مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری

تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری

تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری – ایران ترجمه – Irantarjomeh

 

مقالات ترجمه شده آماده گروه  مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی

مقالات

چگونگی سفارش مقاله

الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه(شماره حساب)ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.comشامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر --مقالات آماده سفارش داده شده پس از تایید به ایمیل شما ارسال خواهند شد.

قیمت

قیمت این مقاله: 58000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)

توضیح

بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.

مقالات ترجمه شده مدیریت - بازرگانی - ایران ترجمه - irantarjomeh

تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری

شماره      
۱۴۴
کد مقاله
MNG144
مترجم
گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh
نام فارسی
تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری
نام انگلیسی
Fit manufacturing: a framework for sustainability
تعداد صفحه به فارسی
۵۱
تعداد صفحه به انگلیسی
۳۰
کلمات کلیدی به فارسی
تولید ناب، تولید چابک، ساخت ناب، ساخت چابک، ساختارهای سازمانی، سازمان های یادگیرنده / فراگیرنده / پویا
کلمات کلیدی به انگلیسی
Lean manufacturing; Agile manufacturing; Lean production; Agile production; Organizational structures; Learning organization
مرجع به فارسی
سیستم های تولید، برنامه ریزی و کنترل تولید، تولید سازگار، تولید ناب، تولید چابک، سیستم های جامع تولید
مرجع به انگلیسی
Manufacturing systems; Production planning and control; Fit manufacturing; Lean manufacturing; Agile manufacturing; Integrated production systems
کشور
انگلستان
تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری
چکیده
هدف- با توجه به رکود اقتصادی کنونی جهان، شرکت ها می بایست بگونه ای نسبت به توسعه دیدگاه های جدید و ابتکاری اقدام نمایند تا آنکه اطمینان یابند که پایداری اقتصادی مطلوبی را حاصل نموده اند. هدف این مقاله ارائه چارچوب تولید سازگار [۱](FMF)، می باشد، چارچوبی که اتخاذ آن می تواند به شرکت های تولیدی کمک نماید تا از نقطه نظر اقتصادی پایداری متناسبی را حاصل نموده و از نقطه نظر عملیاتی نیز به صورت موثر در بازار رقابتی جهانی عمل نمایند. این مقاله در حقیقت دنباله تحقیق قبلی می باشد که به وسیله این نویسنده ها انجام شده و فراهم آورنده یک سیر تکاملی در خصوص تحقیقات اولیه در زمینه ارتقای و توسعه سیستم تولید سازگار از طریق ایجاد یک چارچوب قدرتمندتر و یک آزمون عملی و جامع تر می باشد.
طراحی/ روش/ دیدگاه- FMF فراهم آورنده یک دیدگاه مدیریتی جدید تولید و استراتژی مدیریت نوین تولید برای ایجاد سازمان های تولیدی پایدار از نقطه نظر اقتصادی می باشد. این فرآیند با توجه به اصول الگوهای موجود تولید، همراه با مفاهیم نوآوری تولید اعمال گردیده تا شرایطی بوجود آید که در آن حصول پایداری بعنوان یک ضرورت مهم قلمداد شوند. یکی از کاربردهای این سیستم به عنوان یک برنامه پایلوت در سه شرکت دارای اندازه  کوچک و متوسط (SMEs)، به هنگام ارزیابی و مقایسه با چهار عملکرد دیگر، نتایج مثبت اولیه ای را به ارمغان آورده است.
یافته ها- استراتژی های تولید نظیر سیستم های تولید ناب[۲] و تولید چابک[۳] به شرکت ها اجازه می دهند تا قابلیت صرفه جویی اساسی در برنامه تولید خود را داشته باشند و در عین حال میزان سودمندی آنها منوط به حجم و پروفایل تقاضای محصولات آنها باشد. خط مشی به سمت تولید سفارشی انبوه شرکت ها را وا می دارد تا نسبت به تهیه محصولات و خدمات سفارشی شده با توجه به قیمت های تولید انبوه اقدام نمایند. چنین موردی ممکن است بار اضافی را بر دوش شرکت ها تحمیل نماید، بر این مبنا یک چارچوب تولید ابتکاری را باید توسعه داد تا آنکه از این نکته اطمینان حاصل شود که کارخانجات یا مراکز تولید آتی قابلیت مرتفع ساختن نیازهای جدید را داشته باشند. این مقاله یک الگوی تولید سازگار را پیشنهاد می نماید که قابلیت یکپارچه سازی و ترکیب کارایی های تولید حاصل آمده از طریق فرآیندهای ناب و چابک را داشته و بر مبنای نیاز جهت حرکت سریع به سمت بازارهای جدید، از طریق بهره گیری از بازاریابی کارا و استراتژی های نوآوری محصول، اقدام می نماید تا آنکه قابلیت حصول پایداری دراز مدت اقتصادی به دست آید. در این رابطه، یک سیستم کاربردی در مقیاس کوچک در یک شرکت موردی معرف آن است که نتایج اولیه، به هنگام مقایسه با برآوردهای عملکرد (MOPs)[4] اصلی که در این مقاله ایجاد شده است، مثبت می باشند.
اصالت/ ارزش- توسعه یک الگوی سازگار که هدف از آن مواجهه مستقیم با مسایل مربوط به پایداری اقتصادی می باشد پیشنهاد شده و به وسیله نویسندگان مدنظر قرار گرفته است. سیستم سازگار همچنین فراهم آورنده چارچوبی برای پیاده سازی عملیات پایدار تولید در داخل سازمان ها می باشد.
نوع مقاله: مقاله مفهومی

