مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

تاثیر توسعه بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه

تاثیر توسعه بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه

تاثیر توسعه بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه – ایران ترجمه – Irantarjomeh

 

مقالات ترجمه شده آماده گروه  مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی

مقالات

چگونگی سفارش مقاله

الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه(شماره حساب)ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.comشامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر --مقالات آماده سفارش داده شده پس از تایید به ایمیل شما ارسال خواهند شد.

قیمت

قیمت این مقاله: 38000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)

توضیح

بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.

مقالات ترجمه شده مدیریت - بازرگانی - ایران ترجمه - irantarjomeh

تاثیر توسعه بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه

شماره      
۱۸۴
کد مقاله
MNG184
مترجم
گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh
نام فارسی
تاثیر توسعه بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه
نام انگلیسی
The impact of banking development on the size of shadow economies
تعداد صفحه به فارسی
۳۲
تعداد صفحه به انگلیسی
۲۰
کلمات کلیدی به فارسی
اقتصاد سایه, توسعه بانکداری, بانکداری, علم اقتصاد
کلمات کلیدی به انگلیسی
Shadow economy, Banking development, Banking, Economics
مرجع به فارسی
ژورنال مطالعات اقتصادی
دپارتمان اقتصاد، دانشگاه ویسکانسین میلواکی، ویسکانسین، ایالات متحده آمریکا
دپارتمان رفتار اجتماعی و اقتصاد، بنیاد ملی علوم، آرلینگتون، ویرجینیا، ایالات متحده آمریکا
دپارتمان اقتصاد، دانشگاه ناپل  و دانشگاه CSEF سالرنو، ایتالیا
دپارتمان اقتصاد، دانشگاه پاسفیک لوتران، تاکوما، واشنگتن، ایالات متحده آمریکا
امرالد
مرجع به انگلیسی
Journal of Economic Studies; Department of Economics, University of Wisconsin-Milwaukee,
Milwaukee, Wisconsin, USA and
Social, Behavioral, and Economics Division, National Science Foundation,
Arlington, Virginia, USA
Salvatore Capasso
Department of Economics, University of Naples “Parthenope” and
CSEF University of Salerno, Salerno, Italy, and
Martin Andreas Wurm
Department of Economics, Pacific Lutheran University, Tacoma,
Washington, USA; Emerald
کشور        
ایالات متحده

 

 

تاثیر توسعه بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه
چکیده
هدف هدف این مقاله بررسی ارتباط بین توسعه بانکداری و اندازه اقتصاد سایه از طریق به کارگیری داده های ۱۳۷ کشور در خلال سالیان ۱۹۹۵ الی ۲۰۰۷ می باشد. در این زمینه از دو تحلیل سطح مقطع و تحلیل پانلی استفاده شده است که معرف نوعی ارتقاء در توسعه بخش بانکداری می باشد و مشخص کننده ارتباط آن با یک اقتصاد سایه کوچک تر است. به علاوه، نویسندگان دریافتند که پارامتر های عمق و کارآمدی بخش بانکداری در کاهش اندازه اقتصاد سایه موثر می باشند. این نتایج برای یکسری از ویژگی های مختلف، که مسایل چند- هم خطی و درون زایی را مخاطب قرار می دهند، قابل توجه بشمار می آیند.
طراحی / روش / رویکرد تحلیل های پانلی و سطح مقطع تجربی انجام شدند.
یافته ها نویسندگان دریافتند که دو عامل عمق و کارآیی بخش بانکداری در کاهش اندازه اقتصاد سایه موثر می باشند.
اصالت / ارزش این مقاله به عنوان یک مبحث اصلی به شمار می آید. مباحث موجود تعدادی از عوامل را مشخص ساخته (همانند بار مالیاتی یا مقرراتی، کیفیت دولت، اجرای قانون، فساد، و غیره) که سبب ایجاد چنین انگیزه هایی می شوند. در این مقاله نویسندگان عامل دیگری – سطح رشد بانکداری – به عنوان یک عامل تعیین کننده اقتصاد سایه، را نیز برجسته ساخته اند.

