای توسعه و ارتقای مهم روش‌ها و موارد افزایش آگاهی، مهم و عمل به توسعه رقابت هسته کارآفرینی، گروه معلمان را هدف قرار دهید.
  • یک نیروی کاری آموزش کارآفرینی ملی با حمایت قابل حرکت ایجاد کنید تا اینکه آگاهی و فهم نیاز به برنامه آموزشی و اصلاح سازمانی و تربیتی که توسعه رقابت هسته کارآفرینی به آن نیاز داردرا توسعه دهد.
  • برای ایجاد دانش بیشتر و حمایت رسمی برای اصلاحات متناوب، شبکه‌ای از مدارس، معلمان، مدیران و گروه‌های ناظر مدرسه بوجود آورید.
  • رابطه‌ای بین توسعه آموزش کارآفرینی در سطوح مختلف سیستم آموزشی را تضمین کنید.
  • با انگیزه‌های برابر خارج از مدرسه که کمکی است برای ساختن هسته توسعه رقابت درگیر شوید.
مطالعه موردی ۳
آموزش و خوداشتغالی در کشور تونس- ابتکار فورتی (طاهر ال میلی)
سوال کارگاهی: آیا تحصیل و آموزش می‌توانند کاری بیشتر برای ارتقای آگاهی از خوداشتغالی و آماده شدن برای آن انجام دهند؟
ارزش سیاست آموختن مطالعه موردی
  • سیاست توسعه ملی: خوداشتغالی، توسعه موسسات کوچک و آموزش جوان پایه‌های سیاست توسعه ملی تونس هستند.
  • همکاری: همکاری بین سازمان‌های انتقال مختلف برای تایید مصلح مشترکی خوب و تحسین‌آمیز بین گستره‌ای از ارزیابی‌ها برای ارتقای خوداشتغالی و توسعه موسسات کوچک.
  • توسعه دوره‌ای: ایجاد خدمات آموزش خوداشتغالی به صورت دوره‌ای، این مورد برای روش های ازمایش شده و توسعه‌های عظیم‌تر و نیز ایجاد اطمینان در شرکای دیگر برای پیوستن آتی آنها به سیستم، مثلا سیستم تحصیل عمومی.
  • امور مالی: آموزش خوداشتغالی ارزش اندکی دارد مگر اینکه با هزینه‌های مالی اولیه حمایت شود.

فراگیری کارآفرینی: چالشها و فرصتها

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.