کلمات کلیدی: سیستم های تولید، برنامه ریزی و کنترل تولید، تولید سازگار، تولید ناب، تولید چابک، سیستم های جامع تولید.

ژورنال: ژورنال مدیریت فناوری تولید
۲۰۱۲
امرالد
[۱] Fit Manufacturing Framework (FMF)
[۲] Lean
[۳] Agility
[۴] Measurement of Performance (MOPs)

تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری

 

۱- مقدمه
پایداری اقتصادی یکی از حیاتی ترین مسایلی است که تولید کنندگان در حال حاضر با آن روبرو می باشند (Found و همکاران، ۲۰۰۶). با توجه به خطر فراگیری که کشورهای با نیروی کار کم هزینه با آن روبرو هستند که خود بواسطه ضروریات مربوط به تولید سفارشی انبوه، آن هم در جامعه ای با مشتریان هوشیارتر، وخیم تر می گردد، امر حفظ قابلیت رقابت پذیری از نکته نظر هزینه برای تولید کنندگان کشورهای غربی به صورت فزاینده ای مشکل تر شده است. بسته شدن بسیاری از شرکت های تولیدی در خلال سالیان اخیر، منجر به از دست رفتن هزاران شغل شده است که خود مؤکد آن است که تنازع  بقا به عنوان یک مشکل جدی مطرح می باشد. در حقیقت، در انگلستان، تعداد شغل های تولیدی در خلال دو دهه گذشته حدود یک سوم تقلیل یافته است (استراتژی های تجاری Experian Business Strategies، ۲۰۰۳) و بنابر این چنین  امری آشکار است که صنعت تولید انگلستان نیازمند استراتژی های پایدار موفق و همچنین راه حل های تجاری مطلوب می باشد تا آنکه بتواند بر این چالش های مدرن تولیدی امروزی فایق آید.
در خلال سالیان متمادی، تعدادی از استراتژی های ارتقا یافته تجاری، همراه با مباحث روش شناسی، ابزارها و فناوری های مرتبط پیشنهاد شده اند که هدف آنها ارتقای بهره وری سازمان ها بوده است. مدیریت کیفیت جامع (TQM)، مهندسی مجدد فرآیند تجاری، سیستم های درست به هنگام و ناب، چابک و شش سیگما دقیقا تعداد اندکی از این مثال ها را تشکیل می دهند. علیرغم موفقیت گزارش شده این راهکارها در خصوص افزایش سود دهی و سهم بازاری تولید کنندگان، هنوز تعداد قابل توجهی از شرکت ها وجود دارند که در حال نزاع جهت مقاومت در برابر امواج آشفته می باشند (Hines، ۲۰۰۴). مشکلات مرتبط با این موارد برای بسیاری از سازمان بدین صورت مطرح می گردد که این راه حل های پیشنهادی، با وجود آنکه سعی در حصول مزیت های اقتصادی در کوتاه مدت دارند، به عنوان راهکارهای دراز  مدت تجاری کارایی نداشته چرا که آنها در شرکت های خود به صورت صریح و یا حتی تلویحی تمرکز چندانی بر روی راهکارهای تغییر و اعمال آن نداشته اند (Bateman، ۲۰۰۱). نتیجه شکست در ایجاد هماهنگی و استقرار درست این استراتژی ها آن است که با توجه به عدم موقیت راهکارهای اولیه دیگر پیشرفتی در کار نبوده و در نتیجه کارکنان مجددا به سمت روش های قبلی کار روی می آورند (Thomas و همکاران، ۲۰۰۹).