کلمات کلیدی: اقتصاد سایه، توسعه بانکداری، بانکداری، علم اقتصاد

نوع مقاله: مقاله تحقیقاتی

تاثیر توسعه بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه

 

۱- مقدمه
وجود اقتصاد سایه از استلزامات جدی بالقوه برای عملکرد اقتصادی برخوردار می باشد. در عین آن که شاهد عدم توافق در خصوص برآورد مناسب آن می باشیم [۱] ، شک اندکی در این زمینه باقی مانده است که فعالیت های غیر رسمی سهم بزرگی را در بسیاری از اقتصاد ها دارند. در حقیقت، فعالیت های غیر رسمی مسئول تقریباً ۱۶ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) در کشور های عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) و ۳۵ درصد از GDP در کشور های در حال توسعه در خلال سالیان ۱۹۹۹ و ۲۰۰۵ بوده اند[۲] (Schneider، ۲۰۰۷). در خصوص شناسایی علل چنین موردی، بسیاری از مباحث جاری بر روی نقش خط مشی عمومی و مدیریت دولتی تاکید دارند. موارد شامل شده را می توان بار مالیاتی و ویژگیهایی چون تامین اجتماعی، پیچیدگی و مطلوبیت سیستم های مالیاتی، میزان بروکراسی، مقررات و فساد دانست (Schneider، ۱۹۹۴؛ Loayza، ۱۹۹۶؛ Johnson و همکاران، ۱۹۹۸الف، ب؛ Friedman، و همکاران، ۲۰۰۰؛ Schneider، ۲۰۰۷). بدون نادیده گرفتن این عوامل، این مقاله بر روی عامل تعیین کننده دیگر اقتصاد سایه تمرکز می نماید که شامل سطح توسعه مالی می باشد که از نقطه نظر تئوری و تجربی توجه کمتری بدان شده است.
در خصوص مشخص نمودن ارتباط بین اندازه اقتصاد سایه و سطح توسعه اقتصادی، ما به نوعی مفهوم اقتصادی ساده رجوع خواهیم نمود: به طور مثال سناریویی را در نظر بگیرید که در آن یک فرد سعی در دریافت وام از یک بازار اعتباری می نماید. قبل از درخواست  وام، آن  فرد  می بایست مشخص سازد که میزان درآمد جاری و دارایی های وی به چه اندازه ای است. با اعلام عمومی این آمار می توان از آنها به عنوان نوعی وثیقه استفاده کرد که خود در بردارنده نوع سیگنال برای وام دهنده در خصوص ارزش اعتباری وام گیرنده می باشد، اما این مورد هم چنین تشکیل دهنده مبنای تعهدات مالیاتی نیز خواهد بود. هم اکنون، همان فرد را در موقعیتی چون کمبود رشد مالی در نظر بگیرید که به وسیله پارامتر هایی چون کمبود وجوه قابل وام دهی، عدم وجود رقابت، میزان بالای سرکوب مالی و توانایی های محدود وام دهنده در زمینه جمع آوری و پردازش اطلاعات توصیف می شود. با توجه به این عوامل، هزینه گرفتن وام بالا بوده و یا احتمال حاصل آوردن اعتبار اندک می باشد. در چنین محیطی، فرد مربوطه از انگیزه کمتری جهت مشخص نمودن درآمد ها و دارایی های خود برخوردار می باشد. بر این مبنا، توسعه مالی اندک می تواند سبب پرورش اقتصاد سایه بزرگتری شود.

ادامه این مبحث به شرح ذیل سازمان دهی شده است. بخش ۲ تشریح کننده داده ها می باشد. در بخش ۳، ما نتایج رگرسیون خط مبنا را گزارش می نماییم. حساسیت، متغیر ابزاری و نتایج پانل دینامیکی نیز در بخش ۴ گزارش می شوند. بخش ۵ به نتیجه گیری برخی از ویژگی ها می پردازد.

تاثیر توسعه بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه

 