سیستم «ناب» بعنوان مجموعه ای از اصول مدیریت و آن دسته از فناوری هایی محسوب می شود که هدف آن حذف ضایعات در فرآیند تولید و افزایش آن دسته از فعالیت هایی می شود که از نقطه نظر مشتریان سبب افزایش ارزش محصول خواهد شد (Womack و Jones، ۱۹۹۶). این مورد معرف یکی از مشهورترین مدل های تجاری امروزی می باشد که تقریبا ۵۰ درصد از تولید کنندگان انگلستان اقدام به بکارگیری اصول «ناب» در  حداقل بخشی از تاسیسات تولیدی خود نموده اند (EEF، ۲۰۰۱). با این حال، با وجود آنکه بسیاری از موارد معرف موفقیت تولید ناب می باشند، نگرانی هایی در خصوص قابلیت پایداری این سیستم در یک سازمان در خلال سالیان اخیر به وجود آمده است (بنگاه اقتصادی ناب، ۲۰۰۹). موفقیت «ناب» در شرکت ها غالبا بازتاب دهنده منحنی تغییر کلاسیک می باشد- بدین صورت که به دنبال ارتقای بوجود آمده در بهره وری، پس از دنبال نمودن یک رویه مداخله ای، کاهش یکنواخت در خط مبنا، و در برخی از مواقع حتی زیر سطوح خط مبنا، رخ خواهد داد (Hines و همکاران، ۲۰۰۴).
این مقاله اقدام به تشریح پارامترهایی چون طراحی، توسعه و پیاده سازی یک «چارچوب تولید سازگار» (FMF) می نماید که هدف آن قادر ساختن شرکت های تولیدی در خصوص حصول عملکرد تولیدی ارتقا یافته می باشد. رئوس مطالب FMF در این مقاله معرف آن است که ساختار و جزئیات این دیدگاه در خصوص پیاده سازی FMF از طریق یک برنامه پایلوت وابسته بدین چارچوب در سه سازمان تولیدی پیاده شده است. در آینده این موضوع مشخص می شود که چگونه سیستم سازگار قابلیت ارائه عملکرد تولیدی ارتقا یافته در برابر دیدگاه «ناب» استاندارد را خواهد داشت.

تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری

 

۲- نیاز به دیدگاهی با قابلیت پایداری
با توجه بدین که ویژگی های تقاضا در حال تغییر می باشد، شرکت ها می یایست هم اکنون در محیطی با ایمنی کمتر و پیچیدگی بیشتر کار نموده و استراتژی های تجاری و تولیدی آنها نیز باید قابلیت فراهم آوردن ضروریات گسترده تری را داشته باشد.
هم اکنون پارامترهایی چون هزینه اندک، محصولات با  قابلیت پاسخگویی به نیازهای مشتریان همراه با انعطاف پذیری بالا به عنوان ضروریات این عرصه به شمار می آیند تا از این طریق شرکت ها قابلیت جذب بازارهای جدید را داشته باشند و بتوانند در این راه از نوعی پایداری اقتصادی بهره مند گردند (McCarthy، ۲۰۰۲). پایداری صرفا به معنای حفظ سطوح عملیاتی جاری و نفوذ در بازارهای جدید به منظور جایگزینی با بازارهای از دست رفته نمی باشد، بلکه اهداف آن فراتر از این دیدگاه است و حصول رشد و توسعه نیز در آن مدنظر می باشد به گونه ای که یک شرکت در امور تجاری خود قابلیت درخشش مطلوبی را در آینده از خود نشان دهد. این بدان معنا خواهد بود که شرکت ها می بایست از ارتباطات دراز مدت خود بین تامین کننده و مشتری فاصله گرفته و به سمت ارتباطات کوتاه مدتی روی آورند که در آن تولید کننده با ارزش بالا قابلیت فراهم آوردن جریانی با توانایی رشد لازم را داشته باشد.

تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری

 

۳- دیدگاه تولید سازگار
در خلال سالیان متمادی، بسیاری از استراتژی های تولیدی و الگوهای مربوطه ادعا نموده اند که یک راه حل «جامع» را در خصوص مشکل تولید فراهم آورده اند. غالبا، راه حل هایی در زمینه تولید کارای محصولات حاصل آمده است. با این وجود، این الگوها به ندرت قابلیت برقراری ارتباط با کلیه اجزای کلیدی یک سازمان تولیدی، جهت رشد سازمان و دستیابی به کامیابی به یک روش پایدار، راه دارند.

تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری

 

۴- استنتاج در یک FMF
با در نظر گیری اصول اولیه ناب و چابک همراه با تعریف رسمی پایداری، می توان این مورد را پیشنهاد نمود که برای آنکه شرکت ها قابلیت رقابت پذیری را داشته باشند آنها می بایست یک سطح موثری از نابی، چابکی و پایداری را حاصل آورند که در تطابق با سطح تغییر و عدم اطمینان در یک سیستم عملیاتی، همراه با محیط تجاری شخصی باشد. به منظور حصول این امر، یک دیدگاه سیستماتیک مورد نیاز خواهد بود که با توجه بدان یک چارچوب اصلی در این مقاله ارائه شده است (شکل ۳). این چارچوب ارائه دهنده نقشه ای گسترده برای تعیین میزان سازگاری و تناسب تولید در یک شرکت می باشد.
با توجه به این سه رشته اصلی در حوزه سازگاری تولید، این چارچوب به طور اولیه خود حاصل آورنده عناصر مربوطه با استفاده از دسته بندی و ابزارهای تحلیل تجاری می باشد. در این خصوص دو مسئله را می بایست با توجه به این مدل مدنظر قرار داد. اولین مسئله چگونگی مشخص ساختن ویژگی های اصلی و عوامل تعیین کننده ایجاد و حفظ سازگاری تولید می باشد. مسئله دوم مشخص نمودن این موضوع می باشد که چگونه این مدل را می بایست بر  حسب مراحل عملیاتی و پیاده سازی آنها مورد تشریح و تفسیر قرار داد.

تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری

 