۲- داده ها
به واسطه طبیعت آن، اقتصاد سایه را نمی توان به آسانی مورد سنجش قرار داد و محققین رویکرد های مختلفی را جهت ارزیابی اندازه آن ارائه نموده اند. از بین چندین نظریه، ما از طریق دو منبع مختلف راهکار خود در ارتباط با اطلاعات اقتصاد سایه را ارائه می نماییم. منبع اولیه ما برآورد ارائه شده به وسیله Schneider (2007) از طریق به کارگیری رویکرد شاخص های متعدد دینامیکی، عوامل متعدد (DYMIMIC) می باشد. بر حسب این رویکرد، سطح یک متغیر غیر قابل مشاهده و پنهان ( نظیر اقتصاد سایه یک کشور به عنوان درصد GDP) به وسیله مشخص نمودن چندین مورد از “شاخص ها” و “عوامل” مورد ارزیابی قرار می گیرد. مدل MIMIC حاوی سوالات ساختاری و معادلات اندازه گیری می باشد. معادلات ساختاری اقدام به مدل سازی ارتباط علی بین “علل” مشهود (همانند تغییر در نرخ مالیت) و متغیر پنهان نامشهود می نمایند. در حالی که، معادلات اندازه گیری نوعی ارتباط را بین متغیر پنهان با شاخص های آن (همانند نیاز پولی سطح ملی) بوجود می آورند. از این دو مجموعه از ارتباطات، نوعی فرم کاهش یافته، برای مشخص نمودن ضرایب شیب بین اندازه اقتصاد سایه و متغیرهای علی آن بدون مشاهده مستقیم متغیر پنهان، را می توان مورد ارزیابی قرار داد. مزیت اصلی این رویکرد آن است که ارزیابی های حاصله متکی به یک برآورد واحد نیستند و از این طریق سبب کاهش موثر خطای اندازه گیری می شوند [۳].

تاثیر توسعه بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه

 

۳- نتایج : OLS اساسی
ما کار خود را از طریق مشخص سازی رگرسیون دو برآورد اقتصاد سایه، برآورد DYMIMIC و برآورد WEF، در برابر میانگین سالیانه دو شاخص عمق بانکداری – بدهی نقدی (ln llgdp) و مجموع اعتبار داخلی فراهم آمده به وسیله بانک سپرده گذار (ln privo)، شروع می کنیم. با توجه به کنترل های بیشتر، ما نسبت به درج نمرات میانگین شاخص آزادی مقررات، شاخص آزادی  مالی،  شاخص کیفیت  مقررات، شاخص حاکمیت  قانون و شاخص  فساد  نیز  اقدام می کنیم. در این مرحله، ما سعی در کنترل ویژگی های درون زایی ننموده و مدل خود را بر مبنای کمترین توان های دوم عادی تخمین می زنیم. همان گونه که در جدول ۱ خلاصه شده است، این یافته ها مشخص کننده هر دو شاخص هایی هستند که از تاثیرات معنی داری در خصوص کاهش اندازه اقتصاد سایه برخوردار می باشند. با این وجود، بزرگی این تاثیر در برآورد ها متغیر بوده و در خصوص برآوردهای DYMIMIC بزرگتر می باشد [۴]. جهت حاصل آوردن نوعی تفسیر معنی دار در خصوص این برآورد ها، به طور مثال یافته ای را مد نظر قرار دهید که معرف افزایشی در اعتبار فراهم شده به وسیله بانک ها (privo) به میزان ۱% سبب کاهش برآورد Schneider به میزان ۰۳۵/۰ نقطه درصدی می شود. برحسب این برآورد، در صورتی که کشوری همانند ترکیه سعی در حفظ سطح یکسانی از توسعه بانکداری داشته باشد (همان گونه که به وسیله privo برآورد شده است)، مشابه با انگلستان، اندازه اقتصاد سایه آن به میزان حدوداً ۲/۶ نقطه درصدی از سطح کنونی ۳/۳۳ درصد GDP کاهش خواهد یافت.

تاثیر توسعه بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه

 