۵- کاربرد FMF
این مقاله FMF را به عنوان یک چارچوب ساده، کارا و انعطاف پذیر برای شرکت ها جهت تعریف و فرمول بندی استراتژی تولید سازگار پیشنهاد نموده است. این مقاله تشریح کننده یک دیدگاه تحقیقاتی در خصوص مطالعه FMF در شرکت های تولیدی می باشد و در بردارنده یک برنامه پایلوت در مورد FMF در تعدادی از شرکت هایی است که خود اقدام به بکارگیری این سیستم در محل کار خود نموده اند.
به هنگام کار با این شرکت ها، این تصمیم گرفته شد که به منظور برآورد کارایی چنین چارچوبی، سه شرکت می بایست انتخاب شوند تا آنکه اقدام به اعمال رویه های FMF در خلال یک دوره دو ساله نمایند. این گروه از شرکت ها تحت عنوان «گروه کاری» خوانده می شوند. سه شرکت دیگر نیز مسئول برنامه استاندارد پیاده سازی «ناب» در طی این دوره (از طریق انتخاب خود) می باشند و میزان مشابهی از پشتیبانی همانند گروه کاری را دریافت خواهند داشت. این گروه تحت عنوان «گروه شاهد» مدنظر می باشد.
معیارهای مرتبط با انتخاب شرکت به شرح ذیل هستند:
  1. کلیه شرکت ها جزء شرکت های دارای اندازه کوچک و متوسط (SME ها) هستند که بین ۱۵ الی ۲۵ مستخدم دارند.
  2. هیچ کدام از شرکت ها قبلا از تجربه پیاده سازی استراتژی های تغییر تولید برخوردار نبوده اند.
  3. هیچ گونه پشتیبانی بیشتر (به صورت مشاوره ای یا غیره) جهت کمک بدین شرکت ها مدنظر نبوده است.
  4. این شرکت ها می بایست فی نفسه یکسان باشند، یعنی از یکسانی از نقطه نظر فناوری، ویژگی های محل کار و غیره برخوردار باشند، با این حال بکارگیری پروفایل های یکسان به واسطه ضروریات مختلف هر شرکت، امکان پذیر نخواهد بود.
  5. با توجه به معیار ۴، ساختارهای قابل قیاس شرکتی جهت آنالیز هم گروه شاهد و هم گروه کاری مدنظر خواهند بود به گونه ای که یک ارزیابی حقیقی را بتوان بر مبنای کارایی FMF به دست آورد.
  6. کلیه شرکت ها می بایست نسبت به انتخاب یک فرد مسئول پروژه / فرد پشتیبان از پروژه، برای دوره پیاده سازی FMF، اقدام نمایند.
  7. دسترسی مناسب و منطقی را نیز باید برای نویسندگان در نظر گرفت تا قابلیت نظارت بر فرآیند FMF در هر شرکت وجود داشته باشد.
۱-۵٫ پروفایل های شرکتی
شش شرکت دارای اندازه کوچک و متوسط (SME) به گونه ای انتخاب شدند که قابلیت انجام این پروژه FMF را داشته باشند. هر شرکت می بایست در تطابق با معیار انتخاب شرکتی در نظر گرفته شده و هر کدام از آنها باید دارای برنامه ریزی جهت پیاده سازی استراتژی های تغییر تولید کاملا مشابه در سازمان های مطبوع خود باشند. جزئیات تفصیلی این شرکت ها و پروژه های آنها به شرح ذیل می باشد:  
۲-۵٫ برآوردهای عملکرد
به منظور دسترسی به کارایی FMF، چهار رویه سنجش عملکرد (MoPs) مشخص شد:
  1. میزان اثر بخشی تجهیزات (OEE). این MoP جهت ارزیابی این مورد بکار گرفته شده است که آیا چنین چارچوبی قابلیت حصول رویه های ارتقا یا توسعه قابل سنجش و خاص در مورد میزان اثر بخشی تجهیزات در داخل شرکت های گروه اجرایی را خواهد داشت یا خیر. محاسبه OEE به یک شرکت اجازه می دهد تا بتواند نسبت به برآورد میزان کارایی یا اثر بخشی اجزای «ناب» به کار گرفته شده در داخل این چارچوب اقدام نماید. زمان فعال بودن ماشین و کارایی فرآیند را می توان محاسبه نمود و کیفیت بار اول را می توان از فرایندهای به کار گرفته شده به وسیله شرکت ارزیابی نمود.
  2. زمان انتظار تولید از نقطه نظر درخواست. این MoP جهت تعیین میزان کارایی این چارچوب در خصوص کاهش زمان انتظار یک محصول مورد استفاده قرار می گیرد. چنین موردی به عنوان یک درصد ارتقا یافته در برابر زمان انتظار محاسبه شده در ابتدای شروع پروژه مدنظر می باشد.

تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری

 

۶- نتایج
(الف) سودمندی کلی ادوات
موفقیت گروه اجرایی در حصول ارتقا در OEE در برابر گروه شاهد را می توان در شکل ۴ مشخص نمود. این شکل نشان دهنده آن است که چگونه هر گروه دارای عملیاتی با مقادیر OEE مختص خود می باشند، که به صورت قبل و بعد از برنامه های ارتقای تولید اعمال شده اند. این مورد را   می توان مشاهده نمود که OEE در هر یک از شرکت های گروه اجرایی از ارتقای معنی داری در مقایسه با شرکت های گروه شاهد برخوردار بوده است.
(ب) زمان تدارک تولید از نقطه درخواست
شکل ۵ نشان دهنده آن است که در هر یک از شرکت های گروه کاری، زمان تدارک تولید به طور میانگین به میزان ۲۰ درصد ارتقا یافته است. در هر یک از شرکت های گروه شاهد، این موضوع مشخص شده است که زمان انتظار تولید کاهش یافته اما میزان کاهش کمتر بوده و تقریبا شامل ۱۵ درصد به طور میانگین می باشد و به طور کلی این زمان طولانی تر از شرکت های گروه اجرایی که اقدام به پذیرش FMF نموده اند.
(ج) تحویل به هنگام
با وجود آنکه ارتقای حقیقی برای هر دو گروه به میزان اندکی مشاهده شده است، می توان یک میزان اندک ارتقا و در عین حال معنی دار را بر روی OTD همراه با شرکت های گروه اجرایی مشاهده نمود.
OTD در کلیه موارد مطلوب بوده است و بنابر این دارای میانگین ارتقای ۱% در شرکت های گروه اجرایی می باشد که خود معنادار است. OTD همچنین در مبحث زمان عملیاتی استاندارد برای هر پروسه محاسبه شده است، بنابراین اضافه نمودن یک مستخدم در خط تولید، به منظور مرتفع نمودن برآورد OTD، دیگر مورد نیاز نخواهد بود. شکل ۶ نشان دهنده نتایج برآورد OTD هم بر روی گروه های شاهد و هم گروه های اجرایی می باشد.
(د) مشارکت GVA در این چارچوب
ضمیمه این مطالعه نشان دهنده محاسبه گر مرتبط با این برآورد می باشد که برای سنجش GVA در هر مورد به کار گرفته شده است. در عین آنکه انتظار می رود که FMF دارای زمان کافی جهت حصول ارتقای حقیقی و GVA کامل نمی باشد، برآوردهای حاصل شده در ۶ ماه پس از پیاده سازی چارچوب می توانند میزان موفقیت FMF در مورد قابلیت یکپارچه سازی سیستم ها، به صورت سریع و موثر در سازمان ها، را مشخص نمایند.

تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری

 