۴- استواری و درون زایی
۴-۱ . استواری
این موضوع در بین متخصصین توسعه به خوبی مورد شناسایی قرار گرفته است که توسعه مالی به عنوان یک فرآیند چند وجهی که می بایست آن را از طریق مراحل متمایز مختلفی اعمال داشت بشمار می آید. این مراحل از ارائه و گسترش ویژگیهای بودجه ای یا تامین مالی جهت پرداخت بدهی ها با وساطت- بانکی، تا به عینیت درآوری بازارهای سهام و کاربرد فزاینده سرمایه،  به عنوان  یک  ابزار اضافه  که  از طریق آن شرکت ها اقدام به افزایش سرمایه خود می نمایند، را شامل می شود (Gurley و Shaw، ۱۹۵۵، ۱۹۶۶؛ Goldsmith، ۱۹۶۹). در خلال ۱۵ سال گذشته، تعداد زیادی از تحقیقات تجربی در ارتباط با درک چنین فرآیندی انجام شده اند. مقاله جاری (Demirguc-Kunt و Levine، ۱۹۹۶) پیشنهاد می نماید که سطح توسعه بانکداری به میزان زیادی دارای همبستگی با بازارهای سهام و سطح بلوغ این بازارها می باشد. با توجه به این موضوع، ما سرمایه بازار سهام را به عنوان درصدی از GDP، و شاخص ویژگی توسعه بانکداری، مد نظر قرار می دهیم ( جدول ۴، ستون ۱ و ۵ ). علیرغم برخی از ویژگی های تلف شده در سطح اهمیت، نتایج موکد دستاورد های مشخص بر حسب مبانی خطی قبلی ما می باشند.
۴-۲ . درون زایی
مساله درون زایی غالباً به عنوان یک نگرانی در ارتباط با تحلیل کلان تجربی به حساب آمده و نتایج ما نیز از این نگرانی عاری نمی باشند. در بسیاری از کشورها بخش دولتی نقش مهمی را در بانکداری ایفا می کند. به منظور جبران درآمد از دست رفته که ناشی از فعالیت های مخفی می باشد، بخش دولتی غالباً از طریق تحمیل مالیات های اضافه، و هم چنین هزینه های دیگر به صورت ناکارآمدی سعی در پرورش بخش بانکداری می نماید (Giovannini و De Melo، ۱۹۹۳؛ Gupta و Ziramba، ۲۰۰۹). به علاوه، از طریق کاهش قابلیت کارگزاران جهت ارائه وثیقه، ویژگی های غیر رسمی آن ممکن است به صورت معکوس بر روی عمق بخش بانکداری تاثیر گذار باشد (De Soto، ۲۰۰۰؛ Dabla-Norris و Feltenstein، ۲۰۰۵؛ Dabla-Norris و Koeda، ۲۰۰۸؛ Gatti و Honorati، ۲۰۰۸). برای اطمینان از این موضوع که نتایج ما بر مبنای تاثیر حاصل از اندازه اقتصاد سایه در خصوص توسعه بانکداری نمی باشد، ما متعاقباً به متغیرهای ابزاری و تحلیل پانلی دینامیک روی می آوریم.
۴-۲-۱٫ متغیر های ابزاری
یافتن ابزارهای مناسب در محیط های اقتصاد کلان به صورت ذاتی یک وظیفه مشکل به شمار می آید. بدون هیچ گونه تعجبی، ویژگیهای اقتصاد غیر رسمی سبب مطرح شدن مباحثی در مقایسه با مسائل درون زایی شده است (Loayza، ۱۹۹۶؛ La Porta و Shleifer، ۲۰۰۸). به منظور مشخص نمودن ابزار های محتمل برای توسعه مالی، ما به چندین مورد تحقیقاتی اخیر رجوع می نماییم. به طور مثال، La Porta و همکاران (۱۹۹۸) دریافتند که منابع قانونی کشورها مشخص کننده قوانین حاکم بر حقوق مالکیت، اعمال قرار دادها، افشای اطلاعات و استانداردهای حسابداری می باشند. کلیه این موارد دارای تلویحاتی در ارتباط با توسعه مالی کشورها می باشند. در عین حال، Acemoglu و همکاران (۲۰۰۱) این بحث را مطرح نمودند که آن دسته از کشورهایی که دارای منابع طبیعی فراوانی هستند غالباً به صورت ذاتی دارای موسساتی می باشند که از قابلیت ضعیفی در خصوص محافظت از مالکیت خصوصی برخوردار هستند، مواردی که برای توسعه بخش مالی مخرب تلقی می شوند. با توجه به این ویژگی، ما از متغیرهای تصنعی مبادی قانونی کشورهای انگلستان و فرانسه و هم چنین متغیرهای تصنعی منطقه ای ناحیه ساب- صحرای آفریقا و آمریکای لاتین و کشورهای کارائیب به عنوان ابزارهای خاص استفاده نمودیم. به عنوان یک ابزار اضافه، ما از مقدار میانگین هر یک از شاخص های بانکداری خود برای دوره ۱۹۶۰ الی ۱۹۹۸، که تشکیل دهنده دوره نمونه است، استفاده نمودیم.
۴-۲-۲٫ تحلیل پانل
علیرغم تلاش ما جهت به کارگیری مسائل درون زایی و سوگیری متغیر حذف شده، همچنان این احتمال و تردید وجود دارد که ناهمگنی کنترل نشده در خلال کشورها بر روی توسعه بانکداری و اندازه اقتصاد سایه و هم چنین سوگیری نتایج ما تاثیر گذار باشد. به علاوه، تناسب ابزار ها نیز جزء موارد مورد بحث می باشد. بنابراین، ما یک قدم به جلو حرکت کرده و فرضیه اصلی را با استفاده از داده های پانلی مورد بررسی مجدد قرار می دهیم. تا آنجایی که از موضوع اطلاع داریم، داده های مرتبط با اقتصاد سایه که به ما اجازه انجام تحلیل پانلی برای کل نمونه کشور ها را می دهد در عمل وجود خارجی ندارد. با این وجود، Schneider (2002، ۲۰۰۷) اقدام به ارائه برآوردهای دو سالانه برای اندازه اقتصاد سایه کشور های OECD نموده و کار خود را با توجه به اطلاعات حاصله از سال ۱۹۸۹ آغاز کرد. این مورد به ما اجازه می دهد تا یک مشخصه دینامیکی مدل مبنا برای کشور های OECD جهت دوره ۱۹۹۵ الی ۲۰۰۵ را در نظر بگیریم [۹].