۷- نتیجه گیری و توصیه ها
 این مقاله بر مبنای تحقیقات قبلی برخی از نویسندگان (Pham و همکاران، ۲۰۰۸) ایجاد شده است و ارائه دهنده یک FMF توانمندتر و جامع تر می باشد که به طور خاص جهت مرتفع نمودن محدودیت های منحصر به فرد تولید و محدودیت های دانش شرکت های تولیدی طراحی شده است. این چارچوب منجر می شود تا شرکت ها به سمت چرخه کامل ارتقای تولید سازگار حرکت نماید.
  • FMF به عنوان یک راه حل برای برخی از چالش هایی مطرح است که نمی توان آنها را از طریق پیاده سازی یک سری از رویه های نسبی یا نامناسب الگوهای کنونی مرتفع نمود. مزیت اصلی حذف برخی از علل عدم قطعیتی است که در حال حاضر ممکن است سبب محدود نمودن ارتقای سیستم هایی شود که برنامه های تولید «ناب» یا «چابک» را اعمال داشته، اما در عین حال سطح تطبیق پذیری خود که جهت حرکت به سمت محصولات، فناوری ها و بازارهای جدید نیاز است، را همچنان حفظ نموده اند.
  • در بین برخی از شرکت هایی که در برنامه پایلوت تولید سازگار شرکت نموده اند، همگی یک چرخه کامل FMF را پیاده نموده اند. با این وجود، ذکر این نکته مهم می باشد که کلیه شرکت ها بیان داشته اند که فرآیند از سرگیری این موارد مقدماتی بعنوان نقطه آغازین جهت توسعه عملیات شرکتی و پیاده سازی FMF مدنظر بوده و همچنین پیاده سازی سیستم های کامل را می توان تنها پس از اعمال مکرر و متعاقب این چارچوب حاصل آورد.
۸- رئوس مطالب تحقیقات آتی
  • توسعه سیستماتیک فرهنگ تولید سازگار، در صورتی که سبب تداوم زیست شرکت های تولیدی انگلستان در بازار های کنونی جهانی شود، می تواند مهم و معنی دار باشد. در عین آنکه توسعه یک چارچوب ارتقای تولیدی خاص به طور آشکار در خصوص پیشبرد فرهنگ دانش محور می تواند کمک کننده باشد، لازم است تا تحقیقات بیشتری انجام شوند تا این اطمینان حاصل گردد که مباحث مندرج در این تحقیق بوسیله بیشتر شرکت های تولیدی انگلستان اعمال شده باشد. بنابراین، پذیرش FMF و نرخ انتشار و مقبولیت این استراتژی در داخل  شرکت ها بعنوان مبحثی مطرح است که  تحلیل و توسعه  متعاقب  را طلب  می نماید (Ramasesh و همکاران، ۲۰۰۱).
  • پالایش و اعتبار سنجی متعاقب این چارچوب به عنوان یک مورد الزامی جهت بکارگیری آن در شرکت هایی که غالبا بیشتر به عنوان یک بستر آزمایشی به حساب می آیند مدنظر خواهد بود. نتایج چنین فرآیندی سبب خواهد شد تا اطلاعات کافی در خصوص هر گونه تغییرات مورد نیاز بدست آید تا این اطمینان حاصل شود که این چارچوب دارای اثر بخشی بهینه و مطلوبی در انواع مختلف شرکت ها می باشد. بنابراین، شرکت های مورد آزمایش را می بایست از بخش های بازاری متفاوتی برگزید که از انواع قابلیت ها و منابع مختلف برخوردار می باشند.
  • بررسی و مشخص نمودن شرایط مرزی که جامعیت سیستم ها را در بر گرفته است جهت مشخص نمودن سطح بهینه جامعیت سیستم ها، که برای حصول عملکرد ارتقا یافته سیستم ها لازم هستند، خود قابل توجه خواهد بود (همانند جامعیت تامین کننده، تولید ادوات الکترونیک، غیره)، در عین حال درک تاثیرات مضر که ممکن است این گونه سیستم ها را تحت تاثیر قرار دهد و سبب کاهش انعطاف پذیری و پاسخگویی آنها گردد (سختی یا انعطاف ناپذیری سازمانی، عدم انعطاف پذیری اداری، غیره) را نیز باید مد نظر قرار داد.
  • بررسی ضروریات مربوط به شایستگی اصلی شرکت های آتی و مخصوصا تمرکز بر مشخص ساختن شایستگی های جدید اصلی، که  برای مدیریت  و گسترش  FMF  مورد  نیاز   می باشند، به گونه ای که شرکت ها بتوانند فراتر از سیستم کنونی ناب خود حرکت نموده و سطوح جدیدی از عملکردهای ارتقا یافته تجاری را تجربه کنند، نیز مدنظر خواهد بود. این مورد شامل فناوری های تحلیلی، مدیریتی و شایستگی های تولیدی می باشد که در مقابل خود مشخص کننده مهارت های جدید و مباحث دانش محور برای دانشگاه ها و کالج ها در آینده خواهد بود.
  • نقطه مرکزی در خصوص موفقیت FMF نیاز جهت توسعه و پیشرفت قابل توجه و تفصیلی در باب مدل سازگار اجرایی می باشد که در شکل ۶ مشخص شده است. تعریف روش های ریاضی قدرتمند می تواند به میزان زیادی به محققین دانشگاه کمک نماید تا قابلیت توصیف کامل تر دیدگاه سازگار را داشته باشند و متعاقبا بتوانند نسبت به پیش بینی واکنش های سیستم ها و قابلیت های آنها برای درون دادهای مشخص آن سیستم ها و همچنین موارد نامشخص یا غیر قطعی اقدام نمایند. قابلیت توسعه یک سیستم سازگار که در برابر «اختلالات» غیر قابل نفوذ باشد سبب خواهد شد تا رهنمودهای بیشتری در خصوص عملکرد تولیدی حاصل گردد.

تولید سازگار: چارچوبی برای پایداری

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.