تاثیر توسعه بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه

 

۵- نتیجه گیری
اندازه اقتصاد سایه بازتابی از انگیزه های شخصی جهت مخفی سازی فعالیت های اقتصادی به شمار می آید. مقاله موجود یک سری از عوامل ( همانند بار مالیاتی یا مقرراتی، کیفیت دولت، اعمال قانون، فساد و غیره ) را به عنوان عوامل ایجاد کننده این انگیزه ها ذکر نموده است. در این مقاله، ما شواهدی را از مقالات اخیر حاصل آورده و سعی داریم تا به صورت رسمی نقش عامل دیگر یعنی سطح توسعه بانکداری به عنوان عامل تعیین کننده اقتصاد سایه را مورد بررسی قرار دهیم. ما فراتر از نگاه سنتی به مقوله توسعه بانکداری بر حسب دسترسی به اعتبار حرکت نموده و رویکرد گسترده تری را در زمینه اندازه گیری چنین پدیده ای به کار گرفته ایم. این مورد به ما اجازه ارزیابی این موضوع را خواهد داد که چگونه پارامتر های عمق و کارآیی یک سیستم بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه تاثیر گذار خواهد بود. هر دوی آنالیز های سطح مقطع و تحلیل پانلی مشص کننده این موضوع می باشند که توسعه بخش بانکداری در ارتباط با داشتن اقتصاد سایه کوچکتری می باشد. به علاوه، ما دریافتیم که این دو عامل عمق و کارآیی بخش بانکداری در خصوص کاهش اندازه اقتصاد سایه نقش دارند. تا آنجایی که از آن اطلاع داریم، این تحقیق به عنوان اولین مورد در زمینه مشخص سازی ارتباط بین توسعه مالی و اقتصاد سایه در این سطح از هم جدا مطرح می باشد.
در عین آن که هدف اصلی تحلیل ما حصول دید بهتری در خصوص عوامل تعیین کننده فعالیت های زیر زمینی می باشد، نتایج ما را می توان در یک محتوای گسترده تر ارتباط بالقوه بین بخش های حقیقی و مالی اقتصادی مد نظر قرار داد. در خلال سالیان متمادی حجم قابل توجهی از تحقیقات در رابطه با شناسایی کانال هایی انجام شده اند که سعی در مشخص سازی ویژگی های توسعه بخش بانکداری و تاثیر آن بر روی رشد اقتصادی داشته اند. بدین منوال، محققین کم و بیش به این اجماع دست یافته اند که توسعه بانکداری به طور مثبتی بر روی حجم و بهره وری سرمایه گذاری تاثیرگذار است و این تاثیر غالبا از طریق ایجاد فرصت هایی برای مشخص سازی بیشتر ریسک ها، حصول کیفیت بالاتر اطلاعات، هزینه های کمتر نظارتی و هزینه های کمتر تراکنش، خود را نشان می دهد. شواهد ارائه شده در این مقاله معرف کانال دیگری می باشد که از طریق آن توسعه بخش بانکداری می تواند بر روی فعالیت های حقیقی، از طریق تاثیر آن بر روی اندازه اقتصاد سایه، تاثیر گذار باشد.

تاثیر توسعه بانکداری بر روی اندازه اقتصاد سایه

